پیچک فایل

سیما فایل دانلود مقاله گزارش کارآموزی پروژه نمونه سوال

پیچک فایل

سیما فایل دانلود مقاله گزارش کارآموزی پروژه نمونه سوال

کلمات کلیدی

۵۶ مطلب در آبان ۱۳۹۵ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

پایان نامه دی الکتریک و الکترو استاتیک

پایان نامه دی الکتریک و الکترو استاتیک

پایان نامه دی الکتریک و الکترو استاتیک

این پایان نامه با فونت نازنین سایز 14 تنظیم شده است، شما میتوانید بدلخواه تغییر دهید.

مقدمه
فصل اول :
( 1 ـ 1 ) تعریف دی الکتریک
( 1 ـ 2 ) الکترو استاتیک
فصل دوم :
( 2 ـ 1 ) پلاریزاسیون دی الکترویکها
( 2 ـ 2 ) قابلیت پلاریزاسیون اتمی
( 2 ـ 3 ) جامدات یونی
( 2 ـ 4 ) قابلیت قطبی شدن وابسته به فرکانس
( 2 ـ 5 ) ثابتهای اپتیکی فلزات
فصل سوم :
( 3 ـ 1 ) گذردهی فضای آزاد
( 3 ـ 2 ) گذردهی مختلط
( 3 ـ 3 ) اندازه گیری گذردهی
( 1 ـ 3 ـ 3 ) گذردهی نسبی de
( 2 ـ 3 ـ 3 ) اندازه گیری با استفاده از پل
( 3 ـ 3 ـ 3 ) سلولهای اندازه گیری
( 4 ـ 3 ـ 3 ) روشهای مدار تشدید
( 5 ـ 3 ـ 3 ) اندازه گیریهای خط انتقال
( 6 ـ 3 ـ 3 ـ ) اندازه گیریهای میکرو موج
فصل چهارم :
( 4 ـ 1 ) قطبش پذیری
( 1 ـ 4 ـ 1 ) قطبش پذیری نوری
( 2 ـ 4 ـ 1 ) قطبش پذیری مولکولی
( 3 ـ 4 ـ 1 ) قطبش پذیری بین لایه ای
( 4 ـ 2 ) دسته بندی دی الکتریکها
( 4 ـ 3 ) مشکلات نظریه دی الکتریکها
فصل پنجم :
( 5 ـ 1 ) شکست دی الکتریکی
( 5 ـ 2 ) الکترونها در عایقها
( 5 ـ 3 ) سازو کار شکست
( 5 ـ 4 ) انواع سازو کارهای اساسی شکست در جامدات دی الکتریک
( 1 ـ 5 ـ 4 ) شکست ذاتی
( 2 ـ 5 ـ 4 ) شکست حرارتی
(3 ـ 5 ـ 4 ) شکست تخلیه ای
( 5 ـ 5 ) شکست در مایعهای دی الکتریک
( 5 ـ 6 ) قدرت دی الکترویکی
( 1 ـ 5 ـ 6 ) عوامل مؤثر بر قدرت دی الکتریکی برای بلور خالص
فصل ششم :
( 6 ـ 1 ) پیرو الکتریسیته
( 6 ـ 2 ) پیزو الکتریسیته
( 6 ـ 3 ) فرو الکتریکها
( 1 ـ 6 ـ 3 ) طبقه بندی فرو الکتریکها

مقدمه

از زمانیکه آزمایشهای ابتدایی روی الکتریسیته ساکن جهت منزوی کردن بار الکتریکی ساکن توسط مواد دی الکتریکی که بار را به خارج هدایت نمی کنند ، صورت گرفته ، لزوم مطالعه مواد دی الکتریکی با توجه به نیاز عملی به عایقها احساس گردید . کهربا ، موم ، شیشه از جمله اولین مواد عایقی بودند که کاربرد عملی داشتند . با ظهور جریان الکتریکی خواص این مواد باید بیشتر ، مطالعه می شد تا برای مقاصد کاربردی مورد استفاده واقع شده و عکس العمل آنها نسبت به اعمال یک میدان ، معین و مشخص گردد . خواص عایقی در ماده را می توان به قدرت دی الکتریکی تعریف کرد .

از همان آغاز شناخت الکترو استاتیک توانایی مواد دی الکتریک در افزایش ذخیرة‌ باریک خازن شناخته شده بود . کاربرهای جریان الکتریکی فرکانس بالا در ارتباط با رادیو ، تقاضاها را برای خازنهای ظرفیت بالا ، قدرت شکست بالا و ابعاد کوچک افزایش داد . برای رسیدن به این خواسته ها مواد در الکتریک زیادی آزمایش بر حسب قدرت دی الکتریک و گذردهی با توجه به کاربردشان در این حوزه رده بندی شدند و تقاضا برای مواد بهتر افزایش یافت . در موفقیت آمیز بودن هر نوع جستجو برای مواد جدید یا بهبود آنها در حوزة بخصوصی ، اطلاع از سازوگار اساسی که در ارتباط با ویژگیهای به خصوص آنهاست ، شرط اساسی است . این کار نظریه دی الکتریک است که با محاسبة رفتارها کروسکوپی بر حسب ساختمان مولکولی و اتمی ، ما را به این آگاهیها می رساند .

یک نظریة کامل، که  رفتار دی الکتریکی هر نوع ماده ای را در بر داشته باشد کار بینهایت دشوار است و احتمالاً هر گز امکان پذیر نیست . با وجود این « مدلهای » نظریه دی الکتریکهای کاربردی بر حسب فرضیات ساده شدة مجهزی بنا شده اند . با بکار بردن این مدلهای نظری ، خواص معینی که  با تغییرات پارامتریهایی که با آزمایش می توانند بررسی شوند ، پیش بینی می شود . میزان ساختمان اتمی یا مولکولی ماده بنا شده است ، موفق باشند می تواند دانش لازم را جهت جستجو در محیطهای الکتریکی مختلف مورد استفاده قرار گیرد . افزون بر این ممکن است خواصی که  تاکنون توسط آزمایش مشاهده نشده اند پیش بینی شوند . بعنوان مثال در قرن نوزدهم ، نظریه های رفتار دی الکتریک ، امکان قطبش خود به خودی یا « فرو الکتریسیته » را پیش بینی کردند .در صورتکیه تا سال 1935 اولین مادة فرو الکتریک کشف نشده بود .

بطور خلاصه برای درک کامل رفتار دی الکتریک به دانسته های نظری قبلی در جهت شروع بحث کاربرد عملی ، درک توسعه های جدید و محاسبة خواص غیر عادی ماده مورد نیاز است جهت فراهم کردن مبنای لازم برای بررسی مدلهای نظری ، به واکنش نظریه الکترو ا ستاتیکی و آگاهی از اندازه گیری و پارامترهای ماکروسکوپی نیازمندیم . در ابتدا نظریة الکترو استاتیک را مورد بررسی قرار می دهیم .

سپس پلاریزاسیون در دی الکتریکها و قابلیت پلاریزاسیون و جامدات دی الکتریک یونی را بررسی می کنیم . بعد از آن به بررسی گذردهی و  انواع آن پرداخته و سپس انواع قطبش پذیری شکست در مایعات دی الکتریک پرداخته و در آخر  حالتهای خاصی را که به برای دی الکتریکها رخ می دهد بررسی می کنیم .

 

فصل اول :

 ( 1 ـ 1 )  تعریف دی الکتریک :

وقتی عایقی را در یک میدان الکتریکی با شدت معمولی وارد کنیم ، الکترونها در داخل ماده در ابعاد اتمی و یا مولکولی مقید می ماند . بنابراین میدان
می تواند توزبع بارهای اتمی را تغییر داده ابعاد و آثار قطبی شدن که باعث تغییرات اساسی در میدان الکتریکی در ابعاد ماکروسکوپیک است بوجود

آورد . عایقهایی را که خاصیت قطبی شدن از خود نشان می دهد ، دی الکتریک می نامیم .

( 1 ـ 2 ) نظریة الکترو استاتیک :

قانون کوبن ؛ نیروی ربایشی یا رانشی بین دو ذرة باردار  و  به فاصله r را نیروی الکتریکی می نامیم  ، که به کمک قانون کوبن می توان اندازه نیروی الکتریکی بین دو ذرة باردار را محاسبه کرد .

  • پیچک پیچکی
  • ۰
  • ۰

پایان نامه جنگ الکترونیک

پایان نامه جنگ الکترونیک

پایان نامه جنگ الکترونیک

این پایان نامه با فونت نازنین سایز 14 تنظیم شده است، شما میتوانید بدلخواه تغییر دهید.

اهمیت اقدامات جنگ الکترونیک

استفاده از تجهیزات الکترونیکی یا بطور مستقل انجام می‌گیرد. مانند رادارها و مخابرات و یا به صورت همراه و جزئی از سلاحهای نظامی دفاعی، مانند موشکها و هواپیما‌ها بکار برده می‌شود که در هر حال کاربرد صحیح آنها بهر صورتی که باشد، باعث ارتقاء سرعت، وقت و قدرت نظامی شده و موجب می‌گردد تا ضریب موفقیت در جنگهای امروزی بالا رود. ماحصل کلام اینکه در پرتو این کاربرد، شرایط میادین نبرد بگونه‌ای رقم زده شده است که امروزه این میدانها علاوه بر ایجاد عمق، پهناور و قضا دارای بعد چهارمی بنام «قلمرو و طیف امواج الکترومغناطیسی، هم شده‌اند. این بعد آنچنان در تمامی زوایا و نقاط صحنه‌های نبرد نفوذ در رسوخ کرده است که شاید بتوان گفت بدون توجه به آن پیشرفت در سایر ابعاد جنگ هم، امکان پذیر نخواهد بود. با آنکه این قلمرو (طیف امواج الکترومغناطیسی) نیز همانند زمان بطور فیزیکی ملموس و مشهود نمی‌باشد، ولی دارای اثرات و نتایجی است که ارزش حضور آن را تأیید می کند، از طرف دیگر مطرح شدن نگرش سیستمی نسبت به جنگها و شازعات بشری در قالب  اصول و تئوری‌های فرماندهی و کنترل ، نیروهای نظامی و درگیر را آن چنان به ارتباطات قوی و پیچیده هدایت و کنترل‌های سریع و نیز تصمیم‌گیریهای قاطع و به موقع نیازمند کرده است که نقش تجهیزات الکترونیکی و مخابراتی در اجرای این اصول و شیوه‌ها را نه تنها انکار ناپذیر بلکه هر اقدامی بدون آنها را امکان ناپذیر می نمایاند. مورد دیگر اینکه ، با توجه به ضرورت شناسائی رقبا و دشمنان در صحنه‌های جهانی و منطقه‌ای برای یک کشور و اطلاع از شرایط که آن کشور را جهت ایفای نقش منطقه‌ای و جهانی و حداقل حفظ موجودیت خود، توانمند می‌سازد.

اهمیت و ارزشی بدست آوردن اطلاعات و آگاهی‌های کیفی، دقیق و سریع بیش از بیش مشخص می‌شود، با توجه به موارد فوق ، جا دارد که این دوران را «عصر اطلاعات» نامگذاری نمایند.

بنابراین کشوری که دارای اطلاعات کافی در امور اشتراکی و تاکتیکی نباشد همانند یک عنصر کور و کر، ضعیف و مشفعل عمل خواهد کرد. لذا استنباط می‌شود که استفاده از تشعشعات الکترومغناطیسی ناشی از وسایل و تجهیزات الکترونیکی دشمنان و رقبا می‌توانند بعنوان یکی از مهمترین و غنی‌ترین منابع کسب اطلاعات مطرح گردد.

با این استدلال است که در حال حاضر بعلت ارزش و اهمیت اطلاعات، آنرا فرد چهارم سیستمهای فرماندهی و کنترل  [1]می‌دانند . از سوی دیگر پیش بینی می گردد در نبردها و جنگهای آینده می‌توان از سه نیرو و قوه قدرتمند هسته‌ای شیمیایی و الکترونیکی بهره‌مند شد. اما از آنجائی که قدرت تخریب سلاحهای هسته‌ای زیاد بوده و اثرات ناشی از آن زیانبار است. بصلاح کشورهای واجد این سلاح نیست که از آن استفاده نمایند، زیرا خودشان هم بنحوی متضرر خواهند شد. از این رو آنرا بصورت یک عنصر بازدارنده مقبولتر می‌دانند . بدلایل مختلف و از جمله بعلت زشتی و قبحی که سلاحهای شیمیایی در جوامع بشری پیدا کرده است، استفاده وسیع از این سلاح‌ها هم توصیه نمی‌گردد. اما به لحاظ اینکه سیستمهای الکترونیکی دارای اینگونه محدودیتها نبوده و حتی ارکان استفاده از آنها در سلاحهای هسته‌ای و شیمیایی هم وجود دار د، لذا چنین نتیجه‌گیری می شود، جنگهای آینده شاید به احتمال ضعیف هسته‌ای یا شیمیایی باشد ولی بطور مسلم الکترونیکی خواهد بود. جهت روسنتز شدن بیانات فوق در اهمیت و ارزش جنگ الکترونیک در امور نظامی نمونه ای از استفاده آمریکا در بکارگیری تجهیزات الکترونیکی و امواج الکترومغناطیسی در کنترل و هدایت واحدهای تابعه‌اش در جهان در شرایط بحرانی و استراتژزیکی و همچنین جمع‌آوری اطلاعات از اقصی نقاط جهان بیان می شود.

این سیستم که در بخش قابل توجهی از سیستم فرماندهی و کنترل جهانی آمریکا را تشکیلی می دهد، سیستم مخابرات ماهواره‌ای MIC STAR [2]می‌باشد که شیطان بزرگ سالهاست روی آن سرمایه‌گذاری کرده است. ملاحظه می‌شود که کلیه واحدهای عملیاتی، تاکتیکی و استراتژیکی و نیز واحدهای جمع‌آوری اطلاعات در نقاط مختلف جهان بصورت یک مجموعه یکپارچه درآمده است تا آمریکا و غرب بتوانند با سرعت و دقت بیشتر در جریان امور قرار گرفته و سریعاً قادر باشند، در موارد ضروری عکس‌العمل لازم را بکار ببندند.

از این سیستم جهت ارتباط هدایت نیروهای واکنش سریع آمریکا از جمله در خلیج فارس و خاورمیانه استفاده مؤثری شده است. همچنین می‌توان از قابلیت مقابله با سیستمهای شنود و اختلال و نیز ارتباط بموقع و مطلوب با نیروهای متحرک تاکتیکی در نقاط مختلف جهان، بعنوان خصوصیت بارز دیگر این سیستم یاد کرده. بنابراین با توجه به مطالبی که بیان شد؛ می‌توان به اهمیت و ارزش تجهیزات الکترونیکی و بطور کلی طیف امواج الکترو مغناطیسی پی برد. ضمن اینکه مشاهده می شود که بالتبع در قبال بهره‌برداری از اینگونه تجهیزات، مقابله و ضدیت با آنها نیز از اهمیت و ارزش مشابه برخوردار خواهد بود در اینجاست که موجود ضرورت اقدامات جنگ الکترونیک با توجه به تعاریف ارائه شده، نقش اساسی در امور نظامی پیدا کره و جایگاهی سرنوشت ساز در جنگهای مدرن امروزی به خود یافته است و این امر تا آنجا پیشرفته است که بصورت یک اصل و دکترین نظامی درآمده و مطرح می‌گردد که:

«هر نیرویی که بتواند در آینده طیف امواج الکترو مغناطیسی را تحت تسلط خود داشته باشد، طرف پیروز میدان نبود خواهد بود.»

جایگاه اقدامات جنگ الکترونیک

الف- جنبه‌های استراتژیکی

اصولاً استراتژی کلی یک کشور دارای ابعاد مختلف نظامی، سیاسی، اقتصادی و . . .  می‌باشد با توجه به اینکه استراتژی را بصورتهای مختلف بیان کرده‌ان، می‌توان استراتژی نظامی را بدین صورت تعریف کرد که:

«هنر و فن بکارگیری شایع و امکانات نظامی یک کشور منجر شایسته بطوریکه بیشترین نتیجه را در  رسیدن به اهداف نظامی و سیاسی آن کشور فراهم آورد.» البته علیرغم تعاریف مختلف ارائه شده، می‌توان گفت چیزی که همگی بر آن اتفاق نظر و تأکید دارند. اینست که اساساً زمینه بحق استراتژی عمدتاً درباره وسائل این است تا اهداف و دیگر اینکه توجه طراحان استراتژیک تنها به این امر معطوف است که چگونه می توان به نحوی مؤثر از منابع نظامی مشخص، برای تحصیل آن اهداف سیاسی استفاده کر د. پس برای بدست آوردن تفوق بر دشمن لازم است مجموعه کاملی از ابزارها و وسایل در اختیار اهداف استراتژیک قرار گیرند که این ابزارها می‌توانند هم مادی باشند و هم معنوی و روانی، بعنوان مثال از بمباران اتمی گرفته تا انواع تبلیغات و یا، . . . .

بنابراین برای انتخاب بهترین و مناسب‌ترین وسیله، لازم است که نقطه ضعفهای دشمن با توانائیهای حدودی مقایسه شوند. اما اگر آنچه مورد معاوضه است، اهمیت و ارز ش بیشتری داشته باشد. آن وقت است که گاهی چاره‌ای جز توسل به زور و قدرت ارتش وجود ندارد. ولی در اینمورد هم انتخاب ابزار و وسایل استراتژیک از اهمیت والائی برخوردار است و باید از نقاط ضعف دشمن آگاه برد و تا حد امکان از آنها بهره‌برداری کرد.

با توجه به مطالب فوق در باب استراتژی تمهیدات آن ملاحظه می‌گردد که استفاده گسترده از سیستمهای الکترونیکی و طیف امواج الکترومغناطیسی در سلاحهای مختلف نظامی و منازعات بین‌المللی این تجهیزات را بعنوان عنصر و ابزار استراتژیکی درآورده است و ادعای صحیحی است اگر گفته شود که تجهیزات جنگ الکترونیک از مهمترین منابع  و امکانات هر کشور به حساب آمده  و برای نیل به اهداف هر کشوری نقش اصولی و سهم بسزائی دارند بعنوان شال استفاده از موشکهای دوربرد و استراتژیک، بدون کاربرد تجهیزات الکترونیکی امکان ندارد و یا استفاده از سیستمهای پیچیده مخابراتی و الکترونیکی در سیستمهای فرماندهی و کنترل – نقش و جایگاهی استراتژیک و  حیاتی دارد. باید توجه داشت، علیرغم اینکه طیف امواج الکترومغناطیسی بصورت یک نقطه قوت و قدرت تسلیحات نظامی- دفاعی و امنیتی درآمده است. با این  وجود که از طرف دیگر با ظهور سیستمها و تجهیزات ضد جنگ الکترونیکی در صحنه‌های نبرد در چند دهه اخیر، اگر نتوان از طیف امواج الکترومغناطیسی منجر مطلوب و صحیح استفاده کرد. این به نوبه خود به عنوان یک نقطه ضعف بزرگ محسوب گشته و عاملی در کاهش شدید کار آرائی و نهایتاً بی ثمری سیستمهای الکترونیکی خواهد گشت. بنابراین می شود ادعا کرد  که ، اگر سیستمهای الکترونیکی و مخابراتی از ابزارها و وسائل استراتژیکی محسوب می‌شوند، اقدامات و تجهیزات ضد جنگ الکترونیک نیز یک عنصر استراتژیک محسوب گشته و می‌توان گفت در عصر حاضر با شرایط موجود یکی از بهتری و شایسته‌ترین وسایل و ابزار استراتژیکی است که بیشترین نتیجه را در رسیدن به اهداف نظامی و سیاسی یک کشور در راستای تفلوق بر دشمن ایجاد می نماید. مؤید این مطلب نتایج و آثار مرتبت بر استفاده از این سیستمها در دو یا سه دهه اخیر می‌باشد. برای روشن شدن مطلب، مناسب است  در اینجا دیدگاههای شرق و غرب نسبت به مقوله الکترونیک آورده شود.

آن استراتژی که غربیها و در راس آنها آمریکا جهت مقابله با دشمن به تعریف آن پرداخته، اقدامات مقابله با فرماندهی و کنترل نامیده شده که عبارتست از، مجموعه‌ اقداماتی که به منظور حفظ و نگهداری سیستمهای فرماندهی و کنترل نیروهای فردی و در مقابل، ممانعت از بهره‌برداری دشمن از سیستمهای فرماندهی و کنترل مربوطه‌اش اعمال می‌گردد. علیرغم اینکه جنگ الکترونیک به تنهایی به عنوان یک مجموعه مستقل نیز می‌تواند در عمل کند در این استراتژی اقدامات جنگ الکترونیک بعنوان یک عنصر پشتیبانی- رزمی و همراه با آن اقدامات مطرح می‌شود از طرف دیگر شرقیها و در رأس آنها روسیه نیز استراتژی خاص را تعریف کرده‌اند که آنرا نبرد رادیوالکترونیکی نامیده‌اند که عبارت است از «مجموعه کامل اعمال مرتبط با یک نبرد و تدابیری که در ارتباط با آن اتخاذ می‌شود از قبیل جمع‌آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات الکترونیکی، اقدامات فعال و غیر فعال ضد راداری، اقدامات ضد سیستمهای اپتیکی و مادون قرمز و بالاخره انهدام فیزیکی امکانات الکترونیکی دشمن.» آنچه که در این استراتژی محو کار قرار دارد، اقدامات جنگ الکترونیک و خصوصاً فعالیتهای شنود و محل یابی بطریقه الکترونیکی است. در این دیدگاه رمزی کرده است. بعبارتی ابرقدرت شرق بنا به اظهار نظر کارشناسان از لحاظ تئوریک، دیدگاهش فراتر از ابر قدر ت غرب رفته هر چند در عمل، از غربیها عقب‌تر است.

 

[1] - Command Control- Communication and Intellisence.

[2] - MILTAey Startectc/ Tacitical aRelay system.

 

دسته بندی کلی جنگ الکترونیک

1.حمله الکترونیکی

         1-1 سلاح های ضد تشعشعی

         1-2 ضد جنگ الکترونیک

         1-3 سلاح های انرژی جهت دار

2. ضد جنگ الکترونیک

3. تکنیک طیف امنیت

4. محافظت الکترونیکی

          4-1  مکان یابی

          4-2 تعیین سطوح جنگ

          4-3 تشخیص فرکانس

          4-4 جهت یابی

5. جاسوسی

          5-1 جاسوسی سیگنال (جاسوسی مخابراتی ، جاسوسی الکترونیکی)

       

  • پیچک پیچکی
  • ۰
  • ۰

پایان نامه نقش بازاریابی در ایجاد تقاضای بهینه برای خدمات بانکی و روشهای کاربردی آن

پایان نامه نقش بازاریابی در ایجاد تقاضای بهینه برای خدمات بانکی و روشهای کاربردی آن

پایان نامه نقش بازاریابی در ایجاد تقاضای بهینه برای خدمات بانکی و روشهای کاربردی آن

فصل یک ـ کلیات

1ـ1ـ تعریف موضوع تحقیق

2ـ1ـ اهمیت موضوع تحقیق

3ـ1ـ فرضیه ها

4ـ1ـ روش تحقیق

5ـ1ـ حدود و موانع تحقیق، اشکالات و محدودیتها

6ـ1ـ تعریف اصطلاحات و واژه های خاص در تمام مسأله

7ـ1ـ خلاصه ای از اهم گزارش

فصل دوم ـ بازاریابی بانکی در ایران و ویژگیهای خدمات بانکی

1ـ2ـ بررسی زمینه بازاریابی در نظام بانکداری ایران

بیان مسأله

2ـ2ـ مشکل اصلی: «محصول»

3ـ2ـ مشکلات مدیریتی و بازاریابی

4ـ2ـ ویژگیهای خدمات بانکی

1ـ4ـ2ـ ناملموس بودن

2ـ4ـ2ـ ارتباط خریدار و فروشنده و تولید و مصرف همزمان

3ـ4ـ2ـ عدم امکان ذخیره سازی و انبارکردن خدمات

4ـ4ـ2ـ بی اثباتی کیفیت خدمات

5ـ4ـ2ـ مسئولیت امانتداری

6ـ4ـ2ـ جریان دو طرفه اطلاعات

فصل سوم ـ مشتری گرایی، راهی به سوی موفقیت در عملیات بانکداری

1ـ3ـ ضرورت مشتری گرایی

2ـ3ـ مفهوم استراتژی مشتری گرایی

3ـ3ـ انگیزه ها و نیازهای مالی مشتریان بانکها

4ـ3ـ استراتژی های مهم در جهت مشتری گرایی

1ـ4ـ3ـ ایجاد فرهنگ مشتری گرایی

 2ـ4ـ3ـ توانمند سازی منابع انسانی

فصل چهارم ـ کیفیت ارائه خدمات به مشتریان، جدیدترین قلمرو بازاریابی

1ـ4ـ مفهوم جدید خدمت به مشتریان

2ـ4ـ مفهوم کیفیت خدمت

1ـ2ـ4ـ کیفیت فرآیند

2ـ2ـ4ـ کیفیت ستاده

3ـ2ـ4ـ کیفیت فیزیکی

4ـ2ـ4ـ کیفیت تعاملات

5ـ2ـ4ـ کیفیت سازمان

3ـ4ـ رابطة بین کیفیت خدمات و رضایت

4ـ4ـ مزایای رضایت مشتری

5ـ4ـ ابزار اندازه گیری کیفیت خدمت

1ـ5ـ4ـ مقیاس کیفیت خدمت

2ـ5ـ4ـ اجزای مقیاس کیفیت خدمت

3ـ5ـ4ـ مدل عملیاتی / فنی کیفیت خدمت

6ـ4ـ برنامه ای برای ارائه خدمت به مشتریان

1ـ6ـ4ـ درک انتظارات مشتریان

 2ـ6ـ4ـ برقراری اولویت برای مشتریان

3ـ6ـ4ـ تعریف اهداف خدمت

4ـ6ـ4ـ ارائه خدمات در تمام سطوح

5ـ6ـ4ـ ایجاد انتظارات مطلوب در تمام مشتریان

6ـ6ـ4ـ ایجاد ساختاری بنیادی برای ارائه خدمات

7ـ6ـ4ـ پرورش کارکنان

 8ـ6ـ4ـ اندازه گیری رضایت مشتریان

7ـ4ـ بررسی شعارهای بانکهای ایرانی

فصل پنجم ـ نتیجه گیری و پیشنهادات

1ـ5ـ خلاصه نتایج بدست آمده در ضمن تحقیق

2ـ5ـ تصریح روابط علت و معلول  در نتیجه تحقیق ثابت و مسلم شده است.

3ـ5ـ بررسی فرضیه، تأیید فرضیه

4ـ5ـ پیشنهاد اصل عملی و تئوری بدست آمده

5ـ5ـ پیشنهادات برای انجام امری با لزوم انجام تحقیقات مکمل در زمینه موضوع تحقیق

6ـ5ـ پیشنهادات درباره روش و نحوه تحقیق و مطالعات بعدی

1ـ1ـ تعریف مسأله

ما در این تحقیق به دنبال بررسی این موضوع هستیم که «آیا ناتوانی بانکهای ایرانی در برآورده کردن نیازها و خواسته های مشتریان یا به عبارتی عدم کاربرد صحیح بازاریابی در نظام بانکی، علت عدم تقاضای بهینه برای بانکهاست؟»

قبل از شروع بحث لازم است تعریفی اجمالی از موضوع داشته باشیم که ذهن خواننده نسبت به بعضی مطالب روشن گردد.

تعریف بازاریابی: بازاریابی یکی از آن اصطلاحاتی است که تقریباً تمامی مردم درباره ی آن اظهار نظر می کنند. اما غالب مردم در مورد این اصطلاح اشتباه می کنند. حتی بسیاری از مدیران شرکتهای تولیدی و خدماتی نیز هنوز مفهوم بازاریابی را درک نکرده اند. تلقی آنها از بازاریابی معادل فروش تا تبلیغات تجاری است که باعث افزایش فروش می گردد.

اصطلاح «بازاریابی» از کلمه انگلیسی Marketing گرفته شده است. در فرهنگ لغات، به معنای «به بازار رساندن» یا «بازاری کردن» چیزی می باشد. در مفهوم به کلیه عملیاتی اطلاق می گردد که در فاصله بین تولیدکننده (ارائه دهنده خدمت) تا مصرف کننده (دریافت کننده خدمت) رخ می دهد. از اصطلاح بازاریابی تعاریف مختلفی ارائه شده است که هر یک تنها به جنبه های متفاوتی از آن اشاره می کنند.

بازاریابی به عنوان یک پدیده ی تجاری، فرآیند انجام مبادله، فرآیند انتقال مالکیت محصول، فرآیند تحویل عرضه و تقاضا و... تعریف گردیده است. تعریف کاملی از بازاریابی توسط یکی از برجسته ترین تئوریسین های بازاریابی به نام پروفسور فیلیپ کاتلر ارائه گردیده است. به نظر کاتلر بازاریابی عبارت است از مجموعه فعالیتهای انسانی ـ اقتصادی در جهت ارضای نیازها و خواسته های بشر از طریق فرآیند انجام معامله.

تأکید اصلی بازاریابی بر «نیازها و خواسته های انسانی» است. عامل اصلی در بازاریابی، پیداکردن نیازهای بالقوه مشتریان و سپس رفع این نیازهاست که نهایتاً رفع این نیازها برای مؤسسه سود ایجاد می کند.

تعریف خدمات بانکی و خدمات جمع خدمت است و عبارت است از «انجام دادن اموری که مجموعه ای از مزایا را به مشتریان عرضه می کند».

در نظام بانکداری، خدمات ممکن است به وسیله دستگاه (عابر بانک)، فرد (مشاور) یا ترکیبی از این دو (صندوقدار) عرضه شود. از جمله خدمات بانکی عبارت است از گشایش حسابهای مختلف جاری، پس انداز، سرمایه گذاری، اعطای وام و تسهیلات، خدمات امانی.

فرآیند بازاریابی خدمات مشابه فرآیند بازاریابی کالاهاست. از تمام مفاهیم بازاریابی جدید برای عرضه خدمات می توان استفاده کرد.

مطلب دیگری که لازم است توضیح داده شود این است که چرا بحث بازاریابی در خدمات بانکی مطرح می شود؟

برای روشن شدن این موضوع کافی است بدانیم که امروزه بازار خدمات بانکی تبدیل به یک بازار رقابتی شده و در این میدان رقابت، بانکی موفق خواهد شد که علاوه بر شناسایی نیازهای مشتریان، سعی در ارائه خدمات مورد نیاز آنها به صورت سریع، دقیق و نوین نماید و به کارکنان خود به عنوان کلیدی ترین عنصر آمیخته بازاریابی توجه کند. بنابراین بازاریابی وسیله ای است برای نیل به موفقیت در این بازار رقابتی. برای پیروی از فلسفه یا گرایش بازاریابی ابتدا باید به شناسایی و برآورده کردن نیازها و خواسته های مشتریان برای کسب سود پرداخت. بنابراین هنگامی که «فروش» بر سازمان ومحصولی که سازمان مایل است بفروشد متمرکز است «بازاریابی» باید بر مشتریان و محصولی که آنها مایلند خریداری کنند متمرکز باشد. به کارگیری فلسفه بازاریابی هنگامی تحقق می یابد که بازاریابان به رضایت مشتری توجه داشته، محصولاتی را در نظر گیرند که نیازهای برآورده نشده  یا تشخیص داده نشده را رفع می کند. هر چه شرکت یا سازمان از مشتری گرایی به منزله ی یک فلسفه ی بازرگانی بیشتر تبعیت کند. وظیفه ی بازاریابی بیشتر اهمیت می یابد. در این حالت برای موفقیت شرکت، جلب رضایت مشتریان از هر عامل دیگری مهمتر است.

اکنون باتوجه به مطالب مذکور این سؤال مطرح می شود که آیا می توان فلسفه بازاریابی را برای بانکهای ایرانی اعمال کرد. پاسخ به این سؤال به طور مشروط مثبت است.

در ایران بانک ها، دولتی و تحت کنترل قوانین و مقررات دولت هستند. چنین وضعیتی انعطاف پذیری بازاریابی را کاهش می دهد و اتخاذ موضع رقابتی را برای یک بانک خاص مشکل می سازد. به همین دلیل استفاده از فلسفه ی بازاریابی برای بانکهای دولتی تا حدودی امکان پذیر است، ولی به کارگیری این فلسفه برای بخش خصوصی متفاوت است و استفاده از ابزار آن باتوجه به سیاست های کلان اقتصادی دولت و سایت های انبساطی و انقباضی پولی  مالی کشور صورت می گیرد. بنابراین در مجموعه ای دولتی با معیارهای ارزشی خاص و همچنین در وضعیت عدم ثبات اقتصادی، بانک ها به صورت یک مجموعه یا به صورت یک مجموعه یا به صورت انفرادی به طور محدود می توانند در تحقق فلسفه بازاریابی موفقیت نسبی بدست آورند.

در راستای تحقق فلسفه بازاریابی در جهان امروز روشهای قدیمی و سنتی بازاریابی دیگر کارا نیست و در بلندمدت سازمان هایی در بازار پایدار و موفق خواهند بود که بهره برداری بهینه را از بازاریابی جدید بنمایند.

2ـ1ـ اهمیت موضوع تحقیق

امروزه صنعت بانکداری در جهان با اشعار ارائه خدمات با کیفیت عالی، سرعت در ارائه خدمات، هزینه مبادله پائین و رضایت مشتریان، همپا با صنایع دیگر در حال پیشرفت و توسعه است و از تحولات اقتصادی عقب نمانده است. در حالی که از دهه ی 1960 تاکنون بسیاری از بانکهای جهان برای پیشبرد اهداف خود به طور وسیع از روشهای بازاریابی نوین استفاده کرده اند، بازاریابی خدمات بانکی در ایران در سالهای پس از انقلاب به دست فراموشی سپرده شده بود. در یکی دو سال اخیر بانکهای ایرانی به طور محدود در صدد پیاده کردن اصول بازاریابی برآمده اند. ایجاد بخشهای تحقیقات و برنامه ریزی و بهبود خدمات بانکی و بازاریابی مبین این مسأله است. این در حالی است که با در نظر گرفتن مورد نسبتاً ناچیز سیستم بانکی در ایران و عدم کارایی و اثربخشی شعب بانکها در زمینه بازاریابی و روابط با مشتریان، بانکهای ایرانی شدیداً به بازاریابی نیازمندند و سیستم بانکی ایران مستلزم تحولی در این زمینه است.

هر چند در سالهای بعد از 1370 فعالیت تبلیغاتی از سوی بانکها از طریق رسانه های جمعی و گروهی درخصوص ارائه خدمات عالی به مشتریان و سرعت در ارائه خدمات بانکی و... ارائه می گردد، ولی باید اذعان داشت این پیامدهای تبلیغاتی بیشتر جنبه شعاری داشته و در عمل مشاهده نمی گردد. عدم استفاده از امکانات بازاریابی در بانکها نتایجی از جمله تأخیر، معطلی، اتلاف وقت و اشتباه در محاسبات است که در مجموع باعث نارضایتی مشتریان و ایجاد ذهنیت منفی در آنها می شود.

برطرف کردن مشکلات مذکور از جمله وظایف بازاریابی بانکهاست و این تحقیق و پژوهش جهت کمک به مدیران و کارکنان بانکها و مؤسسات مالی و اعتباری صورت گرفته تا آنها را قادر سازد که خدمات بانکی را با کیفیت بهتر و سرعت بیشتر ارائه داده و زمینه هر چه بیشتر رضایت مشتریان خود را فراهم آورند.

6ـ1ـ تعریف اصطلاحات و واژه های خاص در تمام مسأله

(به ترتیب کاربرد:)

1ـ محصول: عبارت است از هر چیزی که بتواند نیازها و خواسته های انسان را برطرف کند.

2ـ کانال توزیع یا مکان توزیع: مکانی است که محصول در آنجا به مشتریان عرضه می گردد.

3ـ تبلیغات: معرفی محصلو از طریق رسانه های گروهی.

4ـ قیمت: مبلغی است که مشتری برای بدست آوردن یک محصول دارای ارزش حاضر است پرداخت کند.

5ـ ارزش افزوده: واژه ارزش افزوده در بازاریابی نشان دهنده موارد اضافه شده به خدمت است که ارزش آن صفت را برای مشتری بالا می برد.

6ـ ادب و احترام (در خدمات بانکی): دلنشین و دلپذیر بودن، لبخند زدن، ذهنیت دوستانه داشتن.

7ـ سیاست: توانایی رفتار با دیگران بدون الغاء احساس منفی به آنها (لغت نامه وبستر)

8ـ ارزش دوره عمر مشتری: ارزش فعلی جریان منافعی که بانک در صورت از دست ندادن مشتری خود می تواند از او بدست آورد.

9ـ بازاریابی رابطه مند: فرآیند مستمر جهت شناسایی و ایجاد ارزشهای جدید برای مشتریان است که در آن منافع دوجانبه مورد توجه قرار می گیرد و این منافع در طول دوره عمر مشتری با او تقسیم می شود.

10ـ بازاریابی: جذب و نگهداری مشتریان سودآور.

11ـ آمیخته فعالیتهای ترفیعی: مجموعه ای از تبلیغات، فروش حضوری، پیشبرد فروش و روابط عمومی که برای دستیابی به هدفهای برنامه فروش مورد استفاده قرار می گیرند.

12ـ بازاریابی نوین: فرآیند بازاریابی نوین با شناسایی و سنجش نیازها، خواسته ها و ترجیحات برآورده نشدة مشتریان آغاز می گردد و پس از انتخاب بازار یا بازارهای هدف با نگرش سیستمی استراتژی هایی در زمینه آمیخته بازاریابی خدمات با در نظر گرفتن مشتریان تنظیم می گردد. در بازاریابی نوین، خدمت به مشتریان هدف اصلی می باشد.

13ـ تقسیم بازار: تقسیم کل بازار ناهمگون یک خدمت به چندین قسمت به صورتی که هر قسمت در تمام جنبه های با اهمیت همگون باشد.

1ـ2ـ بررسی زمینه و پیشینه بازاریابی در نظام بانکداری ایران

در دوران پیش از انقلاب از جمله مسائل نظام بانکی، افزایش بی رویه بانکها طی سالهای منتهی به 1357 بود، به گونه ای که تعداد آنها به استثنای بانک مرکزی از 24 بانک در سال 1352 به 36 بانک در سال 1357 افزایش یافت. این تعداد شامل 7 بانک تخصصی، 26 بانک تجاری و 3 بانک گسترش ناحیه ای بود. از این میان 13 بانک مختلط با سهام خارجی حداقل 15 درصد و حداکثر 40 درصد فعالیت داشتند که یکی از آنها مختلط دولتی و بقیه خصوصی بودند. هم چنین تعداد واحدهای بانکی از 6993 واحد در سال 1352 به 8275 واحد در پایان اسفند 1375 افزایش یافت. از این تعداد 2167 واحد در تهران، 1897 واحد در مرکز استانها، 4124 واحد در نقاط دیگر و 86 واحد بانکی و یک نمایندگی نیز در خارج از کشور فعالیت داشتند.

افزایش شعب بانکهای تجاری مشکلاتی در کنترل نظام بانکی و نظارت بر آن و اجرای صحیح سیاستهای پولی و اعتباری ایجاد کرد، به همین دلیل با تجدید در فرهنگ جامعه و تغییر نگرشها و ارزشهای آن طرح ادغام بانکها به اجرا درآمد.

بدین ترتیب پس از پیروزی انقلاب با اجرای طرح ادغام بانکها، بانکهای ملی ایران، سپه و رفاه کارگران به فعالیت ادامه دادند و بانکهای ملت و تجارت از ادغام چند بانک بازرگانی به وجود آمدند. بانک صادرات در تهران با همین نام ودر استانها به همراه بانکهای گسترش با نام بانک استان به فعالیت ادامه داد، به عبارت دیگر 36 بانک تجاری و تخصصی به صورت 3 بانک تخصصی (مسکن، کشاورزی، صنعت و معدن)، 6 بانک تجاری (ملی، سپه، تجارت، ملت، صادرات و رفاه کارگران) و 23 بانک استان درآمد. در ضمن تعداد واحدهای بانکی از 8275 واحد در سال 1357 به 6581 واحد در سال 1361 تقلیل یافت. همراه با تحولات اساسی در نظام بانکی که به دلیل نگرش جدید و فرهنگ اسلامی به وجود آمد سپرده گذاریهای مختلف و حسابهای قرض الحسنه و تسهیلات دیگر (کارت پول، چک مسافرتی و...) شکل گرفت. یکی از هدفهای نظام بانکداری کنونی ایجاد امکانات لازم برای گسترش تعاون عمومی، قرض الحسنه از طریق جذب وجوه آزاد، اندوخته ها، پس اندازها و سپرده ها و استفاده از آنها در تأمین شرایط و تسهیلات کار و سرمایه گذاری است.

تا چندین سال پس از انقلاب، بانکها که وضعیت و وظایفشان مشخص نبود، صرفاً کار صندوقی انجام می دادند. در چند سال اخیر که به باکها اختیارات بیشتری داده شده، فعالیت بازاریابی آنها گسترده تر گردیده است، به این صورت که با ایجاد انگیزه در افراد برای افتتاح حسابهای قرض الحسنه باتوجه به جنبة معنوی آن و دادن جوایز، هم چنین پرداخت سود به حسابهای پس انداز موفق شدند پولهای سرگردان جامعه را تا حدی جمع آوری کنند.

نظام بانکی در اقتصاد مبتنی بر بازار مسؤولیت بسیار سنگینی دارد و یکی از مهمترین جز اقتصاد کشور است. رشد و شکوفایی یا رکود ساختار اقتصادی کشورها به طرز کار مؤسسات بانکی ارتباط نزدیک دارد. نظام بانکی، خدماتی عرضه می کند که بدون آن نظام اقتصادی کشور از حرکت باز می ماند. سرمایه موجود در بانکها منبع اصلی خرید محصولات و خدمـات، و وام های اعطایی آنها، منبع ایجاد اعتبار برای تمام واحدهای اقتصادی مانند خانواده ها، مشاغل، شرکتها و دولت است، بنابراین فعالیت بهینه بانکها و استفاده مؤثر از ابزار بازاریابی برای تحقق اهدافشان از جمله بهره برداری از سرمایه و تجهیز آن، بر فعالیتهای مختلف اقتصادی و وضع کلی اقتصاد کشور بسیار مؤثر است.

عملیات بانکها در سه زمینه صورت می گیرد:

1ـ تجهیز منابع مالی (دریافت و پرداخت انواع سپرده ها)

2ـ بهره برداری از منابع مالی (ایجاد اعتبار و پرداخت وام به افراد، مؤسسات و دولتها).

3ـفعالیت های پولی و مالی دیگر به صورت خدمات.

عملیات مربوط به دریافت و پرداخت سپرده ها اهمیت بسیاری دارد. سپرده های دیداری افراد نزد بانکها بیشترین حجم پول هر کشور را تشکیل می دهد. معمولاً نظام بانکی راه سودآوری برای پس انداز کردن فراهم می کند. افراد و سازمانها برای مصرف محصولات و استفاده از خدمات در آینده، پس انداز می کنند. پس انداز برای سلامت اقتصادی ضروری است، زیرا از منابع مالی موجود برای تولید محصولات سرمایه ای (ساختمانها وماشین آلات) استفاده می شود. با این روش، پس انداز کنندگان می توانند منبع مالی اضافی خود را به وام گیرندگان منتقل کنند و با دریافت سود و غیره درآمد به دست آورند. هنگامی که وام گیرندگان به سرمایه های اضافی نیاز دارند نظام بانکی با برقراری نرخ سود بیشتر، پس انداز کنندگان را تشویق می کند تا کمتر مصرف و بیشتر پس انداز کنند، از طرف دیگر هنگامی که وام گیرندگان به پول کمتری نیاز دارند میزان سود و به دنبال آن میزان پس انداز کاهش می یابد. بدین ترتیب نظام بانکداری روشی برای تشویق به پس انداز کردن و ایجاد سرمایه برای سرمایه گذاری به وجود می آورد. قسمتی از عملیات تجهیز منابع مالی نیز ایجاد روشی برای پرداختها به شکل پول نقد، چک، سفته، و برات است.

بهره برداری از منابع مالی نیز به اندازه دریافت و پرداخت سپرده ها اهمیت دارد. عملیات بانکها در زمینة ایجاد اعتبار و اعطای وام و نحوة توزیع اعتبارات، سرمایه ها را به سوی دریافت حداکثر سود سوق داده، از درگیرشدن آنها در فعالیت های بی ثمر جلوگیری می کند. خانواده ها، مؤسسات بازرگانی، و دولت بندرت می توانند نیازهای مالی خود را از طریق کسب درآمد و سرمایه های مختص به خود رفع کنند، بنابراین ایجاد اعتبار و اعطای وام برای برآورده کردن نیازهای اقتصادی ضروری است. نظام بانکی با دادن اعتبار از خرید انواع محصولات، خدمات و سرمایه گذاری در زمینه هایی مانند راهسازی، ساختمان سازی و خرید ماشین آلات و تجهیزات حمایت می کند. سرمایه گذاری، بهره وری منابع کشور را افزایش می دهد و در نتیجه استاندارد زندگی در جامعه بالا می رود. به طور کلی هنگامی که اعتبار بانکی گران و کمیاب است خرید کاهش می یابد و سطح بیکاری افزایش پیدا می کند. نوع دیگری از عملیات بانکی، عرضة خدمات مالی به اشکال گوناگون است، از پرداخت انواع قبض گرفته تا تجهیز شدن به شکل «فروشگاه کامل بانکی».

این حقیقتی است که بانک های ایرانی پس از انقلاب عمدتاً به علت وابستگی به دولت به طور بهینه عمل ننموده اند. طبق گزارشی در مجله بازاریابی، در سال 1377، میانگین سود حاصل از تسهیلات بانکی 8/13 درصد و پرداختی بانک ها بابت منابع 1/12 درصد بوده است. این نکته نشان می دهد که سود سیستم بانکی بسیار ناچیز بوده است. طبق گفته مصطفی مهاجرانی مدیر عامل پیشین بانک کشاورزی، سود 7 میلیارد تومانی کل سیستم بانکی نشان می دهد که نتوانسته ایم برای خدماتی که بانک ها ارائه می دهند، بازاریابی مناسبی انجام دهیم و سهم ما از 750 میلیارد دلار معاملات روزانه درجهان بسیار جزئی و ناچیز است. یافته های یک پژوهش نشان می دهد که کارآیی سیستم بانکی از 100 در سال 1357 به 5/13 در سال 1377 رسیده است. بانک ها در بازاریابی پس از انقلاب زیاد موفق نبوده اند و نتوانسته اند منابع زیادی جذب کنند و از طرف دیگر هم نتوانسته اند تسهیلات را به نحو احسن خرج کنند.

دولتی بودن بانک ها مشکل اساسی آنهاست. در اساسنامه بانک های ایرانی نقش خدماتی آنها و مجری سیاستهای دولت بودن مانند اعطای تسهیلات تکلیفی، به طور مشخص آمده است. ضمناً بانک مرکزی با بانک های تجاری و تخصصی کشور مانند شعبه های خود برخورد می کند و از نظر قوانین و مقررات به صورت بسیار ریز محدودیت وجود دارد. مواردی مانند نیروی انسانی، رشد تکنولوژی، قراردادها و خیلی از مسائل دیگر در اختیار خود بانک ها نیست.

علیرغم محدودیت های شدید در یکی دو سال اخیر تغییر سیاست های دولت و بانک مرکزی از جمله صدور مجوز تأسیس بانک های خصوصی و خارجی در مناطق آزاد، کاهش 50 درصدی تسهیلات تکلیفی بانک ها در پایان برنامه سوم توسعه و از همه مهمتر، واگذاری بخش قابل توجهی از سهام بانک ها به مردم در طول این برنامه نشانه های آغاز حرکتی نوین در سیستم بانکداری در ایران است. حرکتی که لازمه بقاء و موفقیت در آن حضور گسترده بانک ها در عرصه بازارهای داخلی و خارجی سرمایه و نیز در عرصه رقابت برای بدست آوردن سهم بیشتر از این بازارهاست. این علائم همچنین نشان می دهد که دوران بازاریابی نوین در بانکداری ایران آغاز شده و پس از سالها بی توجهی یا کم توجهی به این پدیده بازرگانی، نهادهای مالی در ایران، رویکردی دوباره به بازاریابی و تلاش برای گرفتن سهم بیشتر از بازارها دارند.

کیفیت عملیاتی

برحسب تجارب خود، بانک مورد نظرتان را برحسب ویژگیهای زیر چگونه رتبه بندی می کنید؟

1ـ ادب و رفتار دوستانه

2ـ شایستگی و توانایی در توضیح مطالب

3ـ شایستگی و توانایی در بیان خدمات و سیاستها

4ـ قابل اعتماد و محرم اسرار بودن

5ـ در دسترس بودن برای پاسخگویی به سؤالات شما

6ـ پاسخگو بودن نسبت به درخواستهای شما

7ـ کارایی در انجام کارها

کیفیت فنی

برحسب تجارب خود کیفیت خدمت بانک مورد نظرتان را در زمینه های بانکی زیر چگونه رتبه بندی می کنید؟

8ـ اطلاعات سریع درباره حسابها

9ـ حفظ اسرار در انتقال اطلاعات

10ـ سهولت برآورده ساختن نیازهای بانکی شما

11ـ امکان برداشت یا صدور چک بیش از موجودی

12ـ هزینه خدمات

13ـ نتایج دلخواه و مطلوب

14ـ گزارش عملکرد

15ـ سهولت برخورد با کارمندان و امکان دیدار مکرر آنها

16ـ توجه به نیازهای بانکی شما.

مانند مقیاس «کیفیت خدمت» مشتریان، بانک مورد نظرشان را به لحاظ ویژگیهای بیان شده رتبه بندی می کنند و براساس آن کیفیت فنی و عملیاتی بانک ارزیابی می گردد.

6ـ4ـ برنامه ای برای ارائه خدمت به مشتریان

شرکتهایی که خدمات عالی به مشتریان ارائه می کنند دارای چند ویژگی مهم و مشترک هستند. به خواسته ها، نیازها، و انتظارات مشتریان توجه بسیار دارند. استراتژی خدماتی مورد استفاده آنها به طور واضح تعریف و ابلاغ شده است. سیستمی را طراحی کرده اند که در آن در هر مرحله از مبادله با مشتریان به خوبی رفتار می شود و دیگر اینکه بسیاری از کارکنان این شرکت ها به خدمت گرایش دارند. چگونه شرکت ها می توانند این ویژگی ها را توسعه دهند؟ در اینجا برنامه‌ای را شرح می دهیم که به طور متداول برای افزایش توانایی ارائة خدمات مؤثر به مشتریان به هر سازمانی پیشنهاد می شود. این برنامه دارای نُه مرحله است که عبارتند از:

1ـ6ـ4ـ درک انتظارات مشتریان

اولین و آخرین معیار رضایت مشتری این است که آیا انتظارات او برآورده می شود یا خیر. بنابراین ابتدا باید انتظارات مشتریان شناسایی شوند سپس باید اهدافی تعیین کرد و نیروی سازمان را بر زمینه هایی که برای مشتریان اهمیت بیشتری دارد متمرکز نمود.

اهداف خدمت در هر شرکت به انتظارات مشتریان، رقابت، و اهداف خدماتی آن شرکت بستگی دارد. در مورد انتظارات مشتریان باید استانداردهای خاصی از رضایت در هر قسمت از بازار شناسایی شود، ولی می توان از استانداردهای عمومی شروع کرد. بنابر تحقیقات انجام شده از مدیران در یکی از کشورهای اروپایی، عوامل کلیدی در تصمیم گیری خریداران خدمات عبارتند از:

کیفیت، انطباق با انتظارات مشتری، قابل اتکاء بودن، پاسخ به قول ها و وعد های داده شده به مشتری، واکنش سریع، واکنش پذیری نسبت به نیازهای مشتری در کمترین زمان، ادب، احترام به مشتری به عنوان یک انسان.

مشتریان گوناگون اولویت های مختلفی برای این ویژگیها قائلند و اگرچه ممکن است به برخی از آنها اهمیتی ندهند، اما شرکت باید برای حصول اطمینان همه آنها را بررسی کند.

«لئوناردبری» یکی از محققین خدمات در تحقیقی که به عمل آورده است اهمیت ویژگیهای اصلی خدمت را که باید مورد توجه سازمانهای خدماتی قرار گیرد به شرح زیر بیان کرده است:

ـ قابل اتکاء بودن ـ توانایی انجام خدمت طبق وعده با درستی و اطمینان 32 درصد

ـ عوامل محسوس، ظواهر فیزیکی، تجهیزات و وسایل، لوازم ارتباطی و کارکنان 11 درصد

ـ واکنش پذیری، علاقه و تمایل برای کمک به مشتریان و ارائة فوری خدمات 22 درصد

ـ برخوردها، دانش و ادب کارکنان و توانایی آنان برای انتقال اطمینان و اعتماد 19 درصد

ـ همدلی، مراقبت و توجه فردی به مشتریان 16 درصد

قابل اتکاء بودن معمولاً به عنوان مهمترین عامل خدمت به شمار می رود. «پیتزا دومینو» که در آمریکا شهرت فراوانی دارد، در تبلیغات خود استاندارد خاصی را معرفی می کند با این مضمون که «تحویل در 30 دقیقه یا پیتزای مجانی در صورت عدم تحویل به موقع».

ژاپنی ها «قابل اتکاء بودن» را بالاتر و مهمتر از کیفیت می دانند و آن را نبردگاه آینده می نامند. آنها معتقدند که کیفیت، لازمه جلب مشتری است، اما انجام تعهدات و قابلیت اتکاء وسیله ای برای حفظ او می باشد و موفقیت، حاصل کیفیت و انجام تعهدات خدمت است.

در مقاله ای تحت عنوان «شناسایی سطوح نیازها و عوامل مؤثر بر رضایت مشتریان: پیش نیازی برای اصلاحات ساختاری در نظام بانکی» که توسط دکتر جلال رسول اف، منصور سیفی و داریوش رشیدی انجام شده نیازها و عوامل مؤثر بر رضایت مشتریان شناسایی و براساس اهمیت آنها برای مشتریان طبقه بندی گردیده است. در این مطالعه که در بانک کشاورزی انجام شده برای دستیابی به سطوح نیازها و عوامل رضایت مشتریان، یک نمونه برداری گستـرده
(2743 نمونه) در سال 1379 در تهران و 11 استان کشور انجام و سطوح نیازها و عوامل رضایت مشتریان از طریق تکمیل پرسشنامه اندازه گیری شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که حدود 60 درصد کل واریانس متغیرها توسط هفت مؤلفه قابل توجیه است.

عامل اول طرز رفتار و نحوه برخورد کارکنان شعب با مشتریان بانک، عامل دوم جوابگویی، عامل سوم سود و تسهیلات، عامل چهارم سرعت در کار، عامل پنجم کیفیت ارائه خدمات، عامل ششم موقعیت مکانی بانک وعامل هفتم کیفیت ارسال حواله ها است. آنچه در این تحقیق آمده تبیین 60 درصد از عوامل مؤثر بر رضایتمندی مشتریان است. متغیرها و عوامل دیگری نیز وجود دارند که می توان از طریق آنها به سازه های بیشتری از رضایت مشتریان پی برد.

  • پیچک پیچکی
  • ۰
  • ۰

پایان نامه اهمیت مطالعه در تعلیم و تربیت

پایان نامه اهمیت مطالعه در تعلیم و تربیت

اهمیت مطالعه در تعلیم و تربیت

فصل اول

1-1 مقدمه

2-1 بیان مسئله

3-1 اهداف تحقیق

4-1 اهمیت موضوع تحقیق

5-1 فرضیه‌های تحقیق

6-1 تعریف عملیاتی مفاهیم و متغیرها

فصل دوم

1-2 مقدمه

 2-2 تاریخچة شروع کتاب‌نویسی برای کودکان در ایران

3-2 اشاره به مسئله کتاب و کتابخانه در دیگر کشورهای جهان

4-2 ادبیات کودکان و اهداف آن

 5-2 اهمیت مطالعه

6-2 ویژگی و معیارهای اساسی کتاب کودک

7-2 راههای ایجاد عادت به مطالعه در کودکان

 8-2 رغبت‌های مطالعه در کودکان و نوجوانان چیست

9-2 کتابخانه‌ای برای کودکان فراهم کنیم

 10-2 همکاری خانه و مدرسه

11-2 نقش مطالعه در توسعه فرهنگی

ب) پیشینة تحقیق

فصل سوم

3 مقدمه

2-3 جامعه آماری

 3-3 نمونه و روش نمونه‌گیری

4-3 ابزار اندازه‌گیری

5-3 روش جمع‌آوری اطلاعات

6-3 روش آماری تحقیق

 فصل چهارم
1-4 مقدمه

2-4 طبقه‌بندی داده‌ها

 3-4 اجرای آزمون آماری خی دو ( )

4-4 بررسی وضعیت هر یک از فرضیه‌های تحقیق

فصل پنجم

نتایج تحقیق
1-5 بحث و نتیجه‌گیری
2-5 محدودیتهای تحقیق
3-5 پیشنهادهای تحقیق

علاقه به مطالعة کتاب که ریشه در حس کنجکاوی انسان دارد امری فطری و هماهنگ با انگیزه‌های درونی افراد است و کم و بیش در تمام کودکان وجود دارد کودکان در صورتی که در خانواده‌ای با هر موقعیت فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی باشند حداقل به تماشای تصویر کتاب علاقه دارند اگر چه این امر می‌تواند سرآغاز علاقه به مطالعة کتاب در بزرگسالی شود اما به مرور زمان با توجه به موقعیت خانواده این علاقه در دو جهت مختلف شکل می‌گیرد در عده‌ای نگرش مثبت به کتاب رشد کرده و علاقه آنها روز به روز بیشتر می‌شود تا آنجا که طبق برنامة منظم و دقیق مطالعة کتاب را در برنامه روزانه خود جای می‌دهند و در عده‌ای نگرش منفی ایجاد می‌گردد و آنچنان از کتاب گریزان می‌شوند که کتابهای درسی را میز برای کسب حداقل نمره قبولی مطالعه می‌کنند و با کتابهای دیگر هیچ رابطة دوستی و نزدیکی ندارند از دلایل عدم استفاده از مطالعه را می‌توان گفت در کشور ما هنوز هیچ اقدام جدی در این زمینه صورت نگرفته است دلیل اصلی این بی‌توجهی را می‌توان در این دید که مطالعه هنوز در ایران یک موضوع جدی تلقی نشده و نیاز به مطالعه هنوز برای مردم یک نیاز واقعی به حساب نمی‌آید.

نظر به اینکه گرایش و انگیزه به مطالعه در خانواده و از دوران کودکی شکل می‌گیرد قطعاً برای یافتن علت اصلی ابتدا باید سراغ خانواده و سپس به دنبال عوامل دیگر رفت که به نوبة خود دارای اهمیت ویژه‌ای هستند به همین دلیل به عنوان یک معلم که می‌تواند در تشویق دانش‌آموزان به مطالعه مؤثر باشد تحقیقی را در زمینة تاثیر مطالعات غیر درسی در کمک به تحصیلی دانش‌آموزان دورة ابتدائی، موضوع پژوهش قرار داده تا قدم کوچکی در راه تعالی بخشیدن فرهنگ مطالعه در میان آینده‌سازان کشور برداشته شود.

3-1 اهداف تحقیق

هدفهای کلی تحقیق

1- آگاهی از تاثیر مطالعات غیر درسی در موفقیت تحصیلی دانش‌آموزان.

2- آگاهی از تأثیر کتابخانة مدارس در ایجاد عادت به مطالعه در دانش‌آموزان و زمینه‌سازی برای توسعة فرهنگی.

هدفهای جزئی تحقیق

1- آگاهی از تأثیر تشویق والدین و معلمان در گرایش دانش‌آموزان به مطالعه

2- آشنایی با عواملی که در مطالعة دانش‌آموزان نقش دارد.

3- آگاهی از ضرورت تهیة کتابهای ادبیات کودکان مطابق با سن و فهم و احتیاجات فعلی آنها از سوی متخصصان.

4- مشخص کردن میزان علاقة دانش‌آموزان نسبت به موضوعات مختلف مورد مطالعه

5- تحریک قوة خلاقیت و ابتکار دانش‌آموزان و تقویت و پرورش نیروی تخیل آنان.

6- آگاه نمودن والدین دانش‌آموزان به اهمیت مطالعات غیر درسی در کسب موفقیت‌های تحصیلی.

7- آگاهی از تأثیر مطالعات غیر درسی در پیشرفت خواندن.

4-1 اهمیت موضوع تحقیق

انسان از زمانی که خط را اختراع کرد تا امروز که صفحة کامپیوتر منعکس کنندة افکار و امیال و جولانگاه فکر بشر است هیچگاه از کتاب و کتابخانه بی‌نیاز نبوده است در دنیای معاصر که بوسیلة وسایل ارتباطی مثل دهکده‌ای کوچک و محدود شده است و چهار گوشة آن هر لحظه روشن‌تر و واضح‌تر و قابل رویت می‌شود هنوز کتاب و مطالعه جایگاه رفیع فرهنگی خود را حفظ کرده و به عنوان سرآمدترین و بهترین وسیلة انتقال پیام و اطلاعات محسوب می‌شود.

دربارة اهمیت مطالعه و نقشی که در سازندگی فرد و اجتماع و سرنوشت بشری دارد و اینکه مطالعه می‌تواند چه نقش عظیمی در تعلیم و تربیت ایفا کند صحبت فراوان شده است و امروزه کمتر کسی را می‌توان یافت که با کتاب سر و کار نداشته باشد و به این نکتة مهم واقف نباشد شکی نیست که علاقمندی به مطالعه خصلتی است که باید در افراد بوجود آید و مدام تقویت شود تا زمانی که فرد خود بتواند این کار را ادامه دهد عادت به مطالعه اکتسابی است و باید از همان دوران کودکی در شخص تقویت گردد.

با توجه به اینکه یکی از وظایف آموزش و پرورش ایجاد عادت به مطالعة مستمر در دانش‌آموزان است و از طرفی نقشی که مطالعة مدام در شکل‌گیری شخصیت انسان دارد به اهمیت نقش والدین و مدرسه و جامعه در این امر مهم پی می‌‌بریم هدف آموزش و پرورش به معنای واقعی گذشته از تعلیم و تدریس، جستجو و کنکاش در روح دانش‌آموزان برای درک ذوق و استعدادهای نهفتة آنان و رهبری این استعدادها به سوی کمال است. در عصری که ما در آن زندگی می‌کنیم هدف آموزش و پرورش در آموزشگاهها به پایان رساندن برنامة درسی سالانه نیست امروز دیگر نمی‌توان دانش‌آموزان را محکوم و محدود به خواندن چند کتاب درسی کرد ذهن کنجکاو و جستجوگر آنان پاسخ پرسشهای بی‌شماری را که پیشرفت حیرت‌انگیز دانش و اکتشافات بی‌شمار امروز برای او بوجود آورده است، طلب می‌کند و برآوردن این نیازها دسترسی به منابع و خدمات کتاب و کتابخانه می‌باشد.

متأسفانه امروزه دانش‌آموزان به مطالعات جانبی به علل گوناگون رغبت و علاقة چندانی نشان نمی‌دهند و شمار قابل توجهی از اولیاء و معلمان نیز با غفلت و عدم آشنایی از اهمیت و نقش اینگونه مطالعات، دانش‌آموزان را در این جهت تشویق و راهنمایی نمی‌کنند گاهی بر این باورند که این مطالعات باعث اتلاف وقت و موجب افت تحصیلی می‌گردد در صورتی که کتاب بهترین دوست انسان و موجب باروری اندیشه و غذای روح بشر است بنابراین کودکان و نوجوانان به کتابهایی نیاز دارند که جذاب و عمیق و شیرین بوده و با تجربه‌های آنان و نیز نیازها و علایق و تواناییهای آنها هماهنگ باشد و همچنین وسیله‌ای باشد برای کنجکاوی‌های خودانگیخته و آرمانهای بلندپروازانة آنها، خوراکی باشد برای تخیل سرشار و سیّال آنان و بر وسعت تجربه‌های آنان بیافزاید به آنها لذت خواندن و عمیق شدن را ارزانی دارد و سرانجام لذت را به علاقه و علاقه را به عادت مبدل سازد.

در جوامع مترقی دنیا که اهمیت مطالعه و خواندن مطالب به علت پیشرفت علم و تکنولوژی بر مردم آشکار شده است بهبود وضع مطالعه و افزایش سرعت خواندن و درک مطالب یکی از اقدامات مهم آموزشی به حساب می‌آید در این جوامع روشهای درست مطالعه در ضمن آموزش دروس مختلف آموزشگاهها به یادگیرندگان آموزش داده می‌شود متأسفانه در کشور ما هنوز هیچ اقدامی در این زمینه صورت نگرفته است بنابراین اهمیت تحقیق با توجه به موارد بالا و اهداف ، به خوبی آشکار است و نیازی به توضیح بیشتر ندارد.

 

5-1 فرضیه‌های تحقیق

1- بین مطالعه کتابهای غیر درسی و موفقیت تحصیلی دانش‌آموزان دوره ابتدایی رابطة معنی‌دار وجود دارد.

2- بین کتابخانة مدارس و عادت به مطالعه در دانش‌آموزان رابطة معنی‌دار وجود دارد.

3- بین تشویق دانش‌آموزان و تمایل آنان به مطالعة کتابهای غیر درسی رابطة معنی‌داری وجود دارد.

4- بین پرسشهای بعضی از دروس و ارجاع دانش‌آموزان به مطالعة غیر درسی رابطة معنی‌دار وجود ندارد.

5- بین دانش‌آموزان علاقمند به درس و ارجاع آنان به کتابخانه برای مطالعة کتابهای غیر درسی رابطة معنی‌داری وجود دارد.

6-1 تعریف عملیاتی مفاهیم و متغیرها

الف) مفاهیم

بررسی: یک آزمایش منظم پدیدارهای برای فهمیدن یا بیان آنهاست (تحقیق)

تاثیر: اثر کردن، احساس قبول کردن امری یا مطلبی که در فرد ایجاد شود.

مطالعه: بکار بردن عقل یا ذهن برای یادگیری یک مسئله و موضوع و نگریست و دقت نظر در چیزی برای فهمیدن و آگاهی یافتن از آن است.

کتب درسی: کتبی که مربوط به آموزش رسمی کشور می‌باشد.

کتابهای غیر درسی: نوشته‌هایی هستند که در رشته‌‌های گوناگون علمی، ادبی، هنری، اجتماعی و … برای دانش‌آموزان در سنین مختلف نوشته می‌شوند و با کتابهای درسی تفاوت دارند.

مطالعات غیر درسی: مطالعاتی که مربوط به کتابهایی غیر از کتب مربوط به آموزش رسمی کشور باشد.

موفقیت تحصیلی: معلومات یا مهارتهای اکتسابی خصوصی یا عمومی در موضوعهای درسید که معمولا بوسیلة آزمایشها یا نشانه‌ها یا هر دو که معلمان برای دانش‌آموزان وضع می‌کنند اندازه‌گیری می‌شوند و نیز توانایی دانش‌آموز در کسب نمره در زمینه‌های مختلف درسی و توانایی ارتقاء او از یک سطح و پایه تحصیلی به سطح بالاتر است.

دانش‌آموز: شخصی که یک مطالعة جدی و رسمی را آغاز کرده و در این تحقیق منظور کودکان واجب‌التعلیم که دوره‌های مربوط به آموزش رسمی کشور را می‌گذرانند است.

ب) متغیرها

1- متغیر مستقل یا تأثیرگذار: مطالعه کتابهای غیر درسی

2- متغیر وابسته یا تاثیرپذیر: موفقیت تحصیلی دانش‌آموزان

تاریخچة شروع کتاب‌نویسی برای کودکان در ایران

گسترش علم و دانش و پیدایش رشته‌های علمی جدید در هر مقعطی از زمان مه پشت سر گذاشته می‌شود موجب توسعة اندیشه انسان و نشر دست‌آوردها و اندیشه‌های او در پهنة جهان است و کتاب در این میان کماکان نقش ویژه‌ای دارد. کتاب چه در زمینه شعر و قصه و چه مضامین آموزشی – علمی می‌تواند نقش مؤثری در رشد و تربیت صحیح کودکان بازی کند. محمود حکیمی نویسندة کتاب نوجوانان دربارة کتاب این چنین می‌نویسد کتاب خوب می‌تواند در کودک و نوجوان شوق و پرس‌جو و کنجکاوی فراهم کند و او را به جهان انسان بودن یعنی دنیای دانستن و آزاد زیستن رهبری کند، انسان آگاه و آزاد، ستم‌پذیر و بندة آدمیان نیست هر چه می‌شوند و می‌خواند کورکورانه نمی‌پذیرد، مغزش را به کار می‌گیرد، پیش از آنکه سخنی را بپذیرد اندیشه می‌کند، کتاب ابزار انتقال فرهنگ و تمدن و دانش بشری است همچنین عامل محرک انسانها می‌باشد. کتاب سازنده و توسعه دهندة فرهنگ نخبگان است ادیانی که تا امروز دوام آورده‌اند صاحب کتاب بوده‌اند و جامعه‌ای که به کتاب اهمیت و اعتبار می‌دهد و در نشر و توسعه و توزیع آن سرمایه‌گذاری می‌کند جامعه‌ای که به پژوهش و تحقیق بها می دهد، آن جامعه فرهنگی پویا  سازنده دارد کتاب یکی از پایه‌های چهارگانة آموزش پرورش است سه پایة دیگر آموزگار، برنامه و روش می‌باشد، بدون داشتن کتاب، آموزش و پرورش ناقص است و کتاب با معلم همکاری بسیار صمیمانه‌ای می‌نماید  او را در آموزش مطالب یاری می‌دهد، لازمة لذت بردن از هر کاری مهارت داشتن در آن کار است مطالعة کتاب نیز بدین نحو می باشد اگر شخصی به امر مطالعه عادت و مهارت کافی نداشته باشد به هر بهانه‌ای از انجام آن خودداری خواهد کرد. علاقه و استعداد تنها عوامل مؤثر در این امر نیستند بلکه فرصتهای زمانی هم اهمیت بسیار دارد، زیرا عادت در طول یک دوره شکل می‌گیرند و ممکن است که روزها، ماهها و یا سالها طول بکشد.

اولین کتابخانه عمومی در ایران رد سال 1305  به همت شهرداری تهران «بلدیة آن روزگار» تأسیس شد در این سال «کریم بوذر جمهری» کفیل بلدیة تهران با تاسیس بلدیه و استقرار آن در ساختمان توپخانه و اصطبل محمدشاهی، دو اتاق به کتابخانة بلدیة تهران اختصاص داد و این کتابخانه در واقع اولیه کتابخانه عمومی است که در ایران تأسیس شد.

در ایران ما نمی‌توانیم پیشینة کتاب کودک را از جنبش مشروطیت و آغاز قرن 20 عقب‌تر ببریم و آغازگر ادبیات کودک در ایران را باید جبار باغچه‌‌بان به شمار آورد او نخستین کسی که کتابها و نمایشنامه‌هایی برای کودکان نوشت و با دنیای کودک همخوانی داشت یحیی دولت‌‌آبادی و عباس یمینی شریف سنت او را ادامه دادند و صمد بهرنگی رنگ و تحرک تازه‌ای به آن داد تأسیس شورای کتاب کودک در سال 1340 و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در سال 1344 امکانی فراهم آوردند که کتاب کودک با سرعت بیشتر و کیفیت بهتر رشد کند و به این ترتیب نویسندگان و شعرای زیادی به آفرینش اثر برای کودکان روی آوردند.

در دهه‌های اخیر پژوهشگران و علاقمندان و مربیان ایرانی در این زمینه شروع به تحقیق کرده‌اند و اقدامات قابل توجهی نیز در مورد ادبیات کودکان و ایجاد کتابخانه انجام داده‌اند.

برخی از عوامل مؤثر در مطالعه و یادگیری عبارتند از:

- درک ضرورت و احساس نیاز به مطالعه و موضوع آن.

- داشتن انگیزه، علاقه، حوصله و پشتکار در کار مطالعاتی.

- پاسخ‌خواهی مجهولات درونی و بیرونی خویشتن.

- آشنایی با انواع و مراحل شیوة مطالعه.

- رفع موانع و آفات مطالعاتی و نیز یادداشت‌برداری و تلخیص مطالب.

- یادسپاری، یادآوری و بکارگیری معلومات (مثلاً تدریس یا بازگو کردن آن).

- توکل و توسل و طهارت باطنی و معنوی.

- بالا بردن معلومات و سطح آگاهی.

تصمیم و کوشش برای بکارگیری روش صحیح مطالعه و اندیشیدن در هنگام مطالعه.

2-5-2 انگیزه‌های مطالعه:

اهداف و انگیزه‌های مطالعه در فرهنگهای مختلف متفاوت است مهمترین انگیزه های مطالعه عبارتند از:

عادت، وظیفه، گذراندن اوقات فراغت، آگاهی از مسائل جاری، ارضاء میل شخصی، نیاز روزمرة زندگی. افزایش میزان علایق و سرگرمی‌ها، ارضاء نیازهای اجتماعی و شخصی، رشد عمومی از جمله ارتقاء سطح فرهنگی، ارضاء نیازهای مبرم روحی و معنوی و فکری می‌باشد.

 روشهای مطالعه:

مطالعه کردن به هفت روش انجام می‌گیرد.

 خواندن اجمالی

هدف از خواندن اجمالی دست یافتن به نکات و مطالب مهم کتاب، کشف ساختمان مواد و مطالب در یک زمان کوتاه و با سرعت زیاد است.

فواید خواندن اجمالی عبارتند از:

الف)تخمین زدن اهمیت مطالب و طرح‌ریزی یک روش مناسب مطالعه

ب) تخمین زدن مقدار مطالب و دشواری آنها برای یک بودجه‌بندی واقعی از زمان.

پ) کسب یک نظر کلی از مطالب پیش از خواندن جزئیات، برای افزایش میزان درک مطالب و نگهداری آنها در حافظه

ت) افزایش میزان دقت و تمرکز حواس از طریق افزایش میزان علاقه به مطلب

روش: روش خواندن اجمالی مبتنی است بر یک نمونه‌گیری سریع از نکات اساسی و صرف‌نظر کردن از جزئیات در این روش مطالعه در جستجوی نکات کلیدی دربارة مواد و ساختمان مطالب و نظر و سبک مؤلف است همچنین برای افزایش میزان علاقة خود نسبت به مطالب به طرح سؤالاتی در مورد مطالب خواندنی بپردازید.

سریع خواندن

هدف از سریع خواندن یک کتاب کسب یک آشنایی کلی با مطالب کتاب از طریق مرور کتاب با یک سرعت فوق‌العاده زیاد است.

فواید سریع خواندن عبارتند از:

الف) کامل کردن روش خواندن اجمالی و افزودن به ارزش آن

ب) مرور کردن مطالبی که قبلاً خوانده‌اید

پ) جایگزین کردن این روش با روش مطالعه دقیق و کامل، هنگامی که درک کمتری از مطالب مورد نیاز است و وقت کمی موجود است.

ت) افزودن بر وسعت دامنه مطالب خواندنی

روش: روش سریع خواندن مستلزم یک حرکت منظم و همراه با ریتم چشم بر روی صفحات است در حالی که روش خواندن اجمالی مبتنی است بر یک روش انتخابی و نمونه‌گیری از مطالب و عبارات اساسی و کلید است روش سریع خواندن امکان مرور کردن مطالب را به طرزی بسیار سریع میسر می‌سازد نتیجة کار یک آگاهی خیلی وسیع ولی نه خیلی دقیق از محتوای کتاب یا مطالب خواندنی است.

عبارت خواندن

هدف عبارت خوانی افزایش سرعت مطالعه است از طریق خواندن عبارات و جملات به عوض خواندن کلمات.

فواید عبارت خوانی به قرار زیرند:

الف) افزایش سرعت مطالعه از طریق کاهش زمان مطالعه

ب) افزایش درک مطلب از طریق شناسایی اندیشه‌ها و مفاهیم و رابطة بین آنها

پ) افزایش تمرکز حواس و لذت حاصل از مطالعه از طریق هماهنگ کردن سرعت خواندن با سرعت فکر کردن

روش: روش عبارت خوانی دارای دو سطح است یکی سطح مکانیکی، دیگر سطح ادراکی، سطح مکانیکی مربوط است به عادت دادن چشم برای حرکت سریع از طریق توجه کردن به گروه کلمات، در عوض توقف چشم بر روی یک یک کلمات همچنین مستلزم استفاده از میدان وسیعتر دید خواننده است، آنطور که وی با نگاه کردن به سطور متوجه مجموعه‌های بزرگتر و بیشتری از کلمات و عبارت که حاوی معانی بیشتری هستند بشود. هر چه خواننده بر سطح مکانیکی روش عبارت خوانی بیشتر تسلط یابد، در سطح ادراکی میزان فراگیری مطالب برای وی بیشتر می‌شود خواننده به تدریج یاد می گیرد تا معانی و مفاهیم مطالب خواندنی را از ترکیب کلمات، یعنی عبارات، کسب کند و انرژی خود را از راه حرکت کُند چشم از کلمه‌ای به کلمة دیگر به هدر ندهد.

 روش دقیق خواندن

هدف دقیق خواندن درک کامل مطالب خوانده شده و نگهداری آنها به طرزی منظم و منطقی در حافظه است، به طریقی که یادآوری آنها برای استفاده‌های بعدی میسر باشد.

فواید خواندن دقیق به قرار زیرند:

الف) فهم بیشتر مطالب از طریق درک ساختمان مفاهیم و معانی.

ب) نگهداری بیشتر مطالب در حافظه از طریق یک روش ساده و مرور کردن و یادگیری جزئیات و ربط دادن آنها به اصول و مفاهیم.

پ) افزایش توانایی خواننده در پاسخ دادن به سؤالات، بدین خاطر که در این روش مطالعه، مفاهیم بوسیلة خوانندة سازمان می‌یابند و به زبان وی بیان می‌شوند و صرفاً به حافظه سپرده نمی‌شوند.

ت) افزایش کسب لذت در نتیجه ایجاد اطمینان بیشتر حاصل از درک عمیق‌تر مطالب.

روش: فنون اساسی روش دقیق خواندن عبارتند از سازمان دادن و مرتب کردن، حاشیه‌نویسی و علامت‌گذاری و خلاصه کردن.

در سازمان دادن و مرتب کردن، خواننده به دنبال سازمان فکری مؤلف می‌گردد و از رابطة بین مطالب آگاه می شود با حاشیه‌نویسی و علامت‌گذاری خواننده صفحات را علامت می‌زند تا مطالب را روشن‌تر سازد در خلاصه کردن، خواننده مطالب را مرور می‌کند و درک خود را از مطالب روشن‌تر و بهتر می‌سازد.

 خواندن تجسسی

هدف خواندن تجسمی تمرکز بیشتر به حواس دادن ودرک عمیقتر معانی است.

فواید خواندن تجسمی به شرح زیراند:

الف ) کمک به تمرکز حواس از طریق تحریک حس کنجکاوی

ب ) غلبه بر تنبلی ، حالت کسلی و حواس پرتی از طریق شرکت فعالانه در مطالعه

پ ) آمادگی بیشتر برای گذراندن موفقیت آمیز امتحانات و شرکت در بحث های کلاسی

ت) افزایش زمان نگهداری مطالب در حافظه، از طریق کسب رضایت حاصل از دادن پاسخ درست به سؤالات.

ث ) افزایش آفرینندگی ، از طریق نوع تفکری که هدفش همواره طرح پرسش و جستجو برای دادن پاسخ به پرسش است.

روش: روش خواندن تجسسی مستلزم طرح تعداد زیادی از انواع مختلف سؤالات است طرح تعداد زیادی از سؤالات و دقت در کیفیت و جهت این سؤالات خصوصیات روش خواندن تجسسی هستند. سؤالات ساده مسائل عینی را مورد پرس و جو قرار می دهند، سؤالات دقیق تر به طور عمیق تر وارد مسائل می شوند و بهترین نوع سؤالات از محدوده مطالب موجود فراتر می روند و مسائل ادراکی را در بر می گیرند.

خواندن انتقادی

هدف از خواندن انتقادی دستیابی به قضاوت مستدل و درگیری عمیق تر با مطالب از طریق تجزیه و تحلیل معانی است.

فواید خواندن انتقادی عبارتند از:

الف) فهم عمیق‌تر مطالب و درگیری بیشتر با مطالب در نتیجه تجزیه و تحلیل مطالب.

ب) طولانی ساختن مدت نگهداری مطالب در حافظه از طریق شناسایی روابط بین مواد مختلف مطالب و روابط بین مواد و مطالب خواندنی دیگر و تجربیات شخصی.

پ) کسب اعتماد در مورد ارائه نظرات انتقادی از راه مستدل ساختن عقاید.

روش: منظور از خواندن انتقادی قضاوت کردن در مورد درستی، اعتبار یا ارزش مطالب خواندنی، بر اساس ملاکها یا استانداردهای صحیح است. خواندن انتقادی، با یک ذهن فعال و پرسنده برای قضاوت کردن درست اهمیت فراوان دارد خواندن انتقادی کلید فهم صحیح مطالب و درگیری با مطالب است، که برای تشخیص و ارزش‌گذاری نوشته‌های خلاق ضرورت دارد این روش همچنین برای تشخیص حقیقت و ارزش سایر نوشته‌‌ها لازم است.

  • پیچک پیچکی
  • ۰
  • ۰

مقاله تأثیر تکنولوژی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان ابتدایی

مقاله تأثیر تکنولوژی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان ابتدایی

مقاله تأثیر تکنولوژی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان ابتدایی

مقدمه:

دستگاه تعلیم و تربیت نه تنها در ایران ، بلکه در سایر ممالک جهان وظیفة سنگینی رابر عهده دارد. سرمایه گذاری برای تربیت نیروی انسانی کارآمد که در بخش های مختلف جامعه مشغول به کار خواهند شد. دورة ابتدایی که به عنوان زیر بنای نیروی کار جامعه به شمار می رود باید از آموزش صحیح ومناسبی برخوردار باشد تا بتواند پاسخگوی نیازهای رو به گسترش جامعه باشد.

بنابراین مطالب آموزش داده شده باید به صورت کاربردی در زندگی روزمرة کودک قابل استفاده باشد. لذا برای رسیدن به این مقصود استفاده از وسایل کمک آموزشی از نیازهای اولیه و مهم این دوره به شمار می رود زیرا تدریسی که حتی الامکان حواس بیشتری را در یادگیری جلب نماید موفق تر است. علاوه بر آن بعضی از مفاهیم و واژه ها را نمی توان به دانش‌آموزان فهماند و در زندگی روزمرة آنها نیز نمونه های مشابهی وجود ندارد که با استفاده از آنها مطالب را قابل فهم کرد. در این گونه موارد باید از فلیمهای آموزشی که مفاهیم را به صورت ملموس و واقعی ارائه می دهند استفاده نمود.

از طرف دیگر چون دانش آموزان یک کلاس تواناییهای فکری متفاوتی دارند. معلم نمی تواند با برنامة کلاس همة آنها را قانع کند. کتابهای درسی نیز در حد توان دانش آموزان متوسط تنظیم می شود. لذا معلم بایداز وسایل کمک آموزشی متنوع نظیر پوسترـ مجله ـ کتاب و … استفاده کند. بنابراین استفاده از وسایل کمک آموزشی می تواند نقش بسیار ارزنده ای در جلوگیری از افت تحصیلی و یادگیری مطالب درسی ایفا کند. تکنولوژی وکاربرد آن امروزه آنچنان گسترش یافته است که می توان به جرأت گفت که جدا کردن آن از آموزش نوین محال می باشد و استفاده از وسائل در آموزش این امکان را به معلم می دهد که با اطمینان و آسودگی بیشتر به تدریس مفاهیم علمی و عملی بپردازد.

دونالد پی ایل در این زمینه گفته است که استفاده از تکنولوژی در امر تدریس به مثابة استفاده از قایق برای رد شدن از دریا بوده و بیان این نظریه اهمیت استفاده از ابزار تکنولوژی را نشان می دهد.  

فرآیندها نوع اجزاء یا محتوایی را که باید برای رسیدن به هدف بکارگرفته شوند . معین می سازند.

سیستم ها در سطح وسیع تری از محیط خود عمل می کنند که این سطح وسیعتر را سیستم برتر می گویند. به عبارت دیگر هر سیستم جزئی از سیستم بزرگتری است. سیستم جزء را خرده سیستم و سیستم بزرگتر را سیستم برتر آن سیستم می گویند. مثلاً در دبستان خرده سیستمی از نظام آموزش ابتدایی است. پس نظام آموزش ابتدایی سیستم برتر دبستان است.

 نظام آموزشی ابتدایی در حالی که سیستم برتر دبستان است ،خود سیستمی از نظام آموزش وپرورش است.   

برای روشن شدن رابطة بین هدف ، فرآیندها و اجزاء یک سیستم  کلاس درس را تحلیل می کنیم. هر کلاس درس یک خرده سیستم است. اجزاء در حال تعاملش یعنی دانش آموزان ، معلم ،تخته سیاه ،کتابها، نقشه ها ، و سایر موارد دیداری ـ شنیداری همه برای رسیدن به هدف کلاس که یادگیری است خدمت می کنند.بسیاری از سیستمهای کلاسی از اجزائی خارج از کلاس برای رسیدن به هدف بهره می گیرند.

مثلاً بسیاری از آنها از افراد متخصص کمک می گیرند که در کلاس حضور یابند و در رابطه با درس به معلم کمک کنند، یا بچه‌ها را به گردش علمی می‌برند. درحقیقت هرعاملی که در پیشبرد هدفهای یادگیری کاربرد دارد .یک عنصر بالقوه سیستم کلاس به حساب  می آید. فرایند کلیة فعالیتها و عملکردهایی را که اجزاء یک سیستم برای پیشبرد هدف به آن اشتغال می ورزند در برگیرند.بعضی از فرآیندهایی که در سیستم کلاس جریان دارند  روشها وفنون تدریس هستند که می توانند خواندن، بحث کردن و ‌فلیم دیدن، حل مسأله، پژوهش و … را در بر می گیرند. در کلاس درس اجزاء و فرآیندها بسیار هستند وهمه با هم در ارتباط ودر حال تعامل یا کنش متقابل هستند.

بدون کوشش برای سازماندهی و توجه به این اجزاء و فرآیندها سیستم با حداکثر کفایت خود کار نخواهد کرد. برای این که یک سیستم با حداکثر کفایت خود کار کند باید کلیة اجزاء موردنیاز خود یا اجزاء جایگزین را در اختیار داشته باشد و به جنبه ها یا ابعاد  مختلف این اجزاء توجه کند. باید دانست که یکی از اساسی ترین عوامل رشد آموزش و پرورش یک کشور انتقال مفاهیم به طور کلی می باشد. تکنولوژی فن انتقال بوده که متعلم را آماده عرصة علمی و صنعتی و … می کند.

ضرورت و اهمیت تحقیق:

پیامبر اکرم (ص) می فرماید: « الکتب ساتین العلماء ( کتابها باغها و بوستانهای دانشمندان هستند.) » این حدیث اهمیت کتاب را به عنوان رسانة آموزشی آشکار می‌سازد و می توان اهمیت کتاب را به اهمیت رسانه های آموزشی تعمیم داد و این نتیجه‌گیری را کرد که رسانه ها و ابزار آموزشی باعث شکوفایی و پرورش اذهان و در نتیجه پیشرفت و ترقی دانش آموزان در امر تحصیل می شوند و همین رسانه ها و تکنولوژی آموزشی ما را متقاعد می سازد که به بررسی تأثیر آن در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان توجه کنیم.و ما نیز برآن شدیم تا با یاری خدا بتوانیم به گونه ای هر چند ناچیز این حقیقت علمی را برای معلمان ومربیان تعلیم و تربیت روشن کنیم که به راستی تنها سخنرانی ومتکلم وحده بودن در کلاس کافی نیست و باید برای تربیت نسل جوان و آینده سازان جامعه از شیوه های نو و رسانه های مختلف آموزشی بهره گرفت.

 مقدم برتغییر روشها و برنامه ها و تجدید نظر در برنامه ها ، بایدتغییر در عقاید و نگرشها و دادن دیدی نو به مسؤلان و ایجاد تصورات ذهنی جدید، در رده های مختلف مد نظر قرار گیرد. ناگزیر باید در آموزش روشهای جدید را به کار بست و از تازه ترین امکانات تکنولوژیک بهره گرفت. اما سؤال این است که : درحال حاضر دلایل به کار نگرفتن تکنولوژی آموزشی یا به عبارت دیگر موانع کاربرد تکنولوژی آموزشی در آموزش کدام است؟

اینک به اجمال به چند دلیل یا مانع مهم و بارز می پردازیم :

  • به کار نگرفتن تکنولوژی آموزشی در مدارس ، نبودن متخصص کافی و معلم تکنولوژیست است.
  • نبودن انگیزه های کافی در بهره گیری از تکنولوژی آموزشی که به نوعی با انگیزه های شغل و دلایل دیگر ارتباط دارد.
  • اعمال شیوه های مدیریت غیر علمی و نا آگاهی مدیران از مفهوم و فلسفه تکنولوژی آموزشی و نقش آن در پیشبرد اهداف آموزشی.
  • نبودن نظام ارزشیابی صحیح از کار معلمان .
  • کمبود امکانات مالی و اقتصادی به منظور ایجاد و تجهیز فضاهای آموزشی مناسب.
  • فراهم نبودن موقعیت و زمینة‌ مساعد برای به کارگیری تکنولوژی آموزشی.
  • آگاه نبودن مربیان و معلمان و دیگر دست اندر کاران از نقش و تأثیر و ورش بکارگیری تکنولوژی آموزشی.
  • رفتن معلمان به دنبال شغل دوم به منظور تأمین هزینة زندگی.

تکنولوژی آموزشی:

تکنولوژی آموزشی چیست؟‌ یک هدف ، یک وسیله ،‌یک شیء یا یک تکنیک ؟

بسیاری از متخصصان تعلیم و تربیت ،‌تکنولوژی آموزشی را در برابر استفاده از آخرین وسایل و ابزار یا سخت افزار می نگرند که تکنولوژی های دیگر بر پیکر آموزش و پرورش وارد کرده اند. بر اساس این نگرش هرگاه مطلبی دربارة تکنولوژی آموزشی مطرح می شود. بالافاصله کاربرد عظیم و پر زرق و برق سخت افزارهایی که شناخته شده نیستند مانند تلویزیونهای مدار بسته و کامپیوترها و وسائل پیچیده در ذهن تداعی می شود.

حال آن که با تکیه بر یک تعریف اصولی از موضوع ،‌تکنولوژی آموزشی چیزی برتر و بالاتر از وسیله ای است که بکار می رود. بنابراین تکنولوژی آموزشی عبارت است از «طرح برنامة‌ آموزشی اجرا و طرح ارزشیابی از مراحل مختلف یادگیری و آموزشی با توجه به هدفی خاص و بر مبنای روش منطقی و منظم.» این روش منظم و منطقی براساس تحقیق ومطالعه روی راههای یادگیری بر مبنای روش ارتباط منابع انسانی و غیر انسانی که بتواند آموزش مؤثرتر و صحیح تری ارائه دهد بیان شده است.

تعریف اول: تکنولوژی عبارت است از تنظیم کاربرد و ارزشیابی  تکنیک ها و ابزارهای آموزشی به منظور بهبود افزایش کیفیت یادگیری انسان.

تعریف دوم: تکنولوژی آموزشی عبارت است از کاربرد یافته های علمی دربارة یادگیری و شرایط یادگیری که از تکنیک آزمونهای تجربی استفاده میکند.

تعریف سوم: تکنولوژی آموزشی عبارت است از روشهای سیستماتیک طراحی اجرا و ارزشیابی کل فرایند تدریس و یادگیری با توجه به هدفهای مشخص آموزشی و با استنادبه پژوهشهای مربوط به یادگیری انسان و علوم ارتباطات و کاربرد منابع انسانی و غیر انسانی به منظور تدارک آموزش مؤثرتر، سریعتر و اساسی تر که این تعریف کاملترین تعریفی است که برای تکنولوژی آموزشی می توان پذیرفت..

توجه به این نکته ضروری است که در تحلیل هر سه تعریف بر وظیفة اصلی و واقعی تکنولوژی آموزشی یعنی افزایش کیفیت یادگیری تأکید شده است.

یادآوری می شود که درباره «افزایش کیفیت یادگیری»  و همچنین طراحی و تولیدمواد آموزشی لازم است معلمان ارجمند با مبانی و اصول یادگیری و نحوة برقراری ارتباط انسان با پیرامون خود آشنا شوند تا بتوانند آگاهانه از روی تدبیر و به طور منطقی برنامه های آموزشی خو را طراحی کنند.

پیشرفت تحصیلی:

معلومات یا مهارتهای اکتسابی عمومی یا خصوصی در موضوعات درسی است که معمولاً به وسیلة آزمایشات یا نشانه ها و یا هر دو که معلمان برای دانش آموزان وضع می کنند، اندازه گیری می شوند.

فعالیت دانش آموزان در موضوعات مدرسه مانند خواندن ، حساب کردن و غیره.

یادگیری: تغییری است که برای تجربه و آزمایش در رفتار موجود زنده پدید می آید که با مهارتهای آموخته شده در مسائل علمی و تربیت بدنی و … همراه است.

متغیرهای وابسته و مستقل :

متغیر وابسته: پیشرفت تحصیلی دانش آموزان متغیر وابسته است چرا که متغیر آن بستگی به تکنولوژی آموزشی دارد وبه کارگیری تکنولوژی باعث افزایش آن و به کار نبستن تکنولوژی باعث افت آن می شود.

متغیر مستقل: تکنولوژی آموزشی متغیر مستقل ماست که باعث تغییر پیشرفت تحصیلی می گردد.

تکنولوژیست و مشاورین روشهای تدریس :

عبارت است از متخصصین مربوط به رسانه ها و طراحی‌های آموزشی یه در مدارس برای مؤثر ساختن یادگیری با معلمان همکاری می نمایند.

تاریخچه و مفهوم تکنولوژی آموزشی :

تکنولوژی آموزشی به معنای اعم چیز تازه ای نیست ، قدمت آن را می توان هم زمان با قدمت تعلیم و تربیت دانست اما تکنولوژی آموزشی به معنای خاص خود کمتراز یک قرن است که مورد توجه متخصصان تعلیم وتربیت قرارگرفته است . در طول این مدت برداشت از مفهوم تکنولوژی همواره متفاوت بوده است.

گروهی تکنولوژی آموزشی را کار با ابزارهایی مانند انواع پروژکتورها وفیلم می دانند ودسته ای دیگر تصورشان ازاین رشته کاربرد مواد آموزشی است ومی گویند کاربرد هر ماده ای درآموزش اعم از گچ یا ابزار بسیار ساده معلم ساخته تا پیچیده همه استفاده ازتکنولوژی درآموزش است .  بعضی دیگر کاربرد روشها و فنون مختلف تدریس و طراحی درس را تکنولوژی آموزشی می دانند. گروهی نیز تکنولوژی آموزشی را بسان معجزه ای می دانند که قادر است مشکلات آموزشی ناشی از فضای کم، تعداد زیاد دانش آموزان ، عدم کارایی معلمان را حل کند.

گروهی نیز تکنولوژی آموزشی را به عنوان جزئی از فلسفه حاکم بر برنامه ریزی یک کشور می دانند.

مسائل و مشکلات تکنولوژی آموزشی در جهان سوم:

آن چه وارد کشورهای جهان سوم محصولات صنعتی و پر زرق وبرق مؤسسات آموزشی غربی بوده به همین دلیل جز در چند کشور مثل الجزایر و هندوستان اثر بخشی چندانی همچون کشورهای غربی از خود نشان نداده است. این عدم موفقیت معلول بیشماری است که اهم آنها عبارتند از :

1ـ عدم وجود تحقیقت علمی در زمینة ثمر بخشی و اثرات تکنولوژی آموزشی در تعلیم و در نتیجه عدم اعتقاد و توجه به مسئولان آموزش وپرورش در کاربرد آنها.

در کشورهای جهان سوم باید جداً از هرگونه تجربه و پیشداوری خاص ممالک صنعتی پیشرفته صورت گیرد والا در مقام وسایل و مواد وصلة ناجوری بر پیکر آموزش خواهد بود و اثر خود را بر جای نخواهد گذاشت.

2ـ عدم توجه به ویژگی ها و نیاز جامعه و گرایش کورکورانه به ابزار وسایل آموزشی امکانات و نوآوری های تکنولوژیک را تنها در صورتی باید در یک نظام آموزشی به کار گرفت که جوابگوی احتیاجات راستین آن جامعه باشد.

بکار بردن ره آوردهای تکنولوژی نباید به خاطر اسم و رسم آنها مورد توجه قرار گیرد و باید دید چگونه در چه شرایطی به چه میزانی و با چه هزینه ای می توان از امکانات و ابداعات نوین استفاده کرد.

باید دید مسائل اساسی کدامند و به چه وسایلی و روشهایی حل می شوند . مسائل آموزشی باید با این روشها حل شوند نه وسیله بی مصرف و تجملی باشد.

3- عدم توجه به امکانات و مسائل آموزشی بومی و محلی.

 به دلیل اینکه امکانات محلی کشورهای درحال توسعه دارای نتایج فوری‌تر و قاطع‌تر هستند.

4- عدم اعتقاد ومهارت معلمان به فرآیند و کاربرد تکنولوژی .

در کاربرد تکنولوژی آموزشی اکثر معلمان از خود مقاومتهایی را نشان می دهند

الف ـ عدم آشنایی معلمان به مفاهیم درست تکنولوژی آموزشی و کاربرد وسایل و ابزارهای آموزشی سهولت و سادگی کاربرد روشهای سنتی و قدیمی.

ب ـ ابهام در اهداف آموزشی ، سوء تفاهم و یا سوء تعبیر دربارة روشهای اصلاحی ، دلبستگی ها و عادات یا روشهای قدیمی و سنتی.

ج ـ هراس در برابر وسایل و ابزار جدید . معلمان اغلب نگران هستند که مبادا تکنولوژی آموزشی به جای کمک و گسترش حرفة معلمی جانشین آنها شود.

معلم از رقابت یک حریف غیر انسانی و شکست ناپذیر که محتوی غنی تری نیز دارد ، وحشت دارد. آنان با حضور تکنولوژی آموزشی قدرت و نفوذ خود را در کلاس درس و نیز استقلال عمل و خصوصیات حرفه ای خود را در معرض خطر می بینند.

د ـ نبودن انگیزة کافی در بهره گیری از تکنولوژی آموزشی که به نوعی با انگیزه‌های شغلی ارتباط دارد.

ه ـ نبودن روال کار منظم و سیستماتیک که خود سبب می شود بعضی از ابزارها و وسایل  که برای رسیدن به هدف اصلی باید مورد استفاده قرار گیرند خود هدف واقع می شوند.

و ـ مسائل اقتصادی معلمین : رفتن معلمان به دنبال شغل دوم برای تأمین معاش زندگی هم یکی از علل عمده عدم کاربرد تکنولوژی آموزشی است.

ز ـ اعمال شیوه های نادرست غیر علمی و ناآگاهانه مدیریت نسبت به مفهوم و نقشی که تکنولوژی آموزشی در پیشبرد اهداف آموزشی دارد محافظه کاری عده ای در قبال هر گونه تحول و تغییر روشها وبهره گیری از تکنولوژی آموزشی در امر یادگیری و یاد دهی.

ح ـ نبودن نظام ارزشیابی صحیح از کار معلمان به طوری که تفاوتی بین آنها از نظر کاری وجود ندارد.

زـ کمبود امکانات مالی و اقتصادی به منظور ایجاد و تجهیز فضای آموزشی مناسب.

ط ـ ساختار نامناسب نظام تعلیم و تربیت فعلی که از یک نظام محوری برخوردار است.

در عمل از بکارگیری تکنولوژی آموزشی به معنای جدید آن بی نیاز وجد است.

ک ـ نبودن  الزام های قانونی و عدم شرایط محیطی وموقعیتی مساعد برای یادگیری به کمک تکنولوژی آموزشی.

ل ـ آگاه نبودن معلمان و مربیان به تأثیر آن در فرآیند یادگیری و تدریس.

م ـ جایگزینی غلط تخصص ها که سبب هدر رفتن سرمایه های ملی می شود و میزان بهره دهی افراد را در جامعه به حداقل کاهش می دهد.

ن ـ افزایش جمعیت مدرسه رو نبود برنامه ریزی لازم و توسعه و تجهیزات مدارس مطابق افزایش جمعیت.

تعریف تکنولوژی آموزشی:

از تکنولوژی آموزشی تعاریف گوناگونی به عمل آمده در سالهای اوائل دهه 1950 که سالهای شروع گسترش تکنولوژی آموزشی می باشد تکنولوژی آموزشی را آن رشته از فعالیتهای سیستمیک می دانستند که ماشین مواد و تکنیک را برای رسیدگی به اهداف آموزش و پرورش به یکدیگر نزدیک کند 

تعریفی از تکنولوژی آموزشی که اکنون تقریباً مورد پذیرش همه است تعریف جیمز براون از تکنولوژی آموزشی است.2

« ارگاردیل » مقولة تکنولوژی آموزشی را چنین شرح می دهد:

تکنولوژی آموزشی بهره گیری صرف از فیلم ،‌نوار، عکس، کامپیوتر، ابزارهای شبیه سازی نیست بلکه منظور استفاده از هر وسیله ممکن جهت مساعدت به یادگیرنده است تا بتواند استعدادهای بالقوه خود را بشناسد.

دکتر داریوش نوروزی : « انسان به عنوان یک گیرندة سیستمی که می تواند رخدادهای پیرامونش را از طریق حواس مختلف دریافت دارد معرفی می شود.» او چگونگی شکل گیری یادگیری را در این روند روشن می سازد و برای تشریح چنین روند علمی چند را که نقش اساسی در یادگیری به عهده دارند به کار می گیرد.

 یادگیری  شناخت ادراک حس توجه وی تکنولوژی آموزشی را رویکرد سیستمی ای می داند که جریان یاد دهی ـ یادگیری را کنترل می کند وی با توجه به شکل گیری جوامع که در قرن 19 اختراع چاپ به اوج خود می رسید و اکنون ماهواره های آموزشی نقش انتقال اطلاعات را به عهده دارند.

رشد گسترش سریع اجتماعی ، اقتصادی، فرهنگی تأکید ورزیده و راه رسیدن به گسترش سریع را انقلاب در آموزش و به کارگیری تکنولوژی آموزشی می داند.

از مجموعه تعاریف فوق چنین بر می آید که تکنولوژی آموزشی روشی است برای ارتقاء کیفیت فرآیند یاد دهی ـ یادگیری که از یافته های علوم دیگر چون روانشناسی و مدیریت و روابط انسانی استفاده می نماید. این علم به فعالیت آموزش با نگرش سیستمی برخورد می نماید و تمامی جریان آموزشی را در بر می گیرد.

خصایص تکنولوژی آموزشی عبارتند از:

1 ـ تعیین و تبیین اهدافی که معلم باید به آنها برسد.

2 ـ کاربرد اصول و فراگیری، تجزیه و تحلیل و ساختن مواد درسی که باید آموزش داده شود.

3 ـ به کاربردن روشهای مناسب برای ارزشیابی میزان اثر بخشی دروس و مصالح کار از خلال در حد موفقیت دانش آموزان.

سیستم یادگیری و تدریس:

نظام آموزشی:

نظام آموزشی عبارت است از مجموعه ای از عوامل نظیر برنامة درسی ، مدرسه، معلم، فراگیر، تجهیزات، مواد آموزشی و … است که در امر انتقال دانش مشارکت می کنند. این عوامل بر اساس فلسفه مسلط اجتماعی،‌سیاست آموزش رسمی و استراتژی روشن آموزشی و هدفهای خاص اجتماعی در کنار یکدیگر قرار می گیرند.

سیستم آموزشی:

باناتی واژة معادل سیستم را چنین بیان می کند. مجموعه ای از اشیاء که به وسیلة نوعی تعامل یا وابستگی متقابل و منظم وحدت یافته اند، یک کل ارگانیک یا سازمان یافته چون منظومة شمسی یا یک سیستم تلگراف جدید. از این تعرریف چنین برمی‌آید که سیستم یا به صورت طبیعی موجود است مانند منظومة شمسی یا انسان آنها را ساخته است مانند : «سیستم تلگراف»

در بعضی از سیستم ها هم از سیستم طبیعی استفاده شده است و هم از سیستم انسان ساخته مانند مراکز تولید برق به وسیله آب ، سیستم های انسان ساخته معمولاً برای رسیدن به هدف معینی به وجود می آیند، پس می توان آنها را « مجموعه سازمان یافته ای از اجزاء متعامل و مرتبط که عمداً به وجود آمده تا به شکل وحدت یافته ای هدفهای معینی را متحقق سازد.» دانست.مطابق این تعریف در هر سیستم اجزایی وجود دارند که به هم مربوطند وبه طور دائم با یکدیگر در حال کنش متقابل یا متعادل هستند. این اجزاء محتوای سیستم هستند. اجزاء  کارهایی را انجام می دهند که به هر کدام از آن کارها یا فعالیتها فرآیند گفته می شود. انجام این کارها یا فرآیندها برای رسیدن به یک هدف معین است. این هدف به وسیله انسان و از قبل تعیین شده است.

در هر سیستم ، هدف فرآیندهای لازم یا کارهایی را که باید انجام شوند تعیین می کند و فرآیندها نوع اجزاء یا محتوایی را که باید برای رسیدن به هدف به کار گرفته شوند معین می سازند. سیستم ها در سطح وسیع تری از محیط خود عمل می کنند که این سطح وسیع تر  را سیستم برتر گویند. به عبارت دیگر هر سیستم جزئی از سیستم بزرگتری است. سیستم جزء را خرده سیستم و سیستم بزرگتر راسیستم برتر آن سیستم گویند. مثلاً دبستان خرده سیستمی از نظام آموزش ابتدایی است پس نظام آموزش ابتدایی سیستم برتر دبستان است. نظام آموزشی ابتدایی در حالی که سیستم برتر دبستان است، خود خرده سیستمی از نظام آموزش و پرورش است.

برای روشن شدن رابطة بین هدف ، فرآیندها و اجزاء یک سیستم کلاس درس را تحلیل می کنیم . هر کلاس درس یک خرده سیستم است. اجزاء در حال تعاملش یعنی دانش آموزان ، معلم ، تخته سیاه، کتابها، نقشه ها و سایر مواد دیداری ـ شنیداری همه برای رسیدن به هدف کلاس که یادگیری است خدمت می کنند. بسیاری از سیستم های کلاسی از اجزایی خارج از کلاس برای رسیدن به هدف بهره می گیرند.

مثلاً بسیاری از آنها از افراد متخصص کمک می‌گیرند که در کلاس حضور یابند و در رابطه با درس به معلم کمک کنند ، یا بچه ها را به گردش علمی می برند. در حقیقت هر عاملی که در پیشبرد هدفهای یادگیری کاربرد دارد یک عنصر بالقوه سیستم کلاس به حساب می آید.

فرآیند کلیه فعالیتها و عملکردهایی را که اجزاء یک سیستم برای پیشبرد هدف به آن اشتغال می ورزند در بر می گیرند. بعضی از فرآیندهایی که در سیستم کلاس جریان دارند روشها و فنون تدریس هستند که می توانند خواندن ، بحث کردن، فیلم دیدن، حل مسأله پژوهش و … را در بر گیرند.در کلاس درس اجزاء و فرآیندها بسیارند و همه با هم در ارتباط و در حال تعامل یا کنش متقابل هستند.بدون کوشش برای سازمان دهی و توجه به این اجزاء و فرآیندها سیستم با حداکثر کفایت خود کار نخواهد کرد. برای این که یک سیستم با حداکثر کفایت خود کار کند. باید کلیة اجزاء مورد نیاز خود یا اجزاء جایگزین را در اختیار داشته باشد و به جنبه ها یا ابعاد مختلف این اجزاء توجه کند.

سیستم کلاس هم عملکردش مانند سایر سیستم هاست، یعنی باید کلیة اجزاء مورد نیاز خود یا اجزاء جایگزین را در اختیار داشته باشدو به جنبه ها یا ابعاد مختلف این اجزاء توجه کند. سیستم کلاس هم عملکردش مانند سایر سیستم هاست، یعنی باید کلیة اجزاء مورد نیاز خود را در اختیار داشته باشد و به ابعاد مختلف این اجزاء توجه کند . معلم جزئی از سیستم کلاس درس است. اگر به نیازها ، عواطف، سطح دانش و توانائی های او توجه نشود سیستم کلاس قادر نخواهد بود با حداکثر کفایت کار کند. در ضمن هر سیستم را می توان به وسیلة

الف ـ منبع انرژی یا درون داد.

ب ـ برون داد، تشخیص داد.

در سیستم آموزش و پرورش ایران، درون داد، کلیة دانش آموزان هستند.

بخش هایی که این درون داد یا انرژی را تغییر می دهند معلمان ، روشها ، ابزار ، فضاها و کلیة امکانات به کار گرفته شده هستند. برون داد آموزش و پرورش فارغ التحصیلان می باشند. اگر فارغ التحصیلان ، اطلاعات، مهارتها و نگرشهای لازم برای سیستم برتر یا جامعه را کسب نکرده باشند اشکال در سیستم آموزشی است . در اینجاست که می گویند سیستم برتر باید کفایت بازده خود را تضمین کند و گرنه باید دگرگون شود. اگر فارغ التحصیلان نظام آموزشی یک کشور نتوانند نیازهای جامعه را برآورده سازند اشکال در نظام آموزشی است و این نظام گاه با تغییرات درون سازمان می تواند بهبود یابد و گاه به طور کلی باید دگرگون شود تا آنجا که بتواند تضمین کند که بازده یا برون داد آن مطلوب است.

که همیشه به کلاس درس به عنوان یک سیستم بنگریم ، کلیة‌ اجزاء آن را در نظر خواهیم گرفت که همیشه کلاس درس برای رسیدن به هدف معین باید کار کند ، داشتن نگرش سیستمیک به امر آموزش سبب خواهد شد که کل آموزش و یادگیری با هم در نظر گرفته شوند. و کلیة اجزائ سیستم یعنی دانش آموز ، معلم ، محتوای برنامه ها ، ابزارها و روشهای ارزشیابی با هم و برای رسیدن به هدف معین باید به کار گرفته شوند. عدم حضور یک جزء یا عامل جایگزین آن سبب می شود که در فرآیندهای تعیین شده برای رسیدن به هدف اخلال ایجاد شود.

طراح برنامه یا معلمی که دارای نگرش سیستمیک به کلاس درس است. ابتدا هدفهایش را تعیین می کند و ابتدا تعیین می کند که کجا می خواهد برسد یا چه تغییری می خواهد در درون داد به وجود آورد. بعد از تعیین هدفها درون داد سیستم کلاس ، یعنی دانش آموز را مورد اندازه گیری قرار می دهد. یعنی تعیین می کند که دانش آموز دارای چه ویژگی هایی است. روال کسب این اطلاعات مختلف است این روالها می توانند استفاده از پروندة تحصیلی مصاحبه با والدین ،‌گفتگو با معلمین سابق دانش آموز ویا به کاربردن آزمون باشند. گاه اندازه گیری درون داد سیستم به کار می رود. پس از کسب اطلاعات به تعیین روال رسیدن به مقصدی می پردازد. سپس روال تعیین شده یا تدریس را اجرا می کند. آن گاه برون داد سیستم را می سنجد، یعنی عملکرد نهایی دانش آموز را اندازه گیری کرده ، با اندازه گیری رفتار اولیة مورد مقایسه قرار می دهد نتیجه بخش را تحلیل می کند و این تحلیل را برای بهبود فرآیندها و در نهایت بهبود عملکرد سیستم به کار می گیرد.

  • پیچک پیچکی
  • ۰
  • ۰

مقاله تربیت بدنی و تاثیر آن در پیشرفت تحصیلی

مقاله تربیت بدنی و تاثیر آن در پیشرفت تحصیلی

مقاله تربیت بدنی و تاثیر آن در پیشرفت تحصیلی

اگر هدف تربیت است تنبیه بدنی چرا؟

چکیده تحقیق

در تربیت، تنبیه به میزانی است که نوجوان را به خطای خود آگاه و راه آینده او را روشن کند امری ضروری است. ولی زیاده‌روی در معنی و توجیه تنبیه به نفع خود و متوسل شدن به کتک آن هم متناسب با میزان جرم خود دانش‌آموز غلط است.

در فصل مربوط به تنبیه و علل بکارگیری آن بطور گذرا اشاره شده است که تنبیه همه گاه به صورت زدن نیست؛ و تازه اگر کتک زدن هم ضروری باشد باید در مرحله نهایی تدابیری اندیشیده شود برای ایجاد اتاقهای مشاوره و یا ارجاع افراد به هسته‌های مشاوره متمرکز در ادارات و یا مراکز توانبخشی و روانکاوی.

و در مورد تنبیهاتی که به طریق ملامت و سرزنش صورت می‌گیرد آن هم در حضور جمع - فرق نمی‌کند در کلاس باشد و یا در جمع دبیران اتاق مدیر و یا در جمع در و همسایه ونزدیکان- نوعی افراط در تنبیه است که موجب پیدایش عقده از دبیران واولیای مدرسه و اجتماع و دلسردی از تحصیل و زندگی را موجب می‌شود.نوجوان بدین گونه یا از مدرسه می‌گریزد یا در برابر مربی و مربیان مربوطه می‌ایستد و آنچه نباید بشود پیش خواهد آمد.

در طبقات پایین و فقیر جامعه رفتارها و نگرشهای نامطلوب خانواده‌ها مسائل کودکان و نوجوانان را دو چندان می‌کند. بویژه اگر تنبیه بدنی و ارضا نشدن نیازها و خواسته‌های فوری آنان همراه باشد. در این گونه خانواده‌ها چون کسب علم و معرفت هدفهای دراز مدتی را دنبال می‌کند، مورد توجه قرار نمی‌گیرد.

اغلب نوجوانان شهری بر اثر سوء رفتار خانواده‌ها و ناکامیهای درسی غالباً از مدرسه گریزان می‌شوند و به دسته‌های واخورده و ناباب جامعه، حتی جنایتکاران و قاچاقچیان می‌پیوندند و مسائل غم‌انگیزی را بوجود می‌آورند. و از آنجایی که خانواده یکی از اساسی‌ترین ارکان ثبات روانی شاگردان به شمار می‌آید، در واقع باید گفت که میان ناراحتیهای خانوادگی و عقب‌ماندگی درسی و خدای ناکرده گریزان بودن از خانه خود ارتباط بسیار نزدیکی وجود دارد.

اوضاعی مانند مطلاق، میخوارگی و اختلافهای شدید خانوادگی ممکن است آنچنان موجب ناراحتی بچه‌ها شوند که نتوانند در امر تحصیل تمرکز حواس پیدا کنند. نگرش پدر و مادر نسبت به مدرسه و آینده زندگی در نگرش دانش‌آموز نسبت به درس و تحصیل تاثیر بسزایی دارد. پدران و مادرانی که درس را کاری بیهوده و اتلاف وقت تلقی می‌کنند ممکن است در فرزندانشان نیز همین قسم داوری پدید آید و در نتیجه برای آموختن و پیشرفتهای درسی هیچ گونه کوشش بکار نبرند.

از نظر مسایل عاطفی نیز طفل در خانه باید احساس کند که والدین با هم خوبند و سر ناسازگاری ندارند. به تجربه ثابت شده است که اگر کودک دعوا و اختلاف والدین را ببیند، بیش از هر چیز و هر وقت امنیت خود را در خطر احساس می‌کند. او نیاز به مرکزی  دارد که در آن اضطراب و پرخاش نیست؛ تهاجم و برخورد وجود ندارد. بدین سان ضروری است که بین دو همسر درحالت، برخورد، ناسازگاری و دعوا نباشد و اگر هم هست لااقل از دید کودک مخفی باشد.در باب معلمان و مربیان نیز، همانگونه که انگیزش و روشهای آموزشی متناسب باعث پیشرفتهای تحصیلی شاگردان می‌شود، معلمان آزموده و ورزیده یا بی‌اطلاع و کم تجربه نیز تاثیری انکارناپذیر در موفقیت یا عدم موفقیت برنامه‌های درسی خواهند داشت.

رفتار سنجیده و شایسته معلم است که شاگردان را به درس علاقمند و کوشا می‌سازد و از طرف دیگر بر اثر بی‌توجهی و سهل‌انگاری اوست که بازده کار شاگردان تنزل می‌کند و گاهی موجب ناکامی و فرار آنان از مدرسه می‌شود.

«اصولاً معلمی که با خود راحت نباشد قاعدتاً با کودک نیز راحت نخواهد بود. کشمکشهای درونی حاصل از مشکلات اقتصادی، شغلی و خانوادگی معلمان به نحوی می‌تواند روی دانش‌آموز جابجا شود و کودک معصوم قربانی تمایلات خشونت‌آمیز و تکانه‌های ناخودآگاه آنان گردد.»در مصاحبت با اولیای دانش‌آموزان نیز هر یک از معلمان عزیز، مدیران و معاونان مربیان پرورشی و مشاوران دست‌اندرکار مدارس باید از دری وارد صحبت شوند که به ضرر شخصیتی و استعدادی دانش‌آموز تمام نشود.

پس گزارش وضعیت رفتاری و درسی دانش‌آموز به ولی او از ویژگی و حساسیت خاصی برخوردار است. نباید تصور شود که نقاط ضعف فراگیر را به خانواده‌اش گفتن، گره کور مشکلات را حل و باز خواهد کرد. در حال حاضر، گرفتاریهای خانواده‌ها مجال اندیشیدن و یا توجه به مسائل دوروبر را نمی‌دهد، چه برسد به این که چند مشکل یادگیری فرزندشان را نیز به آنها اضافه کنیم و تحویلشان دهیم. بعید نیست که اکثر اولیا روی توصیه‌ها و سفارشات معلمان و مربیان آموزشگاه حساس می‌شوند و طبق همان توصیه‌ها برنامه‌ریزی می‌کنند که گفتیم برخی از این حساس بودنها به سرزنشهای خانواده و مسائل دیگر می‌انجامد.

لازم و شایسته است طرز بیان وضعیت نوجوانان به والدین تحت پوشش خاصی صورت گیرد و احیاناً اگر از رفتار و کردار آنها نیز شاکی باشند، سعی کنند به پدران و مادران راه‌حلهایی را توصیه کنند که مثلاً اگر زیاد درس بخوانند بهتر است؛ اگر فلان رفتار خود را ترک کنند بهتر است و ... ، نه اینکه از اول صحبت شروع به انتقاد کرده و نقاط مثبت نوجوان را نیز فدای قضاوتهای شتاب زده نموده و هر تصویه کنند که چرا اینطور است و چرا آنطور نیست؛ تنبل وبی توجه است، با دیگران ناسازگاری دارد؛ همه از دست او شاکی هستند؛ چندین بار از کلاس غایب شده و صدها نقاط منفی دیگر که این عمل از یک طرف والدین را نیز از حضور و سرزدن به مدرسه دلسرد کرده و از طرف دیگر همانطور که اشاره شد برخوردهای غلط و تند خانواده‌ها را بر روی خرد نوجوان هموار خواهد ساخت.فی‌المثل، وقتی معلم و یا مربی و مسئوول آموزشگاهی با والدین در مورد نوجوان صحبت می‌کنند، خواه ناخواه پا در حریم رویاهای خانواده می‌گذراند. فرزند، چه بسا از نظر والدینش واپسین امید آنان برای یک آینده بهتر باشد.

شاید به واسطه او این رویا را در سر داشته باشند که به فراوانی و وفور برسند؛ افتخاراتی کسب کنند؛ از گمنامی رها شوند و در اجتماع جایی پیدا کنند، آنچه معلم درباره دانش‌آموز می‌گوید، بر احساسات ژرف والدین و خیالات در دل نهفته‌شان اثر می‌گذارد. معلم با ملاحظه، از تاثیر کلامش آگاه است. او آگاهانه، از اظهار نظرهایی که ممکن است تصادفاً بر هم زننده رویاهای والدین باشد، پرهیز می‌کند.

... و این بهترین روش است اگر همه معلمان با ملاحظه باشند!!

بیایید ارزش کار معلمی را بدانیم. هیچ چیز همپایه کار معلم نیست.

همه دنیا و لذتهایش با لذات یک ساعت معلمی کردن برابری نمی‌کند.

گل، خوبترین، عزیزترین و لطیف‌ترین آفریده خداست و از او خوبتر باغبان است. و معلم باغبان است.

اگر انسان والاترین آفریده خداست، معلم والاترین آفریده را شکوفا می‌کند؛ راستی چه کسی پرارج‌تر از معلم ...؟

رهنمودها و سفارشات دینی

مسائل دینی و مذهبی و احکام الهی و در راس آنها رهبران ما، همان معصومان و امامان، پیوسته راهگشای انسانها در مسیر زندگی و آینده بوده‌اند.

تعمق در رهنمودهای معصومین همواره ما را به صراطی هدایت کرده است که نتیجه آن سعادت این دنیا و آرامش روح روان ماست در آخرت.

در کنار این احکام دینی و سفارشات مذهبی، مکاتب مختلف بشری نیز در دیدگاههایی علمی و اجتماعی به نوعی خدمتی شایان به جامعه انسانها انجام می‌دهند.

یکی از مهمترین این مسائل که در دین اسلام و در مکاتب فلسفی و تربیتی بهای بیشتری به آن داده شده، تعلیم و تربیت نوع بشر است. بعضی از مهمترین هدفهای تربیتی در اسلام از همان آغاز عبارت بوده است از:

1- آشنایی با مبانی توحید، ایمان به خدا و بیزاری از شرک و بت‌پرستی.

2- پرورش افراد مسئوول و متعهد در برابر نظام فکری و اجتماعی موجود .

3- آشنایی با احکام قرآن و اسلام و تعهد به آنها.

4- فرا گرفتن علم و به کار بستن موازین عقلی و تفکر منطقی.

5- تربیت بر اساس تغییر وتحول(که صراحتاً در قرآن کریم به آن اشاره شده است.)

6- پرورش روح تقوا، عدالت و عمل صالح.

البته دین مبین اسلام در کنار این اهداف تربیتی و صدها مسائل دیگر خبر از پاداش و کیفر را نیز می‌دهد که ما از آن دو به عنوان دو اصل تشویق و تنبیه نام می‌بریم.

اصل تشویق و تنبیه به عنوان امری مسلم در تربیت اسلامی شناخته و پذیرفته شده است. همچنین در تربیت اسلامی، افراد در شرایط نامساوی با نتایج متفاوت مواجه هستند. حضرت علی (ع) در سفارش خود به فرمانروای مصر (مالک اشتر) چنین می‌فرماید:

«مبادا نیکوکار و بدکار پیش تو یکسان باشند؛ زیرا چنین روشی نیکوکار را از کار نیک دور ساخته و بدکردار را به کار بد سوق می‌دهد.» 

همه مربیان از قدیم و جدید  در دیدگاههای متفاوت برخی از جنبه‌ها را که مرتبط با امر تربیت است، برشمرده و اجرای آن را از معلم انتظار داشته‌اند. شهید ثانی می‌گوید: «باید شاگرد با چشم پدر حقیقی به معلم خود بنگرد».

و در جای دیگر با از حول ایشان به استناد منیه المرید شهید ثانی:

«و لاسکّ انّ المتعلّم افضل الاخوان بل الاولاد ... فانّ العلم قرب روحانّی و هو اجلّ من الجسمانی.

بدون تردید، شاگرد برترین دوست بلکه اولاد و فرزندان انسان است، چون علم و دانش قرب و پیوندی روحانی را به ثمر می‌رساند و قهراً از پیوند و ارتباط جسدانی والاتر است.»

و از نظر غزالی؛ وظیفه نخستین معلم، مهر و محبت به شاگردان است و باید معلم شاگرد را به منزله فرزند خود تلقی نماید.

پس کسی که می‌خواهد عهده‌دار منصب تعلیم گردد، باید قبلاً مراتب صلاحیت و شایستگی خویش را برای احراز چنین مقامی فراهم آورده و باید این شایستگی در تمام مظاهر وجود او پدیدار باشد، یعنی سیما و چهره و طرز سخن گفتن و گفتارش نمایانگر اهلیت و شایستگی او برای احراز مقام تعلیم بوده، اساتید صالح نیز صلاحیت او را تایید و گواهی کنند.

لذا معلمان نمی‌توانند تنها با توسل به گفتار، شاگردان خود را به رفتار نیک رهنمون گردانند، مگر آن که با رفتار و عمل، گفتار خود را تایید کنند. همچنان که امام صادق (ع) نیز می‌فرماید:«کونوا دعاه الناس باعمالکم و لاتکونوا دعاه بالسنتکم»(مردم را با رفتار خود به حق رهبری کنید، نه بازبان خویش.)

امیرالمومنین علیه السلام می‌فرماید: «هر کس خودش را منصب پیشوایی و رهبری مردم قرار داد لازم است قبل از تعلیم دیگران نفس خودش را اصلاح کند و باید تادیب و تربیت او بوسیله رفتارش، قبل از تادیب با زبانش باشد. کسی که معلم و تادیب کننده نفس خویش باشد شایسته‌تر به احترام است از معلم و تادیب کننده دیگران» 

و این تادیب و تربیت باید به دور از خشم و تندی باشد. چون با خشونت و سخت دلی نمی‌توان نتیجه مطلوب به دست آورد. چنانکه قرآن کریم می‌فرماید:

«و لو کنت فظاً غلیظ القلب لا نفضوا من حولک»

(اگر درشتخوی و سخت‌دل می‌بودی، مردم از پیرامون تو می‌پراکندند. 

در روش پرورش اخلاقی کودک و نوجوان از نظر تعالیم اسلامی، محبت و ترحم و مهر به کودک و نوجوان و مدارای با آنها به عنوان سازنده‌ترین و موثرترین عامل تربیتی معرفی شده است.

رسوال اکرم (ص) قولاً و عملاً در طی احادیثی که از ایشان نقل شده و در کتب معتبر ما نیز من جمله حتی در کتب درسی مدارس به صورت داستان آمده است به اهمیت این عامل عاطفی اشاره فرموده‌اند؛ آنجا که می‌فرماید: «احبّوا الصّبیان و ارحموهم ...»

ولی در صورتی که معلم، رفتاری برخلاف فضیلت را در شاگرد مشاهده کند باید دستور پیامبر اسلام (ص) را به یاد آورد که فرمود: «نسبت به کسی که او را تعلیم می‌دهید و همچنین نسبت به کسی که از او علم و ادب را می‌آموزید، نرم و ملایم و مهربان باشید.»

با توجه به پندآموزی و تربیت پذیری انسان، امام علی (ع) سفارش می‌کند که در تربیت کودک و نفس و تربیت افراد جامعه باید شتاب نمود و تربیت را بر هر کار دیگری مقدم داشت. زیرا ممکن است آداب و روشهای زشت و ناروا دلهای پاک را آلوده سازد و تربیت و سازندگی را ناممکن.

خواجه عبدالله انصاری نیز طی یک بیان فلسفی، شاگرد و همه کیفیات روحی و رفتار او را اثر مستقیم شخصیت معلم می‌داند و علت آن را چنین یاد می‌کند:

«و نفس انسان در تقلید از کسی که او را نسبت به خود، اعلی و اکمل می‌شمارد حریض و مولع است. همچنان که فرزند در تقلید از پدر و مادر، و شاگرد در تقلید از معلم حریص و بی اختیار است.»

در قولی دیگر،  افلاطون گفته است:

«ای گروه معلمین، وصایا و سفارشهای مرا درک کنید. روش شما با شاگردان روشی مستقیم و معتدل باشد. افراط و تفریط را به کار ندارید و به خدایی که ادب و آیین و دانش را آفرید، شما را سوگند می‌دهم که از حدود خود تجاوز ننمایید؛ عادات خویش را بشناسید و مقام خود را حفظ کنید و برای شاگردان همچنان آیینه‌ای روشن باشید، تا آنها را مانند خود بار آورید. و آنها را از هر گونه زشتیها و تمایلات نکوهیده و اشتباهات باز دارید، و باعث عادات و خوی‌های بد در شاگردان نباشید تا جرات و جسارت آنها نسبت به شما زیاد نشود. و سخنی که آنان را منزجر سازد و به زبان نیاورد.

هرگز به خاطر خشم، در صدد تنبیه و تادیب شاگردان بر نیایید و نسبت به آنها به اندازه توانایی‌شان دروس را القا نمایید و دلهای آنان را با اصرار و تکلیفهای فوق‌الطاقه، سست و بی‌جان نسازید.»

باری، سیستم تنبیه و مجازات دانش‌آموز، آن هم صرفاً با انگیزه عامل تربیت بودن، سیستمی مردود و غیرقابل توجه است. از آن جهت که سیستمی عاری از رحم و عاطفه بوده و احیاناً خطرناک و مرگ‌زا باشد و اصولاً تنبیه در فرهنگ ما، برای انسان در هر مفهوم که به کار گرفته شود غیر منطقی می‌باشد. قال علی علیه‌السلام:

«فانّ العاقل یتّغظ بالاداب و البهائم لا تتعظ الاّ بالضّرب». 

(همانان انسانهای عاقل با اندرز و آداب پند می‌پذیرند؛ اما چهارپایان با زدن.)

لزوم شناخت تفاوتهای فردی و جلوگیری از آموزشهای غلط

یکی از نکات حساس و قابل توجه در هر تربیت که متاسفانه چندان به آن اهمیت داده نمی‌شود، تفاوتهای فردی در کودک است.

خانواده‌ها و مدارس صرفاً بزرگ کردن و علم آموختن را به عنوان وظیفه اصلی خود می‌دانند و از مسائل مهمی بی‌خبرند که چه بسا عدم پی‌بردن به آن مهمات در مسیر تربیت مشکلاتی را به بار آورده ولی به علت عدم توجه کامل به آنها و سطحی نگریستن به مسائل کودک مخصوصاً نوجوان، هم خانواده و هم مدرسه از کنار آن بی‌تفاوت می‌گذرند.

بارها شده است در خانواده‌ها پدر و مادر و بزرگتران در مقایسه دو یا چند تن از فرزندانشان، همیشه با تحقیر و سرزنش یکی را بر دیگری برتر دانسته و یا مثلاً زرنگ بودن و کوشا بودن یکی از آنها را به رخ دیگری کشیده‌اند و این متاسفانه و صد متاسفانه در محیطهای آموزشی نیز به وفور دیده و ملاحظه شده است که در ارزیابی تعدادی دانش‌آموز یک مقطع مساوی مثلاً در ماده درسی، انتظار دبیر و اولیای مدرسه این بوده است که حتماً هر شاگرد در کلیه دروس از یک امتیاز مساوی برخوردار باشد و یا این که از نظر اخلاق و رفتار مثل آنچه که مورد انتظار معلم سر کلاس است باشد.

در هر حال، چه در محیط خانواده و چه در مدرسه، آنچه بیش از همه عامل به وجود آمدن تصورات واهی می‌شود، عدم آگاهی به همین مساله تفاوتهای فردی است. و نداشتن شناخت کافی در این زمینه، ما را بر آن داشته است که اقدام به نتیجه‌گیری‌های زودگذر کرده و احیاناً روی همین نتیجه‌گیریها به آموزش‌های غلط نیز دست زده‌ایم.

تفاوتهای فردی کودکان و نوجوانان در رشد و تکامل، مرتبیان و معلمان را رهبری می‌کند به این که بدانند در هر سنی از هر کودک یا نوجوان چه انتظاری باید داشته باشند و نیز دریابند ویژگیهای رفتاری مشترک در کودک و نوجوان کدامند؟

شاید یکی از علتهای پیشداوریها و داوریهای شتابزده نادرست بیشتر ما ناتوانی در مهارت گوش‌دادن و نگاه کردن است. زیرا معلمان ما غالباً چنین می‌پندارند که چون انسان اعضای این دو مهارت را به طور طبیعی دارد، پس می‌تواند به صورت طبیعی هم از آنها استفاده کند؛ غافل از این که دستگاههای حسی انسان به ترتیب و تمرین خاص نیاز دارند و مربیان باید روش و شیوه خوب گوش کردن و خوب نگاه کردن را به دانش‌آموزان بیاموزند و رشد و گسترش دهند.

  • پیچک پیچکی
  • ۰
  • ۰

پروژه برنامه نویسی وب سایت خبری شورای شهر با ASP.NET

پروژه برنامه نویسی وب سایت خبری شورای شهر با ASP.NET

پروژه برنامه نویسی وب سایت خبری شورای شهر با ASP.NET

 

 فهرست مطالب

چکیده .......................................................1

مقدمه:.......................................................2

 

فصل اول : اهمیت اطلاع رسانی و سایت های خبری

اهمیت اطلاع رسانی و سایت های خبری... 4

1-1 ) بررسی چند سایت خبری با یکدیگر: 7

فصل دوم : معرفی تکنولوژی Asp.Net

معرفی تکنولوژی Asp.net&c. 9

2-1 ) دلیل استفاده از این تکنولوژی در پروژه:..................................... ..10

2-2 ) معرفی قالب FrameWork:.............................................. ..........14

 

فصل سوم : تشریح سیستم خبری

تشریح سیستم خبری.. 19

3-1 ) تحلیل سیستم با DFD : 21

3-2) توضیح ساختار داده های سیستم............................................ ..........26

3-3) معرفی بخش های سیستم : 29

فصل چهارم : سورس و Help برنامه

سورس برنامه. 31

4-1 ) سورس ایندکس : 32-36

4-2) سورس Archive : 34

4-3) سورس Search : 36

4-4 ) سورس لاگین Login : 38-42

4-5 ) سورس مدیریت سایت خبری:................................................42-52

4-6 ) سورس ثبت نظر:.....................................................................53

4-7) راهنمای صفحات سایت........................................................... 54-60

نتیجه گیری................................................................................... ....60

منابع........................................................................................... .....61

چکیده لاتین ....................................................................................62

 

 

فهرست اشکال

فصل سوم

جدول 3-1: شرح موجودیت های خارجی............................................................... 22

شکل 3-2 : موجودیت مدیر سایت(نمودار ER)........................................................ 22

جدول 3-3: موجودیت مدیر.................................................................................. 23

شکل 3-4 : نمودار جریان داده ها سطح صفر........................................................... 24

شکل 3-5: DFD سطح یک یافتن فرم جستجو....................................................... 24

شکل 3-6: DFD سطح یک جستجو...................................................................... 24

شکل 3-7:  DFDسطح یک نمایش فرم مدیر.......................................................... 25

شکل 3-8:  DFDسطح یک نمایش فرم نوع نظر سنجی............................................ 25

شکل 3-9:  DFDسطح یک نمایش فرم ورود به قسمت مدیریت سایت....................... 26

 

 چکیده

پروژه ای که پیش رو دارید تلفیقی از 2 نرم افزار قدرتمند در طراحی سایت و امر بانک اطلاعاتی می باشد یعنی زبان ASP.NET2012وACCESS.  

در پروژه مذکور سعی شده بخشی از بانک اطلاعاتی مربوط به اخبارسایت که مجموعا نکات برنامه نویسی تحت وب را رعایت نموده به نمایش گذاشته شود .برای ویرایش کد های سایت باید نرم افزارهای ذکر شده فوق بر روی سیستم نصب گردد.کاربر به راحتی می تواند مطالب گذاشته شده در سایت را از طریق صفحات اینترنت مشاهده کند. همچنین مدیرت سایت می تواند خارج از محیط و در داخل خود سایت اقدام به طراحی، قراردادن مطالب واخبار بروز در سایت کند.(این سایت، قابلیت کاربرد عمومی داشته و کاربر ادمین میتواند با ورود به قسمت خود تمام سایت را تغییر دهد و اطلاعات را در آن قرار داده و در نهایت سایت جدید را با نام و مشخصات دلخواه خود ذخیره کند.)

امید است این سایت کوچک به عنوان اولین تجربه اینجانب مورد رضایت واقع گردد. و گامی به سوی پیشرفت در این عرصه برای خواننده گان و خود من باشد .

 

 مقدمه

     دنیای مدرن امروز تلفیقی از داده های بسیار گسترده در همه زمینه های علم و دانش بشری می باشد . علوم آنقدر پیشرفت داشته اند که نمی توان آنها را در ذهن و یا حتی انبوهی از ورق و دفتر گنجاند. بدین سان با پیشرفت تکنولوژی رایانه ای در دنیای امروز و گسترش دستیابی به اطلاعات در شبکه های جهانی می توان قسمت اعظم این نیاز را براورده ساخت .

در پروژه پیش رو شما با بخش بسیار محدود و کوچک این خانواده بزرگ آشنا می شوید . که با استفاده از دو نرم افزار قدرتمند  ASP.NET  و  Access تا حدود زیادی به ساختار های این شاخه از علم پرداخته و توانستیم تا حدودی وارد دنیای وسیع گسترش اطلاعات شویم .

  شما در این پروژه خواهید توانست گام به گام یک سایت کوچک و زمینه ای برای یک سایت بزرگ را طراحی نمایید .

 

                              فصل اول :

                                   اهمیت اطلاع رسانی و سایت های خبری

 

تعامل موثر با مخاطب و ایجاد ارتباط های قوی گفتاری شاخصه اصلی یک پایگاه اطلاع رسانی پویا است.از آنجا که اهمیت پایگاه های اطلاع رسانی تأثیر بسزایی بر سیاستگذاری دولت‏ها دارند، موجب شده که بعنوان یک چالش جدید در حوزه حاکمیتی خود از این پدیده، یعنی «انفجار اطلاعات» یاد کنند. زیرا این سهولت فوق العاده در امر اطلاع رسانی، دولت‏ها را همواره با فشار افکار عمومی و حساسیتهای آنها نسبت به مسائل مختلف روبرو ساخته است.

در عصر حاضر که «عصر سلطه ارتباطات» نامیده می‏شود، بی‏گمان در مورد همه مسائل جهان، بزرگترین رسالت اطلاع‏رسانی بر دوش رسانه‏های جمعی است. افزایش روز افزون شبکه‏های خبری ماهواره‏ای وکمیسیون‏های خبری از نقش مهمّ رسانه‏های جمعی در «اطلاع‏رسانی» حکایت دارد. موقعیت رسانه‏ها و اطمینان مخاطبان به آنها چنان است که گاه، خبرهای تحریف شده و مطالب بسیار مهّم و بزرگ؛ اتفاقی، عادی و روزمره جلوه می‏کند. از این‌رو نقش رسانه‏ها در مقوله اطلاع‏رسانی بسیار تعیین کننده است، بطوریکه در بالا رفتن فرهنگ و قدرت فهم جامعه و حتی میان جوامع مختلف، بیشترین نقش را ایفا می‏نماید.

اهمیت خبر رسانی و خبرسازی در ایران با کشورهای همسان قابل قیاس نیست و دامنه وسیع و تکثر نزدیک به تَشتُّت اخبار تولیدی، در کنار موقعیت ویژه فعلی کشور در عرصه بین الملل، فضایی را ایجاد نموده که اقبال رسانه های مهم بین المللی نسبت به منابع خبری ایرانی چشمگیر و در عین حال مهم و چالش برانگیز به نظر می رسد. اخبار مرتبط با ایران و منتشر شده از جانب منابع ایرانی، صرف نظر از آنکه در مذاق خواننده ایرانی حائز چه مرتبه ای از اهمیت است، در عرصه بین المللی با نگاههای خاص و بعضاً مغرضانه مواجه شده و گاهاً با یکسو نگری فرصت طلبانه بنگاههای خبری غربی باز نشر می شوند.فعالان رسانه نیک می دانند که جنس نگاه هر بنگاه خبرپراکنی به هر رخداد خبری، در امتداد آگاهانه و یا حتی ناخود آگاه روحیات، سیاست گذاری ها و اهداف گردانندگان آن بنگاه است، وقتی این نوع نگاه به طور حرفه ای با ظرافت های ویژه خبرنگاری ترکیب شود، می تواند برداشت مخاطب و ذهنیت او را چنان به انحراف بکشاند که بعضاً اصل رخداد را در هزار توی بی پایان تفسیر ، تاویل و حاشیه مدفون کند و خبر را به هر چیزی به جز واقعیت تبدیل نماید. این اتفاق گاهی اوقات صرفاً با جابجایی چند کلمه و حتی با برجسته کردن فونت چند کلمه و یا در داخل گیومه قراردادن برخی اصطلاحات رخ می دهد.

بی تردید قهرمان بی بدیل عرصه رسانه در دنیای امروز اینترنت است. انفجار پایان ناپذیر خبر و اطلاعات زمانی معنا پیدا می کند که حتی در کشور ما با تمام کنترلهای اعمال شده در این حوزه نیز این جادوی هزاره سوم، تقریبا در همه جا در دسترس همگان است و با این نفوذ گسترده از نوع دیگری از فعالیت رسانه ای را پیش پای فعالان این عرصه گذاشته است. آنچه در این میان حائز اهمیت و مستوجب تعمق و کنکاش بیشتری است، این است که در کشور ما فعالیتهای رسانه ای سایبری با نزدیک شدن به انتخابات در تمام اشکالش به یک باره و به صورت کاملا معنی دار شدت می یابند و مهمترین تحول در این عرصه ایجاد سایتهای خبری و تحلیلی نوظهور است.

اینگونه است که در غیاب سیاست گذاری های هوشمندانه از جانب سیاست گذاران فرهنگی و رسانه ای، سایت های تحلیلی و خبری  که به لحاظ حرفه ای برنامه ریزی عمیق و نقشه راهی ندارند و در صورت برطرف شدن هدف موقت به بحران هویت دچار می شوند- به یکباره اکثریت فضای متداول سایبری کشور را اشغال می کنند و همه سایتها در رقابتی توان فرسا سیاسی می شوند و خبر رسانی را در راس فعالیتهای خود قرار می دهند.

آنچه در هیاهوی این پدیده همواره مغفول می ماند توجه به اخلاق و استانداردهای خبر رسانی و مدیریت رسانه به مفهوم حرفه ای آن است. این داستان همیشگی و تکراری سایتهای خبری است؛ برای افزایش رنکینگ تن به "خیلی" از کارها می دهند و پس از مدتی در غیاب مخاطب "واقعی" سرخورده گشته و به مرگ رسانه ای زودرس مبتلا می شوند. سایتهایی که بخش مهمی از مشکل ساختاری آنها ناشی از بی هویتی رسانه ای است.

همانطور که در بالا نیز اشاره نمودیم روند فعالیت مراکز اطلاع رسانی امروزه بدان سو حرکت مینماید که تا حد امکان کلیه سرویسهای اطلاع رسانی از طریق سایتهای وب و سرویس دهنده های مربوط به وب از طریق شبکه های رایانه ای انجام گردد، لذا میتوان بطور کلی فرآیند اطلاع رسانی سایتهای وب را به شش گروه زیر تقسیم بندی نمود: 1. جناحی، 2. تجاری، 3. اطلاع رسانی، 4. خبری، 5. شخصی6. تفریحی

وقتی صحبت از یک سایت اطلاع رسانی می شود بهتر است ابتدا اعتبار کل سایت و سپس اعتبار تک تک صفحات آن مورد بررسی قرار گیرد. لذا در اینجا لازم است برخی تعاریف کلیدی را مد نظر قرار دهیم:

صحت اطلاعات: بدان معناست که اطلاعات تاچه میزان قابل اعتمادوعاری از خطا بوده ودرست می باشد.

عینیت اطلاعات: بدان معناست که منابع تاچه میزان حقیقت رابیان می کنندویا تا چه میزان عاری ازتحریفات حاصل ازتمایلات شخصی ویا جهت گیریهای مغرضانه می باشند.

روزآمدبودن: به این مفهوم است که تاچه میزان اطلاعات رامیتوان به روزدرنظرگرفت.

سطح پوشش: عبارتست ازگستره موضوعاتی که سایت دربرداردوعمق پردازش موضوعات .

به نظر می رسد فعالیت خبری در سرزمین مجازی نیازمند ساماندهی مدنی توسط فعالان این عرصه است که فراتر از قوانین رسمی وبرخوردهای حاکمیتی بتوانند شان سایتهای خبری را متناسب با عنوان اصلی ترین مرجع اطلاع رسانی در قرن 21 ایجاد کرده و از حقوق، حدود وجایگاه خود پاسداری کنند.

آمار و اطلاعات دقیق و روشن، زیربنای توسعه جوامع محسوب می شوند. جوامعی که نهادهای آماری و اطلاعاتی دقیق­تری داشته باشند در مسیر توسعه و ترقی، قدم­های استوارتری بر خواهند داشت. اگر امروزه توسعه­ی علوم و فنون رشد و سرعت بیشتری به خود گرفته دلیلش، چیزی نیست جز گسترش شبکه­های اطلاع­رسانی در اقصی نقاط جهان. تاثیر شبکه­های اطلاع­رسانی متعدد اعم از دیداری و شنیداری در توسعه جوامع به قدری زیاد است که دانشمندان عصر معاصر را عصر ارتباطات و اطلاعات نام نهاده­اند. بدون شک زمانی می­توان برنامه­های موفقی طراحی و اجرا نمود که اطلاعات کاملی از شرایط زمانی و مکانی پیرامون خود و جامعه در دست داشته باشیم، اطلاعاتی در مورد امکانات، پتانسیل­ها و کمبودها و نارسایی­های منطقه. و این امر جز با ایجاد ساز و کارهای لازم برای توسعه­ی نهادهای اطلاعاتی و ارتباطی میسر نیست.

به عبارت دیگر سرمایه گذاری موفقیت آمیز در سیستم های فناوری اطلاعات با هدف توسعه، نیازمند این است که پژوهشگران از پرداختن به همبستگی های بین سرمایه گذاری و بهره وری فراتر رفته و به بررسی مکانیزم های اصلی نوآوری موفقیت آمیزتر  توجه کنند. بنابراین ایجاد حساسیت، توجه به نوع ابزارهای اطلاع رسانی، دسترسی آحاد مردم به  اطلاعات و داده های مذکور رمز موفقیت در رشد و توسعه در همه ابعاد جامعه (سیاسی،اجتماعی،اقتصادی) خواهد بود.وب سایت مجموعه ای از اطلاعات درباره موضوع و یا عنوان خاص است. طراحی یک وب سایت مشخص کننده آرایش و ساختــار صفحات وبی است که بوجود آورنده وب سایت خواهند بود. یک صفحه وب شامـــل اطلاعاتی درمورد هدف ایجــاد وب سایت میباشد. یک وب ســایت را همــانند کتابی تصور کنید کـه هر صفحه وب در حکم برگی از کتاب خواهد بود.در زمینه طراحی وب سایت جنبه های گوناگونی باید در نظر گرفته شود که به سبب پیشرفت روزافزون اینترنت همواره براین موارد افزوده میشود.

 برای وب سایت های تجاری عمومی، موارد زیر از جمله اصلی ترین آنها به شمار می روند:

طراحی سایت بر طبق عنوان و محتوای مطالب می باشد.

مطالب،جوهر کلام و اطلاعات درون سایت باید مطابق با هدف سایت بوده و طیفی از عموم را نشانه رود که به دنبال اطلاعات ارائه شده در سایت هستند.

سایت بـــاید قابل فهم بوده و برقـــراری ارتبــاط با آن حتی برای مخاطبانی کـه آشنایی چندانی بـا وب ندارند، آســـان باشد. چنانچه سایت به اندازه کافی بزرگ بوده و اطلاعات زیادی را شامــل شود، بـاید اطلاعات راهنما را به گونه ای بکار برد که به سرعت در اختیار بیننده قرار گیرند.

نمای کــار باید کلی بوده و تمام صفحه را دربر گیرد تا بتواند پایـداری و ثبات را القــا کند. سبک نگارش باید زیبا و تخصصی بوده و مناسب با سلیقه مخاطبان و محتوای سایت باشد.

در نگارش متون و اطلاعاتی که مخاطب به دنبال آنها است باید بزرگ نمایی شود تا به بیننده القا کند که این همان چیزی است که به دنبال آن بوده است.

همچنین سایت باید به سادگی در اینترنت یافت شود و درصورت امکان در بالای لیست های جستجو قرار گیرد، اگرچه همواره اینگونه نباشد لااقل در موتورهای جستجوی اصلی چنین شود.

1-1 ) بررسی چند سایت خبری و قابلیت های مورد نیاز :

به طور مثال وب سایت خبری شمال نیوز، یک سایت خبری در زمینه اقتصادی می باشد که ویژگی آن بنر های تبلیغاتی در سمت چپ و گذاشتن قسمت جستجو خبر در بالای سایت و یکی از ضعف های کلی سایت این است که امکان نظر سنجی برای کاربر ندارد.وب سایت خبری تابناک، از ویژگیهای این سایت قسمت پربیننده ترین عناوین می باشد، خبر های مهم و جدید به صورت اسلاید بار تعویض می گردد و تبلیغات در سمت چپ و Rss و حتی قراردادن نسخه موبایل، جدا سازی خبر ها بر اساس نوع می باشد.وب سایت، مکان حضور هر شخص یا شرکت در شبکه اینترنت است، سایت خبر آنلاین از دیگر سایت های مهم و بروز خبری می باشد که قابلیت بارزی نسبت به ویژگی های سایت های دیگر که شامل(در بالای صفحه تعداد کاربران آنلاین و تاریخ بروز شدن سایت برگزیده ها) و در قسمت پایین صفحه ویژگی چند رسانه ای، و قسمت اینو گرافیک(دیاگرامی از اخبار سایت) را دارد. خبرگزاری جمهوری اسلامی ایرنا(اجتماعی،اقتصادی ، حوادث،علمی و غیره). یک وب سایت می تواند علاوه بر ایجاد ارتباط و معرفی دارنده سایت، امکان اطلاع رسانی بروز، بازاریابی و معرفی بین المللی را نیز فراهم آورد. شرکت نوفا با این رویکرد، طراحی و اجرای سایتهای اینترنتی را بعنوان یکی از فعالیتهای خود در نظرگرفته.است.
رویکرد رو به گسترش به حضور مؤثرتر در اینترنت در سطح بین المللی در ایران، اطلاع رسانی بروز و کامل، ارائه خدمت مشتریان در وب، کاهش ارتباط حضوری و تلفنی با شرکت، فروش اینترنتی و ... از مواردی هستند که موجب شده اند نگرش تازه ای به وب سایت پدید آید. شرکت نوفا نیز سعی دارد در این راستا با ارائه خدمات و راه حلهای متناسب به شرکتها، مؤسسات و اشخاص به فراگیر شدن این رویکرد کمک نماید.

از جمله نکاتی که باید در برنامه نویسی وی سایت، به هنگام پیاده سازی بدان توجه خاصی داشت عبارتند از:
تدوین و طراحی وب سایت ها بر اساس نیاز واقعی کارفرما و انطباق صحیح آن با دانش و فن آوری روز.
طراحی شکل ظاهری زیبا، جذاب و دوست کاربر برای سایت با همکاری تیم مهندسی نرم افزار و گرافیست
ایجاد ارتباط خوب و منطقی بین کاربر و وب سایت
امنیت، سرعت و درسترسی آسان
انعطاف پذیر برای صاحبان وب سایت و کاربران
بهینه سازی موقعیت وب سایت در موتورهای جستجو

  • پیچک پیچکی
  • ۰
  • ۰

مقاله روابط خارجی ایران در زمان نادر شاه

مقاله روابط خارجی ایران در زمان نادر شاه

مقاله روابط خارجی ایران در زمان نادر شاه 

روابط ایران و عثمانی 

روابط ایران و روسیه

روابط ایران و هند

روابط ایران و انگلیس

روابط ایران و فرانسه

روابط ایران و هلند

در مدت 22 سال حکمرانی کریم خان زند (1757-1779) مردم از یک دورة ‌صلح و آرامش برخوردار شدند و توانستند خرابیهایی که در اثر جنگهای داخلی به وجود آمده بود تا حدودی ترمیم کنند. و در این دوران دوباره پای اروپائیها به ایران باز شد زیرا قبل از آن بر اثر حمله افغانها و اغتشاشات داخلی نمایندگی‌های تجاری اروپایی در ایران تعطیل شده بود.

به طور کلی در مناسبات سیاسی خارجی کریم خان زند به دو دسته از کشورها بر می‌خوریم:

1- کشورهای همسایه مانند عثمانی و روسیه و تا حدودی هندوستان

2- کشورهای اروپایی

دستة اول کشورهایی هستند که ارتباط آنها با دولت مرکزی ایران به دلیل سوابقشان از زمان صفویه بیشتر جنبة سیاسی داشت تا تجاری و بازرگانی و در دسته دوم کشورهای هلند، انگلیس و فرانسه قرار دارند که انگیزة اصلی ارتباط آنها با ایران کسب سود و منفعت از طریق ایجاد دفاتر بازرگانی در بنادر خلیج فارس بود، چه آنها ایران را کشوری سودآور می‌دانستند.

این کشورها با توجه به این که می‌خواستند در روابط خود با ایران با امپراطوری وسیع و گسترده عثمانی رقابت نمایند و به نوعی موازنة قوا دست یابند تا برای گسترش روابط خود با ایران عملاً باعث تضعیف و یا محدودیت قدرت رو به گسترش عثمانی را موجب شوند.

سیاست خارجی کریم خان زند در ارتباط با دسته اول گاهی به مصالحه و گاهی به جنگ و درگیری – بجز هندوستان – انجامید. در رابطه با کشورهای اروپایی وکیل ابتدا سعی کرد با توجه به ضعف مفرط نیروی دریایی خود کمک و پشتیبانی آنها را در سرکوبی میر مهنا که سواحل و بنادر جنوبی ایران و راههای آبی خلیج فارس را ناامن کرده بود به دست بیاورد تا جایی که حتی در رابطه با مزاحمتهای اعراب بین کعب به رهبری شیخ سلیمان تعهد کرد خسارت وارده به کشتیهای انگلیسی کمپانی هند شرقی را جبران کند ولی وقتی دورویی و ضعف پشتیبانی آنها را از طرحهای خود مشاهده کرد، دست به اقدامات دیگری زد که به آن پرداخته می‌شود.

در عهد کریم خان هر چند روابط تجاری ایرانی بیشتر با انگلستان بود اما چون با هوشمندی خاصی می‌دید چگونه انگلستان بر تار و پود اقتصادی هندوستان مسلط شده است سعی کرد هرگز خود را اسیر سیاستهای اقتصادی و بازرگانی انگلیس نسازد.

روابط ایران و عثمانی

در عصر زند مناسبات ایران و عثمانی بیشتر جنبة‌ سیاسی داشت اگر چه ارتباط بازرگانی را نیز نمی‌توان نادیده گرفت. مرزهای طولانی مشترک بین دو کشور، اختلافات سیاسی بر سر اشغال برخی مناطق مرزی – که اغلب متقابلاً صورت می‌گرفت- و گاه جانبداری از برخی اعراب مرزنشین از جانب یکی از دو کشور، وجود اماکن مقدسه شیعیان در خاک عثمانی و علاقة شیعیان ایران به زیارت ایران اماکن و بالاخره راه تجاری ایران به بازار تجارت جهانی از طریق عثمانی به طور کلی موضوع اصلی ارتباط دولت ایران و دولت عثمانی را تشکیل می‌داد. زمانی به دلیل برخی از این موارد و گاه به علت تشدید یکی از آنها روابط ایران و عثمانی شکل دیگر به خود می‌‌گرفت.

البته راه زمینی و تاریخی تجارت ایران به مرکز مهم بازار وقت یعنی حلب از خاک عثمانی می‌گذشت و این راه نسبت به سایر راه‌ها کوتاه‌تر بود. با این همه تجار ایرانی هفته ها و ماه‌ها در کشور عثمانی به سر می‌بردند تا بتوانند کالاهای خود را در مراکز تجاری وقت در نواحی غرب عثمانی عرضه کنند، البته غیر از مخارج راه و هزینه حمل و نقل، گاه می‌بایستی عوارض سنگینی نیز بپردازند همچنین زوار ایرانی نیز گاه از پرداخت عوارض معاف نبودند. افزون بر‌آن ایرانیان مسافر مورد آزار عثمانیان قرار می‌گرفتند که گاه تلفاتی نیز به همراه داشت همچنین عوامل دیگری نیز بر مناسبات ایران و عثمانی تأثیر می‌گذارد.

به طور خلاصه دلایل اختلاف ایران و عثمانی که سبب لشکرکشی ایران به بصره شد به شرح ذیل می‌باشد:

1 - برخی از مورخان یکی از دلایل این لشکرکشی به بصره را در عهد شکنی، دولت عثمانی در جریان مبارزه کریم خان با قبیلة بنی کعب می‌دانند که دولت عثمانی برخلاف تعهدی که سپرده بود کمک نظامی لازم را به کریمخان نکرد.

2 – همچنین در ماجرای مربوط  لشکر کشی به عمان وقتی زکی خان عازم بندر عباس شد کریم خان از والی بغداد برای سپاهیان ایران از خشکی اجازه عبور خواست، در این زمان عثمانیها نه تنها این اجازه را ندادند بلکه با فرستادن آذوقه به یاری عمانی‌ها برخواستند.

3- اعدام میرمهنا به وسیلة والی بغداد که کریم خان آنرا به منزلة دخالت در امور داخلی ایران تلقی کرده، و اعتراضاتی علیه این عمل والی بغداد عنوان نمود ولی هیچ پاسخی دریافت نکرد.

4- برخی معتقدند که چون انگلیسیها در سال 1188 تجارتخانة خود را از بوشهر به بصره انتقال دادند، این امر موجب اعتبار و رونق اقتصادی بصره و در مقابل وارد آمدن زیان بسیاری به تجارت خارجی ایران و بنادر ایرانی گردید. کریم خان که از انگلیسیها به شدت آزرده خاطر شده بود، با حمله به بصره هم می‌خواست زهر چشمی‌از آنان بگیرد و هم بصره را از رونق بیندازد تا دوباره تجارت بنادر ایران رونق یابد.

5- پس ندادن اموال زوار ایرانی و ایرانیان مقیم عراق که طاعون آنها را به کام مرگ کشیده بود از سوی والی عراق، و از زمانی که کریم خان استرداد اموال را از عمر پاشا در خواست کرد این مسأله با بی‌توجهی والی مواجه شد.

6- اخذ عوارض از ایرانیانی که قصد زیارت مکه و دیگر اماکن مقدس را داشته و می‌‌بایستی از خاک عثمانی می‌گذشتند در حالی که در گذشته هیچگاه ، هیچ حکومتی چنین باجی از حجاج نگرفته بود، به همین علت این امر مورد اعتراض کریم خان زند قرار گرفت.

7- برخی منابع نیز علت اختلاف ایران و عثمانی را در اواخر عهد کریم خان بر سر حمایتی می‌دانند که کریم خان از ولاه کردستان معزول ساخت.

روابط ایران و روسیه:

پس از آنکه در زمان نادرشاه افشار روسها مناطق مازندران و گیلان و دیگر نواحی شمالی ایران را تخلیه کردند به علت آشفتگی اوضاع داخلی روسیه پس از مرگ پتر کبیر تا روی کار آمدن کاترین دوم، برخورد نظامی‌شایان توجهی با ایران نداشتند و چیزی که معلوم است این است که در زمان زندیه هم ایرانیان با قدرت در برابر تجاوزات مرزی روسها ایستادگی می‌کردند.

در زمان کریم خان روابط ایران و روسیه بر اساس عهدنامة تجاری دوجانبه 1775 که در زمان پتر کبیر منعقد شده بود استوار بود، از این زمان به بعد وقایع داخلی ایران موجب شد که این کشور از دنیای خارج مجزا و روابط آن با دولت باختری قطع گردد. لیکن دولت روسیه پیوسته با ایران روابط سیاسی داشت و هر بار که هرج و مرج و انقلابات داخلی به این دولت فرصت می‌داد بی درنگ مرزهای شمالی ایران را مورد تحدید قرار می‌داد و هر بار، قسمت کوچکی از خاک این کشور را به بهانه ای مجزا کرد. از طرف دیگر دریای خزر زمینة مساعدی برای استقرار تجارت بین دو کشور فراهم کرده بود. بندر انزلی در ایران و هشتر خان در روسیه مهم ترین مراکز تجاری ایران و روسیه از راه دریای خزر بودند، این بنادر که در منتهی الیه راههای کاروانی ایران و هند قرار گرفته بودند و با وجود اغتشاش و هرج ومرج داخلی ایران مرکز فعالیت شدیدی گرید. جنگهای داخلی ایران در حقیقت انعکاس بسیار خفیف و بی اهمیتی در فعالیت تجاری این بنادر داشت.

در این زمان همسایه شمالی ایران (روسیه)، بیشتر سرگرم رقابت با کشورهای اروپایی و نبرد با عثمانی بود. فرانسه که با روسیه و اتریش درگیر بود می‌خواست ایران و عثمانی را به هم نزدیک و این دو کشور مسلمان را علیه روسیه به جنگ وادار سازد، از همین رو پرسیمون، کشیش که دررأس هیأت سیاسی لوئی پانزدهم در سال 1751 به ایران و عثمانی آمد تا این هدف را تحقیق بخشد در آشوب قدرت نمائیها بین کریم خان دو مدعی دیگر او در آغاز کار آنها و با اینکه موفق به مذاکراتی هم با علیمردان خان، یکی از سه مدعی که در این زمان صدر اعظم ایران بود، شد ولی در نهایت نتیجه ای بدست نیاورد و احتمال می‌رود در آشوب های ایران به قتل رسیده باشد،‌اما از گزارشهای باقیمانده از پرسیمون نشان می‌دهد که روسها پس از قتل نادرشاه از راه تجارت با قفقاز به تحکیم و توسعة نفوذ خود در ایالات این منطقه پرداخته بودند و به تعبیر پرسیمون با استفاده از جنگهای داخلی ایران موفق شده بودند تجارت خارجی ایران را به خود اختصاص دهند. در نبردی که بین عثمانی و کریم خان بر سر مسأله بصره در گرفت روسها سفیری به دربار کریم خان فرستادند و پیشنهاد اتحاد علیه عثمانی دادند. این پیشنهاد در حالی بود که روسها و عثمانیها نبردهای شدیدی را پشت سر گذاشته بودند و دولت عثمانی هر بار امتیازات تازه ای به روسها داده بود. شبه جزیره کریمه را متصرف شده و حاکمیت خوانین تا تار تحت الحمادیه عثمانی را پایان داده بود. کریم خان از این پیشنهاد استقبال کرد، اما اجل مهلت نداد که آن را عملی سازد...

روابط ایران و هند

دولت کریم خان با هندوستان که دارای موقعیت اقتصادی و بازرگانی خاصی در منطقه بود، روابط بسیار حسنه سیاسی و تجاری داشت که در تبادل سفرا و هیئتهای بین دو کشور نمود پیدا می‌کرد. در سال 1184 سفیر رسمی‌حاکم دکن حیدر علی خان بهادر به شیراز آمد و به حضور کریم خان رسید. او هدایایی نیز با خود آورده بود و مدت2 ماه   در دربار مسکن گردید مولف لگش مراد در رابطه با ورود سفیر پادشاه هندوستان به شیراز و هدایایی که وی به نشانه روابط دوستانه کهن خود به همراه آورد چنین می‌نوسید: « در اواخر سال 1184، ایلچی عظیم الشأن که صاحب دستگاه فراوان بود با نامة عنبرین مشامه و مکتوب دوستی ختامه و تنسوقات و هدایای لایقه از جمله دو زنجیر فیل قوی پیکر منظر بعضی مرصع آلات قبل شمامه عنبرین و ممیزه اشیاء نفسیه و ...از جانب حیدر نایی پادشاه والاجاه ملک دکن در شیراز به درگاه دارای زمین و فرمانفرمای زمین آمد...

روابط ایران و انگلیس:

مناسبات ایران با قدرتهای اروپایی نیز در این دورة گذرا دستخوش تحول شد. کریم خان کلاً طرفدار تجارت بود و در سرآغاز امتیاز نامه ای که به کمپانی هند شرقی انگلیس در 1763 م/ 1142ش اعطا شده در توصیف این نظر نوشته شده است که « مشتاقانه گفته است که پادشاهی باید شکوفا گردد و با افزایش تجارت و دادو ستد و نیز اجرای عدل وداد، عظمت گذشته را باز یابد.»

از همین رو در اوایل زمامداری کریم خان زند وقتی انگلیسیها دریافتند که وی مایل به تجدید روابط بازرگانی با آنان می‌باشد در این راه پیشقدم شدند و در سال 1763 ( 1177 ه‌‌.ق) ویلیام آندر و پرایس نمایندة بازرگانی انگلیس در خلیج فارس نماینده ای به نام تامس دارن فرد را در رأس هیئتی به شیراز فرستاد، این هیأت پیش از دیدار کریم خان با شیخ حاکم بوشهر قرادادی به شرح ذیل امضاء کردند:

ماده اول شرکت انگلیس می‌تواند از هر نقطه بوشهر یا هر بندر دیگری که در خلیج فارس انتخاب نماید مقدار زمینی را که برای ساختمان یک نمایندگی تجارتی لازم باشد تصرف کند. آنها می‌توانند هر قدر که مایلند توپ در این مراکز کار بگذارند، ولی توپها نباید از شش بوند بیشتر باشد. بعلاوه آنها می‌توانند که در هر نقطه ای از کشور ایران که مایل باشند نمایندگی بازرگانی تأسیس نمایند.

دوم: بر مال التجاره هایی که در بوشهر یا جاهای دیگر صادر یا وارد می‌شود نباید گمرکی بسته شود. سوم: هیچ ملت اروپایی دیگر اجازه وارد کردن امتعه  پشمی را ندارد. چهارم: قروض بازرگانان انگلیسی و دیگران بایستی پرداخت شود . پنجم: انگلیسیها حق خرید و فروش کالاهای خود را دارند. ششم: هیچ گونه حقوق بازرگانی پنهانی و مخفیانه نبایستی پرداخت شود. هفتم: اجناس آب افتاده نبایستی به ایران وارد شود. هشتم: آزادی مذهبی به انگلیسها اعطا می‌شود. نهم: سربازان یا ملاحان فراری باید تسلیم شوند. دهم: دلالها، مستخدمین و دیگران که در نمایندگی کار می‌کنند که از پرداخت مالیات  یا عوارض گمرکی معافند. یازدهم: انگلیسها در هر کجا که هستند بایستی زمینی برای قبرستان آنها اختصاص داده شود. و اگر آنها زمینی را برای باغ بخواهند اگر آن زمین از اراضی خالصه و متعلق به شاه باشد مجانأ به آنها داده می‌شود و اگرمتعلق به افراد باشد بداهتاً بایستی بهای آن پرداخت گردد. دوازدهم: خانه ای که قبلاً در شیراز به شرکت  انگلیسی تعلق داشت. آن را با باغ و آب و متعلقات آن به ایشان واگذار گردید. از آنجایی که کریم خان مایل بود تجارت بریتانیا، دوباره رونق یابد به همین دلیل این قرارداد در محرم سال 1177 امضاء گردید.

دارن فرد پس از مذاکراتی با کریم خان موفق شد در دوم ژوئیه 1763 فرمانی به امضاء برساند که به موجب آن حق آزادی تجارت به اتباع انگلیس اعطا شده و اجازه یا بند در بوشهر نمایندگی تجارتی دایر و در بنادر خلیج فارس به تجارت پردازند و کالاهای آن نیز از حقوق گمرکی معاف باشند، اما انگلیسها مجاز نبودند پولی را که از فروش کالاهای خود در ایران بدست می‌آورند از کشور خارج کنند، بلکه به جای آن مکلف بودند اجناس ایرانی صادر نمایند و از همین رو معلوم می‌شود کریم خان با وجود بی سوادی این اصل مهم اقتصادی را در نظر داشته که از خروج ارز از کشور جلوگیری کند.

اما به هر حال پس از صدور این قرارداد، باید توجه داشت که انگلیسی ها دنبال منافع تجاری در ایران نبودند و حجم وارداتشان در سال از یک کشتی تجاوز نمی‌کرد، بلکه آنها در پی استقرار نفوذ سیاسی خومد دز خلیج فارس بودند...

روابط خارجی ایران با فرانسه:

از دیگر کشورهایی که در زمان کریم خان را ایران روابط سیاسی داشته، فرانسه بود، که در دوران حکومت وکیل الرعایا عرصة کشمکش های انقلابی وزدو خورد اندیشه های سیاسی بود اگر چه تحرکات انقلابیون فرانسه در طول حکومت کریم خان به مرحلة حادی نرسیده بود، ولی شتاب خود را هم می‌رفت که آغاز کند.

روابط ایران و فرانسه در زمان کریم خان در سه مرحلة مشخص مطالعه می‌شود: این روابط که از تاریخ آخرین سفارت اعزامی‌از ایران به دربار لوئی چهاردهم در ورسای قطع شده بود، از سال 1751 میلادی( 1166 هجری) از نو آغاز شد. در این سال پادشاه فرانسه لوئی پانزدهم هیئتی به ریاست شخصی به نام سیمون به ایران اعزام داشت، پس از این هیأت روابط ایران و فرانسه به ترتیب توسط کنسولهای فرانسه در بصره سیور پیرو و سیور روسو برقرار شد.

الف) سفارت سیورسیمون:

نخستین اقدام و نشانه ارتباط سیاسی و تجاری دولت فرانسه با دولت زند، با اعزام سفیری در سال 1164 از طرف لویی پانزدهم پادشاه فرانسه انجام شد. در این سال لوئی هیئتی به سرپرستی سیورسیمون به ایران و عثمانی فرستاد، هدف او از اعزام این سفیر ایجاد ارتباط و جلب اتحاد با دولت ایران و عثمانی به منظور نظارت بر تحرکات نظامی‌روسیه، که تهدیدی جدی برای اروپا محسوب می‌شد و نیز رقابت با آن دولت در سطح منطقه بود. در سال 1165 سیورسیمون ابتدا به عثمانی و سپس به ایران آمد و در راه اصفهان، از طریق همدان به ظاهر عابد و مسلمان شد و خود را محمد رضا نامید و تاریخ هجری را در پای مکاتبات خود که به فرانسه ارسال می‌کرد می‌نگاشت. هدف عمدة او از مأموریت سیمون جلب اتحاد کشورهای منطقه علیه روسیه بود.

در یکی از گزارشهائی که در 20 سپتامبر 1751 به فرانسه فرستاده است سیورسیمون صراحتاً مینویسید که قصد دارد معاهدات تجاری مختاف بین دولت اروپائی و ایران و ترکیه منعقد کند.

سرنوشت شخص سیوریسون نیز مجهول است. آخرین نامة او در دست نیست و حتی از این تاریخ به بعد دیگر خبری از او در دست نیست، گمان می‌رود که وی در اغتشاشات و جنگلهای داخلی ایران کشته و یا در راههای ناامن گرفتار راهزنان شده به قتل رسیده است، آنچه مسلم است اعزام این هیئت بی نتیجه ماند و روابط فرانسه و ایران مدتی پس از آن توسط کنسول فرانسه در بصره برقرار گردید.

ب) سفارت سیورپیرو (کنسول فرانسه در بصره)

در تابستان 1173 / 1759 به دنبال جنگهای هفت سالة فرانسه و انگلیس -که از چند سال قبل شروع شده بود – ناوگان جنگی فرانسه ، دفتر نمایندگی تجاری انگلیس در بندرعباس را ویران کرد. در سال 1177 / 1763 که فرانسه شکست خورد و به موجب پیمان صلح پاریس کانادا و برخی متصرفات هندوستان را از دست داد، فعالیت آنها در ایران کمتر شد

به طور کلی ضعف ارتباط تجاری فرانسه را با ایران می توان در این نکته نمایان دید که فرانسه به رغم اینکه در اغلب بنادر هند و بنادر خلیج فارس ناوگانهای بازرگانی متعددی تأسیس کرده بود، در ایران هیچ پایگاهی نداشت، ارتباط مختصر تجاری ایران و فرانسه، با توجه به موقعیت مهم بندر بصره و استقرار فعالیت کنسول فرانسه – سیورپیرو – در آن، از طریق این بنادر انجام گرفت...

 

  • پیچک پیچکی
  • ۰
  • ۰

مقاله مکتب تربیتی امام خمینی

مقاله مکتب تربیتی امام خمینی

مقاله مکتب تربیتی امام خمینی (ره)

انسان

انسان از دیدگاه امام خمینی (ره) و بسیاری دیگر از اندیشمندان مسلمان، دارای ویژگی های زیر است:

  • انسان موجودی وابسته و فقیر در برابر حقیقتی متعالی و بی پایان یعنی خداست؛
  • موجودی آگاه است؛
  • موجودی مختار است؛
  • موجودی کمال جوست و کمال جویی او نامحدود است
  • تربیت پذیر است و انبیا برای تربیت او فرستاده شده اند؛
  • بدون دستگیری وحی، در رسیدن به کمالات خویش توفیقی نخواهد داشت

در میان اوصاف فوق، وصف نخست، یعنی فقر وجودی صفت ویژه انسان نیست؛ زیرا همه هستی مخلوق، فقیر و وابسته به خداستو انسان به عنوان جزئی از هستی مخلوق، وجودی فقیر و وابسته دارد، تنها تفاوت این است که انسان می تواند بر فقر خویش آگاهی یابد. این آگاهی، او را به تکاپویی از سر بصیرت به سوی کمال مطلق می کشاند؛ یعنی او را تکویناً به حقیقت مطلق هستی متوجه است، با توجهی آگاهانه به سوی کمال مطلق سوق می دهد. این رتبه از آگاهی، یعنی شناخت فقر خویشتن و اگاهانه به سوی حق شتافتن، نقطه اوج ویژگی دوم انسان است.

ویژگی سوم یعنی مختار بودن انسان تعیین کننده جهت حرکت اوست. جه حرکت انسان وابسته به شناختی است که او از خود دارد. اگر او به فقر همه جانبه خویش در برابر خدا معترف باشد، جهت حرکت او به سمتی است و اگر از فقر خویش غافل باشد جهت دیگری را برای حرکت خود برمی گزیند. طبیعی است اگر موجودی که خود را قیر می یابد به مبدأ غنا توجه کند. به عبارت دیگر اگر انسان در ویژگی اول و دوم خویش به رتبه «فقر آگهی» رسید، دارا بودن قوه اختیار باعث حرکت کمالی شتابدار او می شود؛ یعنی ویژگی چهارم او (کمال جویی نامحدود) را در بالاترین و بهترین شکل ممکن تحقق می بخشد. لکن اگر قوه آگاهی انسان، او را به استشعار نسبت به فقر خویش رهنمون نشود، آنگاه فقر وجودی و تکوینی انسان، او را در حد دیگر موجودات، طالب کمال خواهد کرد و به سوی آن هدایت خواهد نمود، با این تفاوت که در این فرض، اختیار او در دام «اشتباه کمال» گرفتار خواهد آمد، یعنی اموری را برمی گزیند که کمال حقیقی نیستند و تلاش او راه دستیابی به آنها فرجامی ناخوشایند خواهد داشت. این کمال غرحقیقی را کمال موهوم می خوانیم.

فطرت

یکی از مباحث مهمی که درباره شناخت انسان صورت گرفته است بحث فطرت است. «فطرت حالت و هیئتی است که (خداوند) خلق را بر آن قرار داده (است)»فطرت را می‌توان ویژگی مشترک برخی از اوصاف انسان دانست. این ویژگی مشترک را می توان اینگونه خلاصه کرد.

- همه افراد بشر در آن مشترکند، عالم و جاهل و شهری و روستایی، سفید و سیاه، غربی و شرقی و زن و مرد و... .

- اکتسابی نیست.

- «هیچ یک از عادات و مذاهب و طریقه های گوناگون در آن راهی پیدا نکند و خلل و رخنه ای در آن از آنها پیدا نشود، اختلاف بلاد و اهویه و مأنوسات و آراء و عادات که در هر چیزی، حتی احکام عقلیه، موجب اختلاف و خلاف شود، در فطریات ابداً تأثیری نکند»

- اختلاف افهام و ضعف و قدرت ادراک لطمه ای بر آن وارد نیاورد

به این ترتیب اگر صفتی از اوصاف انسان همگانی نباشد، اکتسابی باشد و عادات، مذاهب، شرایط محیطی، قوت و ضعف ادراک و امثال آن در آن صفت تأثیر کند و آن را از بین ببرد، آن صفت را نمی توان فطری دانست.

فطریات انسان از این قبیل اند:

- آگاهی به وجود مبدأ علیم و حکیم و قدیر.

- آگاهی به توحید.

- عشق به کمال مطلق.

- آگاهی به جهان آخرت.

- آگاهی نسبت به وجود انبیاء و ضرورت ارسال رسل.

وجود اوصاف فطری در انسان به معنای بی نیازی انسان از تربیت نیست. زیرا کار انبیاء، مربیان و معلمان اخلاق، حفظ صفا و سلامت فطرت انسان ها از گزند انحرافات و فساد است. «نفس در بدو فطرت، خالی از هر نحو کمال و جمال و نور و بهجت است. چنانکه خالی از مقابلات انها نیز هست. گویی صفحه ای است خالی از مطلق نقوش، نه دارای کمالات روحانی و نه متصف به اضداد آن است. ولی نور استعداد و لیاقت برای حصول هر مقامی در او ودیعه گذاشته شده است.» انسان چون تحت تعلیم و تربیت انبیاء و مربیان قرار می گیرد، استعدادهای فطری خویش را به فعلیت می رساند. بنابراین تربیت مانع از آن می‌شود که امور طبیعی محیطی و امثال آن و نیز اعمال اختیاری ناصواب فطرت انسان را بپوشاند و به فعلیت رسیدن کمالات او را ناممکن سازند.

 

کلیاتی درباره دیدگاه های سیاسی و اجتماعی امام (ره):

دیدگاه های سیاسی و اجتماعی امام نیز همچون دیگر آرائشان تحت تأثیر نگرش فلسفی و دینی ایشان است. اجتماع انسانی و مناسبات و نظام هایی که بر آن حاکم است، در اندیشه و عمل اعضای خود تأثیرگذار است. مهمترین تأثیری که اجتماع بر اعضای خود می گذارد تعیین نگرش او درباره غایت وجود انسان است. اجتماع بر اسا ارزش هایی که دارد آرزوهایی را در جان انسان ها شکل می دهد و عمل آنها را در جهت تحقق بخشیدن آن آرزوها مصروف می دارد و به این وسیله در سرنوشت، سعادت و شقاوت آنان تأثیر می‌کند. دین از آنجا که سعادت همه جانبه بشر را منظور دارد نظامات اجتماعی را نیز تحت هدایت خود قرار می دهد و همزمان به مصالح فرد و اجتماع توجه می کند و تأمین همه نیازهای او در تمام ابعاد را بر عهده می گیرد، در حالی که مکاتب مادی تنها به بعد مادی حیات انسان می پردازند

تنظیم شایسته مناسبات انسانی زمانی به وقوع می پیوندد که ارزش ها و امتیازات اجتماع به گونه ای باشد که انسان ها بر اساس تقوا و پاکی ارزیابی شوند و جامعه از امتیازات پوچ و بی اساس خالی باشد در جامعه ای که با مفاسد و مظالم مبارزه می شود انسان ها از آلوده شدن و انحراف فطرت خداجوی خود مصون می مانند و زمینه برای تحقق هدف آفرینش از خلقت انسان فراهم می شود. در جامعه اسلامی مناسبات افراد جامعه با یکدیگر بر اساس عدالت استوار است و مبارزه با ظلم و جور و اقامه عدالت اجتماعی فریضه ای است بر گردن مسلمین و عبادتی ارجمند است افزون بر رعایت عدالت در خصوص روابط داخلی جامعه رابطه جامعه اسلامی با دیگر جوامع نیز باید به گونه ای باشد که با اهداف خلقت و مقاصد شریعت سازگار باشد.

استقلال سیاسی و اقتصادی از جمله اهداف سیاسی و اجتماعی است این هدف هم به کیفیت روابط جامعه اسلامی و دیگر جوامع شکلی خاص می بخشد و هم روابط داخلی افراد جامعه را به سمت تلاش و پویایی سوق می دهدو در سایه استقلال است که نظام اسلامی قادر خواهد بود تکالیف الهی خویش را عملی سازد و اهدافی از این دست را پی گیرد: دعوت مسلمانان به پیروی از اصول تصاحب قدرت در جهان، حمایت از مبارزان، گرسنگان و محرومان در سراسر جهان،مبارزه با نظام کفر جهانی و به اهتزاز درآوردن پرچم لااله الله بر قلل رفیع کرامت و بزرگواری. انجام تکالیف و تحقق اهداف فوق نیازمند ثبات داخلی جامعه اسلامی است و این ثبات در سایه عدالت، نظم و اتحاد پدید می آید. علاوه بر ثبات داخلی توانایی علمی و قدرت نظامی نیز از مقدمات ضروری رسیدن به این اهداف است.

در اینجا مقصود برشمردن اهداف سیاسی و اجتماعی به شکل طبقه بندی شده نیست، ولی الگوی کلی برای طبقه بندی اهداف از همین مختصر قابل دریافت است. در طبقه بندی اهداف برترین هدف، زمینه سازی برای تأمین نیازهای انسان در جهت رسیدن به کمال مطلوب انسانی است. اوصاف انسان و اجتماع مطلوب عبودیت و کرامت است. عبودیت منشأ مسئولیت و دینمداری انسان است و کرامت مبدأ استغناء و استقلال انسان و جامعه مسلمانان در برابر دیگران.

یکی از مباحث مهم در ارتباط با چگونگی تنظیم روابط داخلی اجتماع اسلامی بحث از آزادی است. تعیین حدود آزادی های اجتماعی با رجوع به منابعی امکان پذیر است این منابع از این قرارند:

1- چیستی انسان.

2- غایات وجودی انسان.

3- نسبت انسان با خدا و طبیعت.

4- اهداف اجتماع.

بنابراین آزادی را باید در گستره ای وسیع تر از مفهوم اجتماعی آن بررسی کرد، در سطور آتی بحث کوتاهی درباره آزادی خواهیم داشت.

«آزادی»

سخن از آزادی و مباحث دامنه داری که درباره آن صورت پذیرفته، بیشتر معطوف به مفهوم اجتماعی و سیاسی آن بوده است. اگرچه فیلسوفانی به جستارهایی عمیق تر در خصوص ریشه های درونی آزادی در انسان نیز پرداخته اند، نظر به مفهومی که امروزه از کلمه آزادی به ذهن متبادر می شود، توجه بسیاری از اندیشمندان معاصر به مفهوم اجتماعی این اصطلاح بوده است. ولی بی شک آزادی را در گستره ای وسیع می توان مورد بررسی قرار داد، برای این بررسی باید بر تعریفی از آزادی متکی بود و از ذاتیات این مفهوم آگاهی داشت.

آزادی را می توان جواز اعتباری اعمال قوه اختیار تعریف کرد. توضیح اینکه قوه اختیار در انسان امری است تکوینی؛ یعنی انسان چنان آفریده شده که در طول زندگی از گزینش ناگریز است و به تعبیری، در انتخاب اختیار، مختار نیست. انسان مختار در اعمال قوه اختیار خویش به موانع و محدودیت هایی برمی خورد، بعضی از این محدودیت ها تکوینی است؛ بنابراین، گستره اعمال اختیار را محدود می کند. محدود بودن قوای جسمی و روحی و محیط طبیعی، حصارهایی تکوینی هستند که انسان را محاصره نموده اند.

1- آزادی انسان در رابطه با خود:

مقصود از خود در اینجا، مجموعه جسم و جان انسان است؛ یعنی اعضا و اندام های بدن و مجموعه شناخت ها، عقاید و آرمان ها و احساسات هر فرد. انسان تکویناً چنان است که می‌تواند جسم خویش را حفاظت کند یا نابود سازد. جسم خویش را بیاراید یا بیالاید، بنوازد یا بیازارد، بپروراند یا مهمل گذارد. آیا انسان با وجود این توانایی مجازا ست هر یک از دو سوی این راه ها را برگزیند؟

پاسخ این پرسش در مبانی انسان شناختی که پیشتر گفته شد، یافت می شود. اگر انسان موجودی مخلوق، فقیر، هدفدار و مسئول است، هرگز چنین آزادی ای ندارد. آلودن، آزدن و نابودسازی بدن برای تقرب به خداوند به کار نمی آید، بلکه ابزار تلاش برای قرب به خداوند را از او می گیرد؛ بنابراین، تنها یکی از این دو راه را باید برگزیند.

آیا انسان مجاز است که ذهن و احساس خود را در معرض هر پیامی قرار دهد؟ آیا مجاز است عقل و احساس خویش را به دست الکل، مواد مخدر، و امثال آن بسپارد؟

با بیان فوق ممنوعیت این کار آشکار است و نیازمند توضیح نیست. با داشتن چنین نگرشی است که مبارزه با مفاسد اجتماعی بی خوف و هراس ملامت ملامت گران، مورد توجه حکومت اسلامی قرار می گیرد.

2- آزادی در رابطه با دیگران:

آزادی در رابطه با دیگران همان گونه از آزادی است که بیشتر مورد توجه فیلسوفان و جامعه شناسان بوده است و تحت عناوینی همچون آزادی عقیده و بیان مطرح شده است. در فرهنگ اسلامی نیز آموزه های گرانقدری در این خصوص وجود دارد. امام (ره) نیز در مواقع گوناگون بر آزادی بیان و عقیده تأکید کرده اند و محدوده های آن را مشخص نموده‌اند

3- آزادی در رابطه با طبیعت:

محیط طبیعی انسان به اقتضای حکمت الهی برآورنده همه نیازهای اوست و اعمال قوه اختیار آدمی گاه موجب آسیب محیط طبیعی به گونه ای می شود که تأمین نیازهای برخی از انسان‌ها مختل می شود و حرکت کمالی آنها با دشواری مواجه می گردد. اگر پیامد عملی در رابطه با طبیعت اختلال در نظام تأمین نیازها شود، آن عمل ممنوع و خارج از محدوده آزادی انسان استضرورت حفظ محیط زیست وجوب تلاش برای باروری بیشتر طبیعت در همین مقوله قابل تبیین است.

4- آزادی در رابطه با خدا:

روابط انسان با خداوند را می توان در دو دسته تقسی کرد، رابطه معرفتی و رابطه عملی:

رابطه معرفتی= معرفت جویی انسان نسبت به خداوند و صفات او.

رابطه عملی= بندگی و اطاعت از پروردگار

رابطه معرفتی:

آزادی در خصوص اعمال اختیاری انسان قابل طرح است و مجموعه فعالیت های ذهنی انسان برای دستیابی به شناخت وجود و صفات خداوند اعمالی اختیاری هستند. تکاپوی ذهنی برای معرفت به وجود خدای متعال از دیدگاه الهی واجب است و خودداری از چنین عملی ممنوع است یعنی خارج از قلمرو آزادی انسان است. در باب صفات خداوند نیز تلاش برای تحصیل معرفت نسبت به صفات خداوند ضروری است و محدوده آن وحی را تعیین می کند.

معرفت خداوند از چنان اهمیتی برخوردار است که بعثت انبیاء را برای تحقق معرفه الله دانسته‌اند و چنان دقیق است که نیازمند کسب مقدمات فراوان است

رابطه عملی:

قاعده ای که رابطه عملی انسان با خداوند را تنظیم می کند، بندگی و اطاعت از پروردگار است. ولی قلمرو اطاعت و بندگی بسیار گسترده است. بخش وسیعی از این قلمرو در واقع همان روابط سه گانه انسان با خود، دیگران و طبیعت است. بخش اختصاصی آن مربوط به نیایش ها و مناسک عبادی انسان است. کیفیت و کمیت نیایش و انجام اعمال و مناسک عبادی در محدوده ای از ضوابط قرار دارد. این ضوابط را خداوند تعیین فرموده است، حداقل ها و چگونگی های این اعمال از سوی وحی معلوم شده است. حداکثرها با مراجعه به تکالیف و اهداف انسان در مجموع حیات خویش قابل شناخت است. به این ترتیب اگر زیاده روی در نماز و دعا موجب ترک وظایف اجتماعی و یا باعث ضعف و بیماری جسمانی باشد روابط انسان با خود و دیگران را مختل می کند و در نتیجه مجاز نخواهد بود.

توجه: بحث از آزادی تنها بحث از محدوده ها نیست بلکه پس از شناخت قلمروهای آزاد حیات، استفاده از این آزادی ها برای تحقق اهداف حیات تکلیف انسان خواهد بود و هرگاه آزادی های مشروع انسان مورد تهدید قرار گیرد مسئولیت اجتماعی و الهی انسان مقتضی قیام برای اعاده آزادی انسان است زیرا نبود آزادی های مشروع موجب اختلال در تحقق هدف حیات یعنی رسیدن به کمال انسانی از طریق اختیار است.

اهداف تعالیم و تربیت

از دیدگاه امام خمینی (ره) همه عالم مدرسه بشر برای تعلیم و تهذیب است. گستره آموزش و پرورش از این منظر فراتر از محدوده مدارس و دانشگاه ها خواهد بود و شناسایی اهداف تعلیم و تریت منحصر به شناخت اهداف نهادهای رسمی تعلیم و تربیت نمی شود. به همین جهت مناسب است اهداف تعلیم و تربیت را به گونه ای مطرح ساخت که همزمان راهنمای افراد و نهادهای مختلفی همچون آموزش و پرورش، آموزش عالی، رادیو و تلوزیون، مطبوعات، حوزه های علمیه و... قرار گیرد.

 

اهداف واسطی:

اهداف واسطی چنان که از نام آنها پیداست واسطه و وسیله رسیدن به هدف غایی هستند. اهداف واسطی تقسیمات گوناگونی دارند. دسته ای از آنها را می توان اهداف فردی نامید و دسته ای را اهداف واسطی. در تقسیمی دیگر می توان اهداف واسطی را به دو گروه اهداف شناختی و اهداف عملی تقسیم کرد. در اینجا برای دسته بندی اهداف واسطی از تقسیم اخیر بهره می گیریم.

اهداف شناختی:

1- شناخت اصول دین از مبدأ تا معاد

- خداشناسی، شناخت ذات و صفات خداوند.

- خودشناسی

- پیامبر شناسی

- دین شناسی (معارف و احکام)

- معادشناسی

2- شناخت معارفی که جنبه زیستی حیات انسان را تسهیل کند. شنامل آشنایی با علوم و فنون و تخصص هایی که تأمین نیازهای اولیه در گرو آنهاست. تأمین خوراک، پوشاک و مسکن و امنیت (در برابر عوامل طبیعی)

3- شناخت معارفی که مقتضای زندگی در اجتماع است.

- شناخت اجتماعی، آگاهی از آداب، سنن و قوانین اجتماعی.

- شناخت سیاسی.

- شناخت اخلاقی.

اداف شناختی تماماً جنبه نظری دارند. یکی از مهمترین انواع شناخت هایی که به انسان در جهت رسیدن به هدف غایی یاری می دهد شناخت اخلاقی است مقصود از شناخت اخلاقی آگاهی از محاسن اخلاق مثل صبر، شکر، حیا، تواضع، رضا. شجاعت، سخاوت، زهد، ورع و تقوی، استقلال فکری، خودباوری و دیگر محاسن اخلاق و علم به کیفیت و تحصیل آنها  و همچنین علم به اخلاق مذموم و قبیح از قبیل حسد، کبر، ریا، حقد، غش، حب ریاست و حب دنیا و نفس، خودباختگی فکری، مسئولیت گریزی و علم به کیفیت تنزه از آنهاست

اهداف عملی:

اهداف عملی متناظر با اهداف شناختی در سه گروه قابل دسته بندی هستند:

1- اهداف عملی متناظر با شناخت اصول دین.

- توانایی انتخاب عمل، اتخاذ روش و انجام افعال متناسب با غایت وجودی خود و توانایی‌های ذهنی و جسمی خویش.

- تقوای عملی به معنای ناظر دیدن خداوند در زندگی. ناظر دیدن خداوند در اینجا به معنای اذعان نظری به نظارت خداوند نیست بلکه در مقام عمل این نظارت را باور داشته باشد.

- مهارت در عمل به واجبات و ترک محرمات.

2- هدف عملی متناظر با شناخت های زیستی

- مهارت کافی در انجام وظایف حرفه ای و نیز تولید یا تهیه نیازهای اولیه.

3- اهداف عملی متناظر با شناخت معارف مربوط به زندگی در اجتماع.

- رعایت عملی هنجارهای اجتماع اسلامی اعم از هنجارهایی که در شکل قانون وضع شده‌اند و آداب و سنن.

- مهاجرت در اجرای قواعدی که فرایند اجتماعی شدن را موجب می شوند.

- مشارکت فعال در امور سیاسی.

­ قیام برای اقامه حکوومت اسلامی و انجام تکالیف در برابر حکومت اسلامی.

- یافتن ملکات اخلاقی.

اهدافی که تاکنون به ان اشاره شد عمدتاً اهداف فردی هستند، اهداف اجتماعی تعلیم و تربیت در اسلام را با شناخت اهداف اجتماعی اسلام می توان شناخت. به این ترتیب به طور خلاصه اهداف تعلیم و تربیت در اسلام پدید آوردن شناخت، روحیه، انگیزه و مهارت های عملی لازم در جهت تحقق اهداف اجتماعی اسلام است. اهدافی که خود به انواع مختلفی همچون اهداف فرهنگی، سیاسی و اقتصادی قابل تقسیم اند.

اهداف فرهنگی:

- گسترش سواد عمومی.

- استقلال علمی و فرهنگی

- ترویج فرهنگ اسلامی.

 

  • پیچک پیچکی
  • ۰
  • ۰

پایان نامه فلسفه زبان ویتگنشتاین، متقدم و متأخر

پایان نامه فلسفه زبان ویتگنشتاین، متقدم و متأخر

فلسفه زبان ویتگنشتاین، متقدم و متأخر

فصل اول : ویتگنشتاین متقدم و ویتگنشتاین متأخر

فصل دوم : نظریه تصویری

فصل سوم : نظریه کاربردی

فصل چهارم : زبان خصوصی 

لودویک ویتگنشتاین

معروف است که ویتگنشتاین در طول حیات خود طی دو دوره، دو فلسفه را به وجود آورد که هرکدام تازگی ها و نوآوری های خاص خود را دارد؛ وجه جامع آن دو این است که به مسأله زبان از دید فلسفی می پردازد. آنچه در این نوشتار تقدیم می گردد گزارشی نسبتا جامع از این دو فلسفه است. نویسنده کوشیده است به توصیه خودِ ویتگنشتاین، خطوط اصلی فکر او و مسائل اساسی را که برای او مطرح بوده دنبال کند.

در فلسفه متقدم مسأله اصلی نسبت بین زبان و جهان است که ویتگنشتاین تئوری تصویری را مطرح می سازد. در فلسفه متأخر، ویتگنشتاین معتقد است اساسا فلسفه وظیفه دیگری برعهده دارد و آن اینکه چون مشکلات فلسفی زاییده سوءتفاهمند باید ریشه آن را بشناسند و آن این است که بازی های زبانی را با هم خلط می کنیم. در این جا دیگر نباید دنبال معنا رفت، باید به کاربرد زبان توجه کرد.

در یک کلمه، فلسفه ویتگشتاین بر آن است تا حد و مرز زبان را مشخص سازد: با زبان چه چیزهایی را می توان بیان کرد و چه چیزهایی را نمی توان.

لودویک ویتگنشتاین یکی از مهمترین فیلسوفان تحلیلی قرن بیستم است که بواسطه دو اثر مهم فلسفی‌اش- رساله منطقی- فلسفی و پژوهشهای فلسفی- مسیر و جهت فلسفه تحلیلی را تحت تأثیر قرار داد.  او را باید نقطه عطفی در تاریخ تفکر فلسفی و همچنین هم تراز فلاسفه‌ای چون دکارت، کانت، هایدگر و . . . به حساب آورد که انقلاب و چرخش زبانی را ایجاد کرده است. در طول تاریخ تفکر فلسفی می‌توان کسانی را مشاهده کرد که آغازگر یک انقلاب و تحول فکری بوده اند. شاید بتوان گفت سوفسطائیان اولین انقلابیون تاریخ فلسفی هستند. که موضوع پژوهش فلسفی را از عالم و طبیعت به پژوهش درباره خودشان تغییر دارند و یا می‌توان به کانت اشاره کرد که با آراء و عقاید خود توجه متفکران را از متعلق شناسایی به سوی فاعل شناسایی و تواناییها و محدودیتهای ذهن آن معطوف ساخت تغییر و تحول مهم و قابل ملاحظة دیگر توسط هایدگر ایجاد می‌شود، فلسفه که از زمان دکارت همواره دل مشغول این سؤال بوده است که دانش چیست و به چه چیزی ممکن است شناخت پیدا کنیم؟ با ظهور هایدگر دیگر این سؤالات محور دل مشغولی‌های فلسفه قرار نمی‌گیرد و در عوض به مسأله مهم و اساسی «هتسی یا بودن» پرداخته می‌شود. به طور کلی می‌توان گفت که در هر دوره، مسئله‌ای در محور و مرکز توجه قرار گرفته است گاه طبیعت و عالم هستی، گاه انسان و ذهن او و تواناییها و محدودیتهای آن و گاه خود  هستی و وجود مطرح بوده‌اند. اما آنچه که در فلسفه ویتگنشتاین به عنوان مسئله محوری فلسفه وی مطرح است مسئله زبان است و او را باید از این جهت نقطه عطفی در تاریخ فلسفه دانست که آراء و عقایدش نقطه عزیمت تأمل فلسفی از بررسی و تحلیل «ماهیت شناخت و مفاهیم ذهن آدمی» به سوی تحلیل «زبان» است. این تحلیل زبانی را می‌توان در آرای فلاسفة تحلیل زبانی معاصر مشاهده کرد فلاسفه‌ای چون راسل- کارناپ، آیر، رایل و . . . . سعی کردند تا مباحث فلسفی را در مقوله مباحث زبان شناختی جای دهند اما ذکر یک نکته بسیار حائز اهمیت است: مراد ویتگنشتاین از تحلیل زبانی چیست آیا او به دنبال همان تحلیل مورد نظر تجربه گرایان کلاسیک است که تصورات و ایده‌ها را تجزیه و تحلیل می‌کردند تا به انطباعات حسی آنها برسند و یا اینکه تحلیل مورد نظر او همان تحلیل کانتی است که تحلیل مفاهیم و کلیات ذهنی بود. در حقیقت تحلیل زبانی مورد نظر او نه همچون تجربه گرایان کلاسیک تحلیل تصورات و ایده‌ها است و نه تحلیل مفاهیم و کلیات ذهنی. بلکه مراد وی از تحلیل، تحلیل گزاره‌ها است . زیرا به نظر ویتگشتاین گزاره‌های زبان ما یک ساخت و صورت منطقی دارند که در اغلب جملات این صورت در وارء صورت دستوری ظاهری پنهان گشته است و همین عدم وضوح و ابهام صورت منطقی سبب فهم غلط و کاربرد نادرست زبان شده است و مسائل و نظریات فلسفی کثیری را به بار آورده است به همین خاطر ما باید به تحلیل زبان به منظور کشف این صورت منطقی بپردازیم تا از ایجاد مسائل فلسفی اجتناب کنیم.

(Did Wittgensteim take the Linguistic Turn, p.1)

چنین نگرشی در باب رابطه زبان و فلسفه ایجاد چرخش زبانی شد. یکی از مفسران اندیشه‌های ویتگنشاین، رساله منطقی ـ فلسفی را عامل ایجاد این چرخش زبان می‌داند و  به نکاتی که بیانگر و گواه چنین و تحولی است اشاره می‌کند. از میان آنها می‌توان به توجه و علاقه ویتگنشتاین به تعیین حد و مرز میان جملات معنادار و جملات بی‌معنا، تعیین محدودیت‌های زبانی، وضوح بخش منطقی اندیشه‌ از طریق تحلیل منطقی‌ ـ زبان گزاره به عنوان وظیفه فیلسوف، تعیین ماهیت ذاتی گزاره و . . . . اشاره کرد.

(Hacker.P.M, Wittgenstein’s place in twentieth – century Analytic (phiolsophy, p.37

نکته مهم و حائز اهمیت که باید در اینجا به آن اشاره کرد این است که توجه و علاقه شدید ویتگنشتاین به زبان و تعیین محدودیت‌های آن شاید این تصور غلط و نادرست را در ما ایجاد کند که او صرفاً یک زبان شناس است اما این تصور بسیار غلط و نادرست می‌باشد، زیرا او به زبان نه از آن حیث که زبان است بلکه به خاطر فلسفه علاقمند بود.

او به تحلیل زبان پرداخت تا بتواند از این رهگذر مسائل فلسفی‌ای که از بدفهمی‌منطق زبان ناشی شده است را حل کند خود وی نیز در مقدمه رساله منطقی ـ فلسفی می‌گوید هدف کتابش حل مسایل فلسفی است که از بدفهمی‌منطق زبان ناشی شده است و سعی دارد تا با تحلیل زبان و کاربردهای ویژه واژه‌ها در شرایط و مقتضیات معین، راه گریزی برای رهایی از مسائلی بیابد که موجب آشفتگی فکر می‌شوند. در صورت عدم توجه به رابطه میان زبان مسائل فلسفی توج به سختی می‌توان فهمید که منظور او از طرح مسائل زبانی چیست. از نظر فلاسفه تحلیل زبانی هر چند که گام اول در تفکر فلسفی رو در رویی با مسائل فلسفی می‌باشد اما از آنجایی که همه مسائل مطرح شده توسط فلاسفه معنادار نیست و با دقت در محتوا و معنا آنها و  با توجه به ملاک‌ها و معیارهای معناداری متوجه خواهیم شد که آنها هیچ گونه معنا و محتوای محصلی ندارند لذا ابتدا بهتر است که به بحث زبان شناختی و تعیین معناداری و بی‌معنایی گزاره‌ها بپردازیم پس از اثبات معناداری مسائل به بررسی و تحقیق در زمینه آنها بپردازیم بدین جهت مهمترین و اساسی‌ترین سؤال یک فیلسوف زبانی این است که زبان چیست و در چه صورت گزاره معنادار است و در چه حالتی بی‌معنا است مرز میان واژه و جمله‌ی معنادار از بی‌معنا کدام است. بعبارت دیگر اساساً منظور از معنا و محتوای یک جمله چیست و چه عواملی باعث معناداریی و بی معنایی جمله یا واژه می‌گردد. همان طور که ملاحظه کرده‌ایم فلاسفة تحلیل زبان، برای حل مسائل فلسفی است که به بحث زبان شناختی روی آوردند و بحث از معنا و زبان مدخل اصلی فلسفه آنها شد. ما به رابطه‌ی میان مسائل فلسفه و زبان در فلسفه آنها باید توجه کرد. (دکتر احمدی، تحلیل زبانی فلسفه، صص 53-52). عدم توجه برخی از افراد به این رابطه باعث سؤء تعبیر شده است به طوری که «تشخیصشان این است که تحلیلگران زبان، فلسفه را در جهان تنزل مقام داده‌اند فیلسوفانی که روزگاری حقیقت و واقعیت نهایی را به آدمیان تعلیم می‌دادند اکنون به نحویان تمام عیاری تبدیل شده‌اند که در عالم الفاظ مته به خشخاش می‌گذارند» (هادسون، لودویگ ویتگنشتاین، ص 103) اما این نظریات و عقاید درست نیستند زیرا منظور تحلیلگران زبان از تحلیل زبان چیزی جز روشن  اندیشی نیست همانطور که از زمان سقراط نقش فلاسفه روشن اندیشی، یعنی تعیین کاربرد صحیح واژه‌ها بوده است و سعی داشته‌اند تا از آشفته اندیشی یعنی کاربرد نادرست واژه‌ها جلوگیری کنند تحلیل زبان و تعیین حد و مرزهای آن پرداختند. از این رو ویتگنشتاین از تحلیل زبان و بررسی ساخت آن و محدودیتهایش آغاز می‌کند همانطور که کانت از تحلیل ذهن انسانی و بررسی ساختار و محدودیت‌های آن آغاز می‌کند. اختلاف کانت با ویتگنشتاین در این است که کانت به دنبال حدود توانایی ذهن بشر بود حال آنکه ویتگنشتاین و اکثر فلاسفه تحلیلی به دنبال تعیین حدود کلام معنادار. علت اینکه فلاسفه تحلیل زبانی توجه به بحث معناداری را بر توجه به حدود تواناییهای ذهنی بشری مقدم دانستند به این خاطر بود که در مرز زبان معنادار مرز تفکر ممکن است. اما با وجود این تفاوت هر دوی آنها در این نظر توافق دارند که مهملات ظاهر فریب فلسفه به خاطر تجاوز از حدود ایجاد شده‌ است هر چند  که منظور یکی تجاوز از حدود توانایی ذهن بشری است و منظور دیگری تجاوز از حدود زبان. ویتگنشتاین به منظور جلوگیری از تجاوز حدود زبان سعی می‌کند تا مرزی میان کلام معنادار و کلام مهمل ترسیم کند، بدین ترتیب فلسفه که قبلاً به عنوان علم به وجود بماهو وجود تلقی می‌‌شد و وظیفه فیلسوف رفع حجاب از چهره هستی بود. اکنون به مطالعه در زبان تقلیل می‌یابد.

دو دوره فعالیت فلسفی و رابطة میان آن دو

اگر چه ویتگنشتاین در تمام دوران فعالیت فلسفی‌اش، از سال 1916 تا 1951، به مطالعه عقاید فلسفی به میانجیگری زبان می‌پردازد و از منظر زبان به فلسفه، متافیزیک، اخلاق و . . . . می‌نگرد اما همواره نظریه واحدی درباره زبان، ماهیت و عملکرد آن اتخاذ نکرده است مهمترین عقیده وی در باب زبان و رابطة آن با فلسفه که بعدها دچار تغییر و تحول می‌گردد این نظریه است که مسائل فلسفی به خاطر خصلت پیشین خود به کمک قواعد زبان قابل حل است اما در دورة اول ابزار مناسب برای حل مسائل فلسفی را تحلیل منطقی و تجزیه گزاره‌ها به گزاره‌های بنیادین می‌دانست و به عبارت دیگر زبان را یک دستگاه محاسبه با قواعدی ثابت می‌دانست که این قواعد زیر لایه دستور زبان پنهان شده‌اند.

اما در دوره دوم، دیگر تحلیل منطقی را لازم نمی‌دانست بلکه آنچه که لازم و ضروری بود چیزی جز توصیف رفتارهای زبانی نبود. در واقع امتیاز فلسفه ویتگنشتاین نیز در این است که دو دیدگاه متفاوت را در این زمینه مطرح کرده است که هر یک از آنها لوازم و نتایج خاص خود را به دنبال دارد و بدین لحاظ بسیاری از صاحبنظران و مفسران اندیشة او قائل به دو دورة حیات فلسفی در اندیشة او شده‌اند که از آن به «ویتگنشتاین متقدم» و «ویتگنشتاین متأخر» یاد می‌کنند. آراء و نظریات اصلی دوره اول در قالب «رساله منطقی- فلسفی» متبلور می‌شود و آراء دورة دوم نیز در کتاب پژوهشهای فلسفی شکل نهایی به خود می‌گیرد. با وجود اینکه اختلافات میان آنها روشن است اما رگه‌های فراوانی وجود دارد که به واسطة آنها می‌توان عقاید دورة نخست و بعدی را به هم پیوند داد. مفسران نیز با اینکه در مورد تمایزات میان دو دوره نظرهای مختلفی ارائه کرده‌اند اما در این نکته اتفاق نظر دارند که در هر دوره مسأله‌ی زبان اهمیت دارد دو اثر مهم فلسفی دوره اولیه، یعنی «یادداشتها»، و «رساله منطقی- فلسفی» به زبان پرداخته‌اند و «پژوهشهای فلسفی» و «کتابهای آبی» نیز که به دوره دوم تعلق دارند بحث از زبان شروع می‌شوند؛ به طور کلی می‌توان گفت که آنچه در کانون توجه هر دو دوره قرار گرفته است اهمیت زبان در اندیشه و زندگی آدمی‌است.

رابطه میان دو دوره از جمله بحث‌انگیزترین مسائلی است که مفسران و شارحان  نظریات مختلفی را در مورد اینکه میان دو دوره فلسفی چه نوع رابطه‌ای برقرار است؟ آیا تباین کامل میان آنهاست یا اینکه دومی‌ بسط و توسعه اول است؟ ارائه کرده‌اند گروهی از مفسران به وجود یک چرخش کامل در جریان تفکر فلسفی ویتگنشتاین قائلند و گروهی نیز متوجه  روابط و علائق میان آراء دو دوره بوده‌اند.

(Mason. Richah, Encyclopaedia Routledge, p.864)

آن دسته از کسانی که تفکر اخیر را «بسط یافتة» تفکر متقدم می‌‌دانند به سخنان ویتگنشتاین در مقدمه «پژوهشهای فلسفی» نظر دارند که معتقد است برای فهم بهتر پژوهشهای فلسفی باید به مطالب رساله منطقی  – فلسفی توجه کرد «ناگهان به نظرم رسید باید آن اندیشه‌های قدیم [آراء رساله] و اندیشه‌های جدید [آراء پژوهشها] را همراه هم منتشر کنم. دومیها را فقط در تباین و به اتکای زمینه شیوة قبلی اندیشه من، می‌توان در روشنایی به درستی دید». (ویتگنشتاین، پژوهش‌های فلسفی، ص 25) دیوید پیرسمعتقد است منظور ویتگنشتاین از این سخن صرفاً تأکید بر تفاوت زیاد میان اندیشه‌های جدید و اندیشة گذشته‌اش نیست. زیرا اگر منظورش این بود می‌توانست گذشته را به کلی نادیده بگیرد، و از نوآغاز کند. بنابراین دیگر لازم نبود که اندیشه‌های قدیمی‌اش را همراه با اندیشه‌های جدیدش همراه با هم منتشر کند «مقصودش این است که، علی رغم اختلاف میان کار اولی و کاربعدی، آنچه که سعی بر انجامش داشت هنوز همان بود و تغییر  در روش، قطع ارتباط کامل با گذشته نبود، بلکه تغییر شکل تدریجی آراء مطرح شده در رساله منطقی -  فلسفی بود که آنچه از آن مناسب بوده حفظ کرده است. بنابراین او نقدی همدلانه دربارة‌ آن عقاید در آغاز تحقیقات فلسفی نوشت» (پیرس، ویتگنشتاین، ص 97)

چارلزورت نیز بر همین اساس دربارة رابطه موجود میان رساله و پژوهشهای فلسفی می‌گوید:  تنها زمانی می‌توان آراء این داوتر را به خوبی درک کرد که آنها را مکمل  یکدیگر بدانیم (ک.ت.فن. مفهوم فلسفه نزد ویتگنشتاین. صص 11و12) و یا می‌توان به نظریه هانس و یوهان گلوکفرهنگ لغت فلسفه ویتگنشتاین اشاره کرد که در آنجا پس از ذکر تحولهای نظری که در آراء دوره اولیه ویتگنشتاین صورت گرفته است می‌گوید: «نتیجه این تحولهای نظری دستیابی به برداشت نوی از زبان و رویکردی قابل قبول به فلسفه بود که بسیاری از نظریه‌های تراکتوس را در قالب جدیدی حفظ می‌کرد، گر چه معنای نهایی آن را کاملاً دگرگون می‌‌ساخت» (واله، متافیزیک وظیفة زبان، ص 421). استیس. جی. استیانوفنیز در مقاله‌ای تحت عنوان «تئوری یادگیری زبان» می‌گوید «پژوهشهای فلسفی، رساله منطقی – فلسفی را طرد نمی‌کند بلکه در عوض قضایایی را اضافه می‌کند که در رساله بیرون خط قرار گرفته بودند. پژوهشها صرفاً به رساله منطقی- فلسفی زمینه می‌دهد.» (Stoyanoff. Stacy. J, Language Learning Theory, p.1).

اما برخی از مفسران نیز معتقدند که مرحله دوم یک مرحله کاملاً مستقل و حتی متضاد با مرحله نخست است. به نظر آنها اندیشه‌های فلسفی ویتگنشتاین از سالهای 1933 به بعد دگرگونی‌های بنیادین یافته است و تقریباً همه نظریات بنیادی رساله منطقی ـ فلسفی  مورد اعتراض قرار گرفته است و بسیاری از آنها از جمله مفهوم زبان، نظریه تصویری و نظریه توابع ارزش صدق برای ویتگنشتاین در این دوره گمراه کننده و نامعقول به شمار می‌رود. (بوخشکی، فلسفه معاصر اروپایی، ص 364).

هارتناک از جمله این مفسران است و به نظر می‌رسد که بیشتر شارحان نیز با او موافق باشند. او می‌گوید: «بین «رساله منطقی – فلسفی» و «پژوهشهای فلسفی» هیچ خط مستقیم غیر منقطعی نیست، و مطالب آنها دارای توالی منطقی نمی‌باشد، بلکه در میان آنها از لحاظ منطقی فاصله‌ای مشهود است. افکار مندرج در کتاب اخیر نفی افکار کتاب اولی است.»  لیکن کتاب دوم صرفاً ردیه‌ای بر رسالة منطقی ـ فلسفی نیست (این نکته فقط عارضی است) و آنچه بدان اهمیت می‌بخشد این است که حاوی فلسفة زمان یختگی فکر ویتگنشتاین است  «تحقیقات فلسفی» فصل جدیدی در تاریخ فلسفه می‌گشاید و ادامة  افکار دیگران یا تکمیل آنها نیست. اثری است بلکی اصیل و ابتکاری.» (هارتناک، ویتگنشتاین، ص 82).

اما مفسرانی نیز وجود دارند که هر دو تفسیر را اساساً نادرست‌ می‌دانند به نظر آنها نه این دیدگاه که پژوهشهای فلسفی به طور کلی «بسط یافته» رساله است درست است و نه این دیدگاه که آنها «نفی» یکدیگرند. به نظر آنها آنچه در فلسفه ویتگنشتاین در تقابل با یکدیگرند شیوه‌های پیشین و جدید تفکر اوست و این مطلب را نیز از سخن خود ویتگنشتاین در مقدمه پژوهشهای فلسفی می‌توان استنباط کرد: «دومی‌ها را فقط در تباین و به اتکای زمینه شیوة قبلی اندیشة من می‌توان در روشنایی به درستی دید.» (پژوهش‌ها، ص25).  «ویتگنشتاین صرفاً به ما توصیه می‌کند که اثر متأخر او را با شیوه تفکر پیشین او یعنی روش پیشین فلسفه پردازی او ـ مقایسه نماییم. لذا صرفاً باید روش متأخر او را به عنوان «نفی» روش متقدم او ملاحظه کرد در رساله، روش کاملاً پیشینی است و فیلسوف باید به تحلیل گزاره‌های معمولی بپردازد تا به گزاره‌های بنیادین که مرکب از اسامی‌ابژه‌هایند و بیانگر رابطه مستقیم زبان و عالم هستند برسد. اما در پژوهش‌ها روش پیشینی رساله را مورد حمله قرار می‌دهد و می‌گوید که یک صورت بنیادین را نمی‌توان به نحو پیشینی معین کرد بلکه باید به روش پسین (تجربی) پدیده‌های واقعی زبان را بررسی کنیم در واقع همین تغییر در روشهاست که شکاف میان ویتگنشتاین متقدم و متأخر را تشکیل می‌دهد (ک.ت.فن، مفهوم فلسفه نزد ویتگنشتاین، صص 63-62-13-12).

نقاط مشترک میان دو دوره

صرف نظر از تلقی مفسران و شارحان ویتگنشتاین از دو دوره حیات فلسفی او می‌توان به نقاط مشترک و امتیاز میان آنها اشاره کرد. از جمله مهمترین  و اصلی‌ترین ادعاهای که در کل حیات  فلسفی او استمرار دارد این ادعا است که زبان برای تفکر و اندیشه لازم و ضروری است. به نظر وی  تفکر و اندیشه به طور اجتناب ناپذیری متکی و وابسته به کاربرد زبان است این ادعای دکارت را که «من فکر می‌کنم پس من هستم» نادرست می‌داند و معتقد است که دکارت باید در عوض آن بگوید: «من زبان دارم بنابراین فکر می‌کنم پس هستم». به نظر ویتگنشتاین ما نمی‌توانیم مقدم بر یادگیری زبان تفکرات و ایده‌هایی داشته باشیم و نمی‌توانیم عالم را به طور صحیحی تصویر کنیم زیرا به نظر او این زبان است که واقعیت را شکل می‌دهد و صرفاً به وسیلة کاربرد یک زبان عمومی‌و مشترک است که می‌توانیم عالم پیرامون را درک کنیم. البته او سعی ندارد که بگوید عالم مستقل از زبان وجود ندارد بلکه می‌گوید توانایی ما برای ارائه و بیان عقاید و ایده‌هایمان درباره عالم صرفاً از طریق کاربرد زبان ممکن است. البته به این نظریه ویتگنشتاین انتقاداتی وارد است از جمله اینکه اگر این نظریه درست باشد در آن صورت باید گفت که کودکان و حیوانات غیر از انسان چون توانایی به کار بردن زبان را ندارند و مفاهیمی‌را که مربوط به احساسات هستند را یاد نگرفته‌اند، لذا نمی‌توانند اندیشه و تفکری دربارة عالم و احساسات خود داشته باشند و این در حالی است که کودکان و حیوانات روشی برای طبقه‌بندی اشیاء عالم دارند، اما ویتگنشتاین فکر نمی‌کنند که این کار بدون زبان ممکن باشد. نمی‌توان در پاسخ به این اعتراض گفت که آنها یک زبان خیلی ساده و ابتدائی دارند و همین زبان آنها را قادر می‌سازد که جهان را به یک روش ابتدائی تصور و درک کنند. زیرا این زبان بر طبق معیارهای ویتگنشتاین یک زبان واقعی نیست زیرا به نظر او زبان باید عمومی‌و همگانی باشد و از طریق روابط و کنشهای متقابل، کاربردهای آن زبان شود. اما سخت است که بتوان این زبان ابتدائی و ساده کودکان و حیوانات را آموخت.

(Silby, Wittgenstein: Meaning and Representation, p.1,4-5)

یکی دیگر از پیوستگی‌های دو دوره این عقیده ویتگنشتاین است که سرچشمه معضلها و معماهای فلسفه سنتی اغلب نظریات بسیار جالب اما غلط و گمراه کننده درباره عملکرد زبان است . از جمله می‌توان به تصور سنتی «ذهن و عین»  به عنوان دو جوهر مستقل اشاره کرد. به نظر ویتگنشتاین ریشه این تصور غلط، بدفهمی‌منطق زبان است زیرا اغلب گزاره‌های زبان روزمره به صورت «موضوع ـ محمولی» اند و در اینگونه گزاره‌ها همواره محمول به عنوان اوصاف و عوارض هستند،  صورت «موضوع ـ محمولی» گزاره‌های «من درد دارم»، «من می‌دانم که . . . » باعث این تصور شده است که جوهری به نام نفس یا روح وجود دارد که اعراض بر آن حمل می‌شوند. این تصور غلط از اینجا ناشی می‌شود که مقتضیات گرامر سطحی و ظاهری زبان را واقعی فرض می‌کنیم در حالی که همین گرامر سطحی و ظاهری زبان صورت حقیقی واقعیت را پوشانده است بطوری که اگر زبان روزمره چنین گرامر سطحی و ظاهری موضوع ـ محمولی را نداشت دیگر چنین فرضیات و تصورات غلطی بوجود نمی‌آمدند (واله، متافیزیک و فلسفه زبان، ص98) لذا از آنجایی که مسائل فلسفی از فهم غلط منطق زبان ایجاد می‌شوند، وظیفه فلسفه وضوح بخشی جملات و اندیشه‌ به منظور آشکار ساختن ساختار و صورت منطقی آنها و تعیین مرزهای زبان است البته ویتگنشتاین در دو دوره تفکرش این وظیفه را بر اساس دلایل متفاوتی انجام می‌دهد و مرزهای زبان را به نحو متفاوت ترسیم می‌کند. اما با وجود این وضوح بخشی و ترسیم مرز وظیفه اصلی فیلسوف در هر دو دوره است. خود ویتگنشتاین در مقدمه رساله می‌گوید: «بنابراین هدف کتاب آن است که به اندیشه مرز نهند. یا شاید نه به اندیشه بلکه به بیان اندیشه مرز نهد. . . .» در پژوهشهای فلسفی نیز می‌گوید: «ما نیز در این پژوهشها می‌کوشیم که ماهیت زبان را بفهمیم- یعنی کارکرد آن، و ساختارهایش را.» ( ویتگنشتاین، پژوهشهای فلسفی، بند 92) علاوه بر این در هر دوره معتقد است که حدود زبان به موجب ترکیب و نحوه ساختار آن مقدر می‌گردد. به عنوان مثال در رساله بر اساس نظریه‌ای که در باب ماهیت قضایا دارد دین و اخلاق را در خارج از حدود زبان قرار می‌دهد در پژوهشها نیز طبق نظریه‌ای که دربارة زبان و خصوصیاتی که یک زبان باید داشته باشد زبان خصوصی ـ زبانی که بیانگر احساسات و عواطف فرد است و صرف خود فرد آن را می‌فهمد و دیگری نمی‌تواند بفهمد ـ را یک زبان واقعی نمی‌داند زیرا خصوصیات یک زبان را دارا نیست. (هارتناک، ویتگنشتاین، ص 7) البته هر چند در هر دوره معتقد است حدود زبان به موجب ترکیب و نحوه ساختار آن مقدر می‌گردد اما این ساختار و حدود زبان در دوره اول از یک نظریه جامع و واحد استنتاج می‌شود اما در دورة دوم دیگر اینگونه نیست بلکه خرده خرده از روابط درونی مواد زبانی استخراج شده‌اند.

علی رغم پیوستگی‌هایی میان دو دوره، می‌توان گفت که تفاوتهایی بنیادین میان آراء دو دوره وجود دارد که برای فهم بهتر آنها لازم است آراء هر دوره به طور مفصل مطرح گردد بدین منظور مهمترین آراء ویتگنشتاین در دو بخش «ویتگنشتاین متقدم» و «ویتگنشتاین متأخر» مطرح می‌گردد.

 ویتگنشتاین متقدم

دوره اول فعالیت فلسفی ویتگنشتاین که از آن با عنوان «ویتگنشتاین متقدم» یاد می‌شود از زمان ورود وی به کمبریج، در سال 1912 آغاز می‌شود که در این سال برای تحصیل و تحقیق در زمینه‌ی منطق نزد راسل به آنجا رفته بود. مهم‌ترین و اصلی‌ترین اثر این دوره رساله منطقی – فلسفی است که با بررسی دقیق گزاره‌های آن می‌توان فلسفه‌ی متقدم ویتگنشتاین را عرضه کرد مسئله‌ی محوری و اصلی این رساله درباره ماهیت زبان، جهان و منطق است . در واقع مهم‌ترین موضوعاتی که به هنگام ورود ویتگنشتاین به کمبریج مورد توجه وی بود و بعدها در دفترچه‌های یاد داشتش مطرح می‌شوند دقیقاً همان موضوعاتی بودند که ذهن راسل را برای سالهای متمادی به خود جلب کرده بود: ماهیت و اجزاء سازنده‌ی یک گزاره، رابطه‌اش با ابژه‌ها، صدق یا حقیقت منطقی. علاوه بر این مطالب مسئله اراده ، نفس و جایگاه ارزش نیز برای ویتگنشتاین جالب و جذاب بودند  که احتمالاً تحت تأثیر مطالعه‌ی آثار شوپنهاور به این مسائل کشیده شد.

(Mason. Richard, Encvclopaedia, Routledge,p.846)

ویتگنشتاین علاوه بر این مطالب، نظریاتش را درباره‌ی فلسفه‌ی علم، اخلاق، دین و عرفان، در رساله ارائه کرده است. به دلیل همین جامعیت رساله است که فلسفه متقدم ویتگنشتاین را نظامی‌کامل می‌دانند که به همه‌ی گسترده‌‌ی فلسفی پرداخته است و خود ویتگنشتاین نیز پس از اتمام این کتاب، چون خیال می‌کرد که راه حل مسائل فلسفی را یافته است پس از چاپ آن در سال 1922 توسط راسل فلسفه را رها کرد.

ارزیابیهای مختلفی در باب این دوره و مهمترین اثرش صورت گرفته است. گروهی همچون راسل، معتقدند که فلسفه‌ی اولیه ویتگنشاین و رساله‌ی منطقی- فلسفی، محصول نبوغ اوست، هر چند راسل فلسفه‌ی بعدی او را ناچیز و بی‌ارزش می‌داند.

گروهی نیز همچون کارل پوپر نه برای آثار دوره‌ی اولیه‌اش ارزش قائلند و نه برای آثار دوره‌ی دوم. (برآین مگی، فلاسفه بزرگ، ص 177) اعضای حلقه‌ی وین نیز رساله‌ی منطقی ـ فلسفی را نقطه‌ی عطفی در تاریخ فلسفه می‌دانند از جمله مهمترین عناصر این رساله که به واسطه‌ی آنها رساله  نقطة عطف فلسفه‌ی تحلیلی قرن بیستم به شمار آورده می‌شود می‌توان به ارائه تفسیری جدید در باب ماهیت اندیشه و حکایت‌گری  و همچنین برداشتی نو از فلسفه به عنوان تحلیل نقادانة زبان اشاره کرد. (حسن واله، متافیزیک و فلسفة زبان. صص16-14). صرف نظر از نظریات و ارزیابیهای مختلف در باب رساله، می‌توان گفت این اثر یکی از بزرگترین و همچنین دشوارترین آثار کلاسیک فلسفی است. خود ویتگنشتاین در مورد دشواری این اثر در مقدمه‌ی آن و همچنین در نامه‌ای به فرانک رمزی می‌گوید که این گونه نیست که هر کس با خواندن این رساله، بتواند  اندیشه‌های وی را بفهمد «احتمالاً این کتاب را تنها کسی خواهد فهمید که خود قبلاً اندیشه‌هایی که در آن بیان شده است را یا ـ دست کم شبیه آن اندیشه‌ ـ داشته است» (مقدمه‌ی رساله‌ی منطقی ـ فلسفی)

یکی از مهمترین دلایل دشواری آن سبک و شیوه‌ رمز آمیز نگارش آن است. رساله مجموعه‌ای از کلمات قصار است که بر حسب یک دستگاه اعداد اعشاری تقسیم‌بندی شده است، تمامی‌مطالب آن شماره‌گذاری شده‌اند و می‌توان هر بندی از آن را قسمتی از  یک استدلال دانست. هفت گزاره‌ی اصلی آن با اعداد طبیعی شماره‌گذاری شده‌اند که هر یک از آنها به استثنای گزاره‌ی‌ شماره‌ی هفت گزاره‌های فرعی دارند که  با اعداد اعشاری شماره‌گذاری شده‌اند و در واقع توضیح جمله‌ی اصلی می‌باشند مثلاً گزاره‌ی 1/1 ، توضیح گزاره‌ی شماره‌ی یک است. این جنبه‌ی کتاب، تحت تأثیر روش علامت نگاری فرگه است و ترتیب مطالب آن به مانند روش اسپینوزا است. اما هر چند مطالب یا اعداد شماره‌گذاری شده‌اند اما نظم قیاسی ندارند زیرا به عنوان مثال در حالی که بندهای مربوط به عالم به بندهای راجع به زبان مربوط‌اند هستند باز هم بندهای مربوط به عالم در ابتدای رساله آمده است.  (لاگوست، فلسفه در قرن بیستم، ص 44)

دیوید پیرس نیز در مورد دشواری متن  رساله منطقی- فلسفی می‌گوید: «. . .  بخشی از این دشواری مربوط به ساختمان پیچیده کتاب است که پیدا کردن نقطه‌ی روشن برای ورود به درون آن را دشوار می‌سازد، مسلماً راه ورود به آن تشریح جملات آن نیست.» اما این دشواری رساله با انتشار آثار بعدی ویتگنشتاین تا حدودی رفع شد و با عنایت به این آثار فهم آن آسانتر گردید.

ویتگنشتاین در مقدمه‌ی رساله می‌گوید: «این کتاب با مسائل فلسفی سرو کار دارد» او به دنبال ارائه‌ی راه حلی است که به واسطه‌ی آن مسائل فلسفی را که از بدفهمی‌منطق زبان نشأت می‌گیرد حل می‌کند. در مورد منطق واقعی زبان معتقد است صورت منطقی واقعی زبان و جملات همان صورت دستوری آنها نیست بلکه باید میان صورت منطقی و صورت دستوری جملات قائل به تمایز شد.

به نظر ویتگنشتاین و راسل منطق حقیقی زبان چیزی فراسوی شناخت کاربردهای معمولی زبان است ویتگنشتاین در گزاره‌‌ی 0031/4 رساله این مسئله را مطرح می‌کند: «خدمت راسل در این است که نشان داد شکل ظاهراً منطقی یک گزاره نباید شکل واقعی آن باشد» این در حالی است که بسیاری از اصحاب متافیزیک گمان می‌کنند که صورت منطقی جملات همان صورت دستوری آنهاست. به عنوان مثال ارسطو در تحلیل منطقی خود بیشتر به  تحلیل دستوری و تحلیل موضوع ـ محمولی توجه دارد و به عبارت دیگر تحلیل فلسفی جمله‌ها را همان تحلیل دستوری و گرامری آنها می‌داند اما این اشتباه است و سبب پیدایش آراء و نظریات فلسفی بی‌معنا و کاذب می‌شود که برای جلوگیری از پیدایش آنها باید به تحلیل منطقی زبان پرداخت و بدین ترتیب حدود واقعی زبان را ترسیم کرد. در واقع موضوع اصلی رساله نوعی فلسفه شناسی مبتنی بر زبان شناسی است (دکتر احمدی، فلسفیه تجلیلی، ص16) بر همین اساس متافیزیک را به عنوان یک معرفت نفی می‌کند و آن را صرفاً نوعی فعالیت می‌داند که از طریق نقد زبان و تبیین منطقی اندیشه و وضوح بخشی گزاره‌ها، مرز میان «آنچه قابل اندیشیدن است» و «آنچه قابل اندیشیدن نیست» را روشن می‌کند البته باید این نکته را متذکر شد که مسئله‌ی نقادی زبان اولین بار توسط ویتگنشتاین مطرح نشده است، بلکه این موتنی بود که نخستین بار فلسفه را معادل نقد زبان دانست وی به پیروی از کانت هدف خود را برانداختن تفکر متافیزیک می‌دانست و روش خود را نقد زبان می‌دانست. اما از آنجا که شالوده و اساس زبان را احساس می‌دانست نقادی وی از زبان، یک نقادی تجربه گرایانه است که آن را بخشی از روانشناسی اجتماعی تلقی می‌کند، به همین  خاطر است که ویتگنشتاین «نقد منطقی زبان» در فلسفه‌ی خود را نقطه مقابل «تحلیل تجربه گرایانه‌ی» موتنی می‌دانست. علاوه بر موتنی، کارل کراوس که نقادی چیره دست بود با تحلیل خود در باب زبان، اثری ژرف بر ذهن ویتگنشتاین گذاشت. هرتز را نیز می‌توان از جمله کسانی دانست که بر تفکر ویتگنشتاین تأثیر گذاشته است او به دنبال شناخت ماهیت علم و تصفیه‌ی آن از عناصر متافیزیکی و انتزاعی بود و عقیده داشت که وظیفه بازسازی فلسفی دانش مکانیک این است که مانع بروز شبه  مسئله‌هایی شود که عمدتاً راجع به ماهیت نیرو، الکتریسیته و غیره است و این ممانعت از طریق ارائه‌ی شفاف عناصر ما تقدم دانش مکانیک صورت می‌گیرد. (واله، متافیزیک و فلسفه زبان، صص 406-404 و 19)

ماهیت زبان و نسبت آن با جهان

همانطور که قبلاً گفته شد مهمترین موضوعات و مسائلی که رساله به آنها می‌پردازد ماهیت زبان و نسبت آن با جهان است. روش تحقیق و پژوهش ویتگنشتاین در این کتاب بدین صورت است که،  ابتدا ماهیت و ساختار زبان را از طریق منطق استناج می‌کند و سپس از طریق ماهیت و ساختار زبان به استنتاج ساختار عالم می‌پردازد خود ویتگنشتاین نیز این مطب را در دفترچه‌های یادداشت تصدیق می‌کند: «اثرمن از بنیادهای منطق به ماهیت جهان گسترش یافته است.» (Notebooks p.79) قبل از ویتگنشتاین، راسل نیز مایل بود که ماهیت و اساس واقعیت را از زبان استنتاج کند، او معتقد بود که ما می‌توانیم با استفاده از مطالعه «دستور و نحو زبان» به معرفت قابل ملاحظه‌ای در باب ساختار عالم نائل شویم. اما این همان نظریه ویتگنشتاین نیست زیرا به نظر وی زبان بخشی از عالم است و خود قضایا، فاکت‌اند، از این رو منطق قضایا (جوهر و ماهیت آنها) همان منطق عالم است و هیچگونه استنتاج و نتیجه‌گیری از یکی به دیگری وجود ندارد. او معتقد است تصوراتی که عالم را آنسو و فراتر از زبان می‌دانند، تصوراتی بی‌معنایند و باید رد شوند. ما نباید فکر کنیم که زبان و واقعیت به دو قلمرو جداگانه مربوط می‌شوند. نظم و آرایشی از میزها و صندلی‌ها را در یک اتاق در نظر بگیرید. در اینجا ما یک وضعیت‌ام داریم که ممکن است در قضیه‌ای مناسب بیان شود اما می‌توان نظم و ترتیب میزها و صندلی‌ها را به عنوان یک قضیه در نظر گرفت ما می‌‌توانیم یک «نشانه- گزاره» را به جای اینکه  مشتمل بر علائم نوشتاری بدانیم، آنرا متشکل از صندلی‌ها و میزها و کتابها تصور کنیم در آنصورت نظم و تربیت فضای این اشیاء بیانگر معنی گزاره خواهد بود(Parkinson, Encyclopeadia, p.31) علت اینکه ویتگنشتاین معتقد است می‌توان ساخت عالم را از طریق زبان ساخت و ماهیت زبان بیان کرد این است که طبق نظریة تصویری به منظور اینکه یک جمله با معنا بتواند امکان‌پذیر باشد ساختار زبان باید ساختار عالم را آئینه‌وار منعکس کند از آنجایی که سخن با معنا امکان پذیر است لذا در موقعیتی قرار گرفته‌ایم که می‌توانیم با تحلیل ساختار زبان ، ساختار جهان را کشف کنیم.

David Pears

M.J Charles Worth

Hans, Johann, Glock

 Stacy J. Stoyanonff

 Justus Hartnack

 

  • پیچک پیچکی