مقدمه.........................................................................1-2
اهمیت و سطوح اهداف.................................................2-5
انواع اهداف..................................................................6-22
انواع اهداف آموزشی......................................................22-29
نتیجه...........................................................................30
منابع............................................................................31
مقدمه:
آموزش فرایندی است که هدف اصلی آن ایجاد تغییر در فرد آموزش گیرنده است. تغییر میتواند در هر یک از سه دامنه دانش (Knowledge) ، مهارت علمی (Psychology) و نگرش (attitude) ایجاد شود. برای ایجاد این تغییرات در فرد آموزش گیرنده لازم است که یک برنامه آموزشی مدون و منسجم تدوین گردد و چون طراحی یک برنامه بدون تعیین دقیق اهداف آن ممکن نیست، تدوین اهداف آموزشی از اهمیت بسیاری برخوردار است.
بهتر است پیش از ورود به بحث آموزشی خاطر نشان کنیم که شیوه آموزش قرنها بدون تغییر بوده و با این که نیازهای جامعه اکنون با توجه به دگرگونیهای سریع در کشورها در حال تغییر است، متأسفانه آموزش کارکنان پزشکی و بهداشتی تغییر اندکی داشته و فرم سنتی خود را حفظ کرده است. چیزی که امروز مورد نیاز میباشد اطمینان از متناسب بودن برنامههای آموزشی است. شکی نیست که دیگر نمیتوان از مدلهای قدیمی یا در کشورهای در حال توسعه، از جمله ما، از مدلهای خارجی الگوبرداری کرد. باید سیستم آموزشی هر کشور در تمام سطوح بازنگری شده و به سمتی پیش رود که هماهنگ با ساختار و تأمین کننده نیازهای آن کشور باشد. در این راستا هیچ سیستم آموزشی نمیتواند مفید باشد. مگر آنکه اهداف آن به وضوح تعریف شود. زیرا اعضای گروه بهداشتی و پزشکی باید مبتنی بر اهداف از پیش تعیین شده برای انجام وظایفی که بر عهده دارد آموزش ببیند. بنابراین به جای آنکه آموزش نتیجه جمعآوری اطلاعات غیرانتخابی باشد باید به صورت انتخابی و با تعیین اهداف قابل دستیابی هدفمند شود تا اگر هدف در طی زمان تغییر یابد برنامه نیز با توجه به آن اصلاح گردد در نهایت باید به خاطر داشت که هر چند اهداف آموزشی زیربنای هر برنامهریزی آموزشی محسوب میشود، ولی برای تعیین آنها توجه به نیازهای جامعه و امکانات موجود مثل نیروی انسانی و منابع ضروری است.
اهمیت
اهمیت اهداف آموزشی را میتوان در موارد زیر خلاصه کرد:
• کمک و هدایت در انتخاب محتوای آموزشی برنامه و تعیین اولویتهای نسبی اجرای مختلف آن.
• کمک به انتخاب روشهای آموزشی مناسب.
• مشخص کردن انتظاراتی که در پایان دوره از آموزش گیرندگان وجود دارد.
• کمک به انتخاب روشهای ارزیابی مناسب.
• فراهم کردن امکان برقراری ارتباط با سایران، شامل آموزش گیرندگان، اعضای هیأت علمی، مدیران برنامههای دستیاری، مدیران گروهها و مسؤولان پذیرش دستیار، در مورد برنامه آموزشی.
سطوح اهداف آموزشی
اهداف آموزشی را در سه سطح میتوان نوشت: کلی، بینابینی و اختصاصی
اهداف آموزشی کلی (general objectives) منظور کلی برنامه آموزشی را بیان میکند و میتوان از آنها به عنوان شاخصی برای قضاوت در مورد کل برنامه آموزشی استفاده نمود. با این تعریف از اهداف کلی میتوان انتظار داشت که نکات مشترکی در کلیه برنامههای آموزشی رشته پزشکی وجود داشته باشد. برای مثال بدیهی است که همه پزشکان، پرستاران و دندانپزشکان وظایف مشابهی در درمان، پیشگیری و آموزش بهداشت به عموم مردم داشته باشند. اما بعد از آن که جزئیات بیشتری در این اهداف گنجانده میشود، یعنی زمانی که اهداف بینابینی و اختصاصی شکل میگیرند، تفاوت در اهداف برنامههای مختلف مشخص میشود. این تفاوتها به علت اختلاف در محتوا و ساختار برنامههای آموزشی میباشد؛ و این خود ناشی از تفاوت در نیازهای جوامع و کشورهای مختلف است.
در سطح بعدی اهداف بینابینی (intermediate objectives) قرار دارد که با شکستن هر هدف کلی به اجزای کوچکتر بدست میآید. این اجزا فعالیتهای تخصصی هستند که به نوبه خود قابل تقسیم شدن به اجزای اختصاصیتری به نام اهداف اختصاصی هستند. به عبارت دیگر میتوان گفت تمام اهدافی که نه کلی و نه اختصاصی هستند در سطح بینابینی میگنجند. با توجه به این توضیحات مشخص میشود که میتوان برای هر هدف کلی اهداف بینابینی متعدد و در سطوح مختلف تدوین کرد.
بر خلاف اهداف کلی که جامع و همگانی هستند، اهداف بینابینی نیازهای بهداشتی و پزشکی را در یک جمعیت در محدودههای مشخص معین میکند. بنابراین مثلا با توجه به اختلاف در اپیدمیولوژی بیماریهای عفونی در کشورهای مختلف، تعیین نیازها و اهداف برای پیشگیری از این گونه بیماریها متفاوت خواهد بود.
در آخرین سطح از اهداف آموزشی، اهداف اختصاصی (Specific objectives) قرار دارند. بسط و اولویتبندی اهداف اختصاصی قابل اندازهگیری (Specific measurable objectives) مفهوم محتوای برنامه آموزشی را روشن میکند و راهنمای انتخاب روشهای آموزشی و ارزیابی مناسب است.
اهداف اختصاصی باید وظیفه هر فرد را با توجه به فعالیتهای تعریف شده و اهداف بینابینی دقیقا مشخص کنند.
در نوشتن اهداف اختصاصی قابل اندازهگیری (بر خلاف اهداف کلی) قویا توصیه میشود از کلمهها و عبارتهایی استفاده شود که دارای تعابیر محدودی است (مثل فهرست کند یا شرح دهد) و از بهکارگیری کلماتی که دارای معانی متعددی هستند (مثل بداند یا قادر باشد) پرهیز شود.
جدول شماره (1) فهرستی از کلمات با دقت بیشتر و کمتر را برای استفاده در نوشتن اهداف نشان میدهد در نهایت لازم است افرادی که در تهیه برنامه آموزشی شرکت نداشتهاند اهداف نوشته شده را مورد بازبینی قرار دهند تا اطمینان حاصل شود که نویسندگان توانستهاند به درستی منظور خود را در این اهداف بیان کنند. چند مثال از اهداف نوشته شده ضعیف و مناسب در جدول شماره (2) نشان داده شده است.
نحوه نوشتن اهداف اختصاصی با توجه به شرایط گفته شده بعداً شرح داده خواهد شد. در صفحات بعدی مثالهایی از سطوح مختلف هدف آمده است.
در آخر باید ذکر شود که در بعضی منابع اهداف به دو سطح کلی و اختصاصی تقسیم شدهاند و واژه goal به جای هدف کلی و objective به جای هدف اختصاصی به کار رفته است در این مبحث واژه هدف معادل objective گذاشته شده که در قسمت سطوح اهداف با کلمات general ,intermediate & specific به معنی کلی، بینابینی و اختصاصی تعریف شده است.